متأسفانه آنچه به بسکتبال ایران بعد از آن موفقیتهای درخشان و غرورانگیز صدمه زده، ندیدن کاستیها و خوابیدن در باد موفقیتهای گذشته بوده است. یکی دیگر از مشکلات بزرگ بسکتبال هم این بوده که هرگز برای ناکامیهایش پروندهای نگشود یا اگر گشود از سر رفع مسئولیت بود تا اینکه با آسیبشناسی بخواهد بداند کجای برنامه هایش با ایراد روبهرو بوده است. اگر این کار به درستی صورت میگرفت وضعیت بهکلی با امروز تفاوت پیدا میکرد. قبول کنیم که اگر مسئولان بسکتبال به این باور میرسیدند که هیچ عنوانی پایدار و همیشگی نیست و برای حفظ آن مقامها هم میبایست برنامههایی قویتر از رسیدن به قهرمانی داشت امروز به نقطهای نمیرسیدند که حالا ایستادهاند.
تاوان به سادگی عبور کردن از کنار شکستها و ندیدن پیشرفت حریفان از دست رفتن تمامی عناوین در ردههای نوجوانان و جوانان و امیدها و رنگ باختن حاکمیت 4 ساله باشگاههای ایرانی در باشگاههای آسیا بوده است. نایب قهرمانی مهرام و قبل از آن ناکامی تیمهای باشگاهی و تیم نوجوانان در غرب آسیا در حقیقت زنگ خطری برای بسکتبال ایران در آستانه جام ملتهای آسیاست که میتواند باعث بیداری ما شود و اگر باز هم غفلت کنیم و خطر را جدی نپنداریم چه بسا تنها قهرمانی با ارزش ما در بسکتبال قاره هم مثل قهرمانیهای قبلی از دست برود.