ترجمه - ساینا ممتاز یور : خلاقیت یعنی توانایی آفریدن و فکر کردن به چیزهایی که جدید هستند یا حداقل برای فرد خلاق، ناشناخته است. خلاقیت کاری است مبتکرانه که به‌صورت خودکار انجام می‌شود.


پرورش خلاقیت در کودکان مستلزم نگاه تازه‌ای به موضوع تعلیم و تربیت است. کودک خلاق به‌طور خودکار به چیزهای جدید فکر می‌کند. او الگوهای فکری بزرگسالان را نمی‌پذیرد و تجربیات و دانش آنها را به موقعیت‌های زندگی خود منتقل نمی‌کند. او می‌اندیشد، خود تجربه می‌کند و گاهی با انتخاب راه‌های طولانی و سخت به نتایج مستقلی می‌رسد.

البته ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که مرتبا کسب تجربه و دسترسی به فضای خلاقانه مشکل‌تر می‌شود. کودکان در زمین‌های بازی پیش‌ساخته و یکنواخت فقط با کودکان همسن خود بازی می‌کنند. خانواده‌ها کوچک‌تر شده‌اند، بچه‌ها تجربه‌های محدودی با خواهر و برادرها دارند و اغلب زیرنظر بزرگ‌ترها هستند. دنیای آنها آن‌قدر کامل است که همگی تنها مصرف می‌کنند و از سوی دیگر بستر مناسبی برای پرورش خلاقیت به کودکان عرضه نمی‌شود. افسوس که اینگونه است؛ چون در زندگی آینده کلید شایستگی و قابلیت ما در دست خلاقیت ماست.

خلاقیت، کلید شایستگی و قابلیت برای زندگی آینده

افراد خلاق در بسیاری از زمینه‌های زندگی راحت‌تر از دیگرانند. آنها زودتر از بقیه افراد، خود را با موقعیت جدید وفق می‌دهند. برای مشکلات خود دنبال راه‌حل می‌گردند، از عهده موقعیت‌های سخت بر می‌آیند و می‌توانند فی‌البداهه صحبت کرده و خود را از قید الگوهای فکری کلاسیک رها کنند.

افراد خلاق در زمینه‌های درک و حل مسئله خردمندانه عمل می‌کنند و دارای رفتار مناسب اجتماعی هستند. با میل به امور جدید می‌پردازند، به محرک‌های محیط پاسخ می‌دهند و آمادگی بارزی دارند تا چیزها را به ‌گونه‌ای کاملا متفاوت تصور کنند.
آنها با ابتکار، خودانگیختگی و شهامت خود را به شکل دیگری متفاوت از دیگران بیان می‌کنند.

هر چه پیش می‌رویم خلاقیت نقش مهم‌تری ایفا می‌کند چون در دوره ما که زندگی سریع و پر از مسئله شده به ذهن خلاق نیاز داریم که بتوانیم به مسائل به‌عنوان چالش نگاه کنیم، تمایلمان را به تکنولوژهای جدید افزایش دهیم، آماده باشیم تا آنچه موجود است را زیر سؤال ببریم و در بسیاری از زمینه‌های زندگی در راه‌های تازه قدم بگذاریم. هر قدر دنیای ما پیچیده‌تر و گوناگون‌تر شود ما بیشتر به انسان‌هایی نیاز داریم که مشکلات روزمره را با راه‌حل‌های بکر و مبتکرانه حل‌و‌فصل کنند. امروزه در بسیاری از حیطه‌ها و حوزه‌های کاری، ترجیحا افرادی پذیرفته می‌شوند که در کنار تخصص، ظرفیت بالایی برای خلاقیت داشته باشند.

توصیف انسان خلاق، آرمانگرایانه به‌نظر می‌رسد و یقینا چنین کسی در دنیای واقعی وجود ندارد. هر فردی به‌مراتب با دیگری فرق دارد و این امر در مورد انسان‌های خلاق نیز صادق است. وقتی شما فرزندتان را دقیق مشاهده کنید پی می‌برید که استعداد خلاقیت در او وجود دارد و وقتی شما به‌خود نگاه کنید و خلاقیت کمی ببینید، با خود فکر می‌کنید:

آیا خلاقیت در شما پرورش یافته است؟ آیا در خانواده شما به خلاقیت به‌عنوان یک ویژگی مثبت نگریسته شده؟ آیا برای ایده‌های خلاقانه تحسین شده‌اید؟ آیا کودکان خلاق هستند؟ ابتکار در خانواده شما چه جایگاهی داشته است؟ با ایده‌های متفاوت چه برخوردی شده است؟

کودک خلاق

هر کودکی با توانایی خلاقیت به دنیا می‌آید. البته مدتی طول می‌کشد تا متوجه شوید فرزند شما کنجکاو است، هر چالشی را دوست دارد و مایل است دنیا را کشف کند چون اینها فقط و فقط برای شما اضطراب به همراه دارد. مثلا کشوی پر از وسایل را در اختیار او بگذارید یا به او اجازه دهید علفی را از باغچه در آورد یا ساعت شماطه‌دار را از هم باز کند. در واقع کودکان می‌خواهند بدانند جهان چگونه کار می‌کند. مثلا آیا می‌شود به جای ژل مو از کرم دست استفاده کرد.

وقتی کودک از پدر و مادر خود می‌پرسد این سوراخ روی شکم چیه؟ اگر آنها صبور باشند و به‌جای زود جواب دادن، سؤال را دوباره از کودک بپرسند و با کمک هم جواب را پیدا کنند، در رشد مثبت کنجکاوی کودک سهم مهمی ایفا کرده‌اند.

متأسفانه بزرگ‌ترها اغلب جلوی اشتیاق کودکان را برای کشف و پژوهش می‌گیرند چون آنها مدت‌هاست فراموش کرده‌اند که ما امروزه لامپ برق، هواپیما و سایر اختراعات را مدیون خلاقیت و تخیل ذهن‌های خلاق هستیم.

کودکانی که در کوهی از اسباب‌بازی- که ایده‌های خلاقانه را می‌کشد- فرو نمی‌روند، می‌توانند از اشیا به شکل باورنکردنی اسباب بازی درست کنند. مثلا میز را وارونه کرده و و با تجسم اینکه میز اتومبیل است با آن رانندگی کنند. یا زبان من در آوردی اختراع کرده و با آن صحبت کنند و یا با ماشین تایپ تصویر بکشند.

کودک خلاق یک کودک حسی است. مثلا او با سیم بازی می‌کند و می‌فهمد که آن دستش را می‌خراشد. از بازی با مواد لغزنده مانند چسب لذت می‌برد و اگر از بوی آن دچار حالت تهوع شود یاد می‌گیرد که بر آن غلبه کند. او با ماسه قلعه درست می‌کند و می‌گذارد ماسه گرم از میان انگشتانش روان شود. کودک خلاق کشف می‌کند از چه راه‌هایی می‌تواند به ابزار مختلف دسترسی پیدا کند تا از این طریق حواس خود را تقویت کند. مهم این است که بدانیم خلاقیت در همه انسان‌ها وجود دارد. البته گاهی مانند یک گنج پنهان باید آن را یافت، پرورش داد و تقویت کرد. این تقویت از طریق تکانه‌ها و تحریک‌های مناسب، ابزار و کارهای گروهی مفید، تأیید و جرأت بخشیدن به‌جا امکانپذیر است. کودکان نیاز دارند با حمایت بزرگ‌ترها و از طریق فضاهای مناسب خلاقیت خود را پرورش دهند.

کودکان به‌گونه دیگر یاد می‌گیرند

کودکان در بررسی دنیای واقعی اغلب به‌طور خودکار و به شکل عملی فعالانه می‌آموزند و یادگیری آنها مانند بزرگسالان عمدتا شناختی نیست. آنها باید اشیا را لمس کرده، از هم باز کنند و به‌تدریج با آنها آشنا شوند. کودکان می‌خواهند کار با اشیا را خود تجربه کنند و مایل نیستند پیشاپیش توسط بزرگ‌ترها محدود یا کنترل شوند.

آنها تجربه‌های یادگیری خود را در بهترین حالت به شکل عملی در ذهن ذخیره می‌کنند؛ یعنی تجربیاتی که تا حد امکان حواس در آن سهم زیادی داشته باشد. آنها دوست دارند بشنوند، ببینند، لمس کنند، بچشند و آزمایش کنند. اگر چندین حواس آنها با هم تحریک شود، فرصت بهتری پیش می‌آید که یادگیری‌ها ذخیره شوند. انسان تجربه‌های عملی - حسی را به‌زودی فراموش نمی‌کند و تجربه‌هایی را که با موفقیت پیوند خورده نیز همین‌طور.

کودکان حاضرند برای بازی و خوشی همیشه کوشش کنند اما نمی‌خواهند از بزرگ‌ترها یاد بگیرند به‌خصوص وقتی معنای راهنمایی را هنوز نمی‌فهمند.

چگونه می‌توانیم خلاقیت را تقویت و از آن حمایت کنیم؟

اول باید فضایی ایجاد کنید تا در آن خلاقیت فرزندتان به ظهور برسد. خلاقیت در محیط‌های آموزنده، با ایده‌های تازه و ابزاری که قابلیت تبدیل‌شدن و تغییر کردن داشته باشند رشد می‌کند.

مثلا اتاقی برای کودک در نظر بگیرید که بتواند اثاث را در آن جابه‌جا کند، جای کافی داشته باشد نه اینکه او با کوهی از اسباب بازی روبه‌رو شود. کودک شما به کوسن، پتو و انواع پارچه نیاز دارد تا با آنها غار و سوراخ درست کند و همچنین مدادرنگی، ماژیک و کاغذ تا بتواند نقاشی بکشد. هر چه اسباب‌بازی کمتری در اختیار او باشد بهتر است. وقتی قرار باشد کودک میان 50 اسباب بازی یکی را انتخاب کند، گاهی آن‌قدر ناامید می‌شود که ترجیح می‌دهد جلوی تلویزیون بنشیند.

اسباب بازی‌هایی هم مناسب هستند که بتوان آنها را از شکلی به شکل دیگر تغییر داد و کودک را به سوی بازی خلاقانه سوق دهد. اسباب بازی کودک نباید حتما مخصوص بچه‌ها باشد. مثلا به او یک ماشین تایپ قدیمی برای نقاشی کردن بدهید و یا قطعه‌ای چوب و جعبه ابزار خود را در اختیارش بگذارید تا با آن کارکند. در این موارد معمولا برای به‌اصطلاح خطرات جای نگرانی نیست چون کودک شما قادر است یاد بگیرد با احتیاط با ابزار کار کند و در هر حال - با توجه به موضوع ایمنی - ابزار را متناسب با عملکرد آنها به کار گیرد. در انتخاب اسباب‌بازی به این ضرب‌المثل توجه کنید: احتیاج مادر ابتکار است.

کودک شما به اشیایی نیاز دارد که او را به فکر کردن وادارد، برای جست‌وجو به او انگیزه دهد و بتواند به‌طور خودکار با آنها آزمایش کند. در هر صورت کودکان سراغ چیزهایی می‌روند که در بازی به آنها نیاز دارند. آنها در همه حال مبتکرند تا اشیا را تغییر دهند و بدین‌وسیله یاد می‌گیرند فی‌البداهه عمل کنند. علاوه براین کودک شما به فضایی احتیاج دارد که نتیجه کارش را نه تنها در آنجا نگهداری کند بلکه آن را به نمایش هم بگذارد. باید از نتیجه کار او تقدیر شود و به بهترین نحو به جنبه‌های مثبت آن اشاره شود.
خلاقیت درصورتی به فعلیت می‌رسد که برایش وقت کافی صرف کنیم.

افراد خلاق لجباز هم هستند. آنها برای رسیدن به هدف خود سخت کار می‌کنند و تا به آن نرسند از حرکت نمی‌ایستند و این مسیر ممکن است طولانی باشد. آنها همیشه به نتیجه در خور توجهی نمی‌رسند ولی از نظر آنها عمل کردن به‌خودی خود باارزش است. اگر مانعی این روند را مختل کند، کودک شوق خود را نسبت به آزمایش‌کردن از دست می‌دهد. ما برای آزمودن راه‌های تازه، غلبه بر مشکلات، ابداع فنون جدید، بیراهه رفتن و کسب تجربه به وقت نیاز داریم. در این امور نباید اختلال ایجاد شود. اگر چیزی هیجان انگیز باشد، کسالت‌آور هم نیست. به زمانی فکر کنید که فرزندتان صرف می‌کند تا یک برج سنگی بسازد. او ساعت‌ها سنگ‌ها را دانه‌دانه روی هم می‌چیند سپس آن را خراب می‌کند و دوباره از نو می‌سازد. در اینجا هدف ارتفاع برج نیست بلکه خود فعالیت برای او نشاط‌آور است.

چه کارهایی می‌توانید برای تقویت خلاقیت فرزندانتان انجام دهید؟

بهتر است بدانیم کودکان همیشه از عمل خود می‌آموزند. برای همین به آزادی عمل، زمان و تشویق نیاز دارند. علاوه بر این به الگویی احتیاج دارند که آنها را برانگیخته کند. پدر و مادرهایی که ساعت‌ها جلوی تلویزیون نشسته‌اند و حاضر نیستند جای دنجشان را رها کنند و همیشه به چیزهایی از پیش فکر شده و آماده اکتفا می‌کنند، نمی‌توانند زمینه‌ای فراهم کنند که خلاقیت بالقوه فرزندانشان به‌طور خودکار بالفعل شود.

افق دید خود را بازتر کنید و اجازه دهید شوق جست‌وجو و ابتکار در کودکتان به شما نیز سرایت کند. با هم آزمایش کنید مثلا یک تکه کاغذ و آبرنگ را در دستگاه گریز از مرکز سبزی خشک‌کن بگذارید و بچرخانید و ببینید که چه اتفاقی می‌افتد؟ یک کاغذ بزرگ بردارید و خودتان هنرمند شوید. مداد رنگی را روی کاغذهای مختلف امتحان کنید، با دست یا پا نقاشی کنید، گچ‌های رنگی را مدتی در آب بگذارید ببینید چه می‌شود. برای تخیلات کودکتان هیچ مرزی قرار ندهید.

ما با آزمایش‌های زیاد زود به نتیجه رضایتبخش می‌رسیم. همین آزمایش با کاغذ و رنگ انواع و اقسام تجربه‌ها را موجب می‌شود. ما می‌توانیم کاغذ را پاره، مچاله و تاکنیم، آن را ببریم و یا به‌هم بچسبانیم. ما می‌توانیم روی کاغذ نقاشی کنیم یا حتی با آن برج بسازیم.

سایر کارهایی که در این زمینه می‌توانید انجام دهید:
ابتکار و خود انگیختگی کودکان را به چالش بکشید.
راه‌حل‌های غیرمعمولی به او پیشنهاد کنید و برای این کار گفتارتان قابل‌قبول باشد.
کودک خود را تشویق کنید تا به سراغ دلیل هر چیزی برود.
سعی کنید همراه با هم چیزها را به‌گونه دیگری - جز آنچه واقعا هست- تصور کنید.
فرزندتان را تشویق کنید تا همیشه دوباره از نو امتحان کند.
کودکان دوست دارند از اشیا به‌گونه دیگری - غیر از آنچه از پیش فکر شده- استفاده کنند. این ویژگی آنها را تحسین کنید.
کودکان سبک هنری خود را ابداع می‌کنند. از آنها انتقاد نکنید.
کودک خود را مسخره نکنید. اگر آبرویش برود (دچار شرم شود) دیگر برای ایده‌های خلاقانه به‌خود اطمینان نمی‌کند.
او را تشویق کنید تا قواعد بازی را خود ابداع کند و بازی‌ها را تغییر دهد.
کودک باید احساس کند که شما او را پذیرفته‌اید و ارزشمند برآورد می‌کنید.
در باره واکنش‌های فی‌البداهه فرزندتان خوشحال باشید و رضایت خود را نشان دهید.
با کودک خود بخوانید، حرف بزنید، بازی و آزمایش کنید.
با هم به سفرهای اکتشافی بروید.
همراه با فرزندتان درباره رویدادها، اکتشافات و تجربه‌ها متحیر شوید.
به جای انتقاد تحسین کنید.
نیاز به اطلاعات و کنجکاوی کودکتان را قدر بدانید هرچند گاهی سخت و خسته‌کننده می‌شود.

پیشنهادهای کاربردی برای رشد خلاقیت

- بعضی اوقات تکانه‌های کوچک برای به‌راه انداختن تخیل کودکان کافی است:
- بگذارید فرزندتان زبان رمزی ابداع کند.
- داستانی را تعریف کنید و آخرش را به کودکتان واگذار کنید.
- او را تشویق کنید تا امتحان کند با یک روزنامه چه کارهایی می‌توان انجام داد (با آن لباس درست کند و بپوشد، پاره کند یا با آن کلاه درست کند).
- از او بخواهید از اشیای مختلف نقاشی بکشد.
- با کمک هم نماد یا آرم ابداع کنید.
- با او روی چمن‌ها دراز بکشید و به اشکال مختلف ابرها، نگاه کنید و درباره تخیلات‌تان با هم حرف بزنید.
- چند تا سنگ قشنگ پیدا کنید و فکر کنید این سنگ‌ها چه داستان‌هایی برای تعریف‌کردن دارند.
- به او اجازه دهید یک مجسمه بسیار ابتدایی بسازد.
- لباس‌های مبدل بپوشید و با او نقش بازی کنید.
- او را تشویق کنید تا با تکان‌دادن کف ریش‌تراش، روی یک زر ورق مشکی نقاشی کند.
- «بازی چه می‌شد اگر؟» را با او بازی کنید.

مثلا چه می‌شد اگر ما همه پرواز می‌کردیم؟... چه می‌شد اگر تلویزیون وجود نداشت؟... چه می‌شد اگر ما فقط عقب‌عقب می‌توانستیم راه برویم؟...چه می‌شد اگر بچه کوچک می‌توانست حرف بزند؟... چه می‌شد اگر قانون وجود نداشت؟

www. familienhandbuch.de