تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۳۸۵ - ۰۶:۰۸

پریس تنظیفی: موزه هنرهای معاصر تهران این روزها درگیر قیل و قالی است که بوی متفاوتی دارد.

این موزه در طول سال‌های اخیر همواره محلی برای ترک تازی هنرمندان نام آور این بوم بوده است‌.

واژه هنرمندان نام‌آور ، خود معنای خود را تفسیر می‌کند. نام‌آوران، هنرمندانی‌اند که گرد سالیان شهرت را برایشان به ارمغان آورده است. این هنرمندان در نتیجه صبوری و پایداری خود به مزدی دست یافته‌اند که طعم شیرینی دارد. آنان اکنون مالکان عرصه‌های مهم هنری‌اند و آثارشان  موزه‌های کشور را جولانگاه خود دارد.

موزه هنرهای معاصر نیز یکی از این جولانکده‌هاست و نمایشگاه‌هایی که تا کنون در آن برپا شده است همگی نشان از همین هنرمندان داشته است.
این موزه که عنوان معاصر را نیز یدک کش خود دارد ، در خلال سال‌های گذشته با عرضه آثار نام آوران عرصه هنرهای تجسمی که گرد کهولت بر رخسارشان درخشان است ، نمایشگاه‌هایی برگزار کرده است که از پیش نتیجه آن آشکار بوده است.

هنرمندان سالخورده در عرصه هنرهای معاصر نقش چندانی ندارند ، آثار آنان رنگ گذشته بر خود دارد و کاهل‌تر از آن هستند که به تغییر رنگ خود بپردازند. نوآوری عرصه تاخت و تاز جوانان است و این جبر طبیعت است و حتی با دود از کنده بر آمده نیز نمی‌توان در برابر آن ایستاد زیرا که این عرصه آتش گداخته لازم دارد.  هنر جوان اگرچه ممکن است خام دست و سردرگم نمایان شود اما در عوض شاداب و آینده نگر است.


هنرمند جوان چشم در آینده دارد و آثارش نوید تغییر و دگردیسی نگرش هنری را با خود ارمغان می‌آورد.
در برابر او هنرمند کاهل و پیر ، رو در گذشته دارد و با آثارش در برابر آینده قد علم کرده، تلاش می‌کند در گذشته ادامه حیات دهد.

موزه هنرهای معاصر که به حرمت نام خود ، محلی برای عرضه دستاوردهای معاصر هنری کشور است، این بار در اقدامی متفاوت نمایشگاهی از آثار هنرمندان جوان کشور با عنوان
«نمایشگاه هنر جوان ، سومین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان» برگزار کرده است و به این ترتیب مجموعه‌ای از آثار هنری جوانان کشور در عرصه‌های نقاشی ، کاریکاتور، تصویرسازی  و پوستر را در برابر دید علاقه‌مندان قرار داده است.

کاریکاتور، تصویرسازی  و پوستر بنا به ویژگی‌های ذاتی خود همواره محلی برای عرض اندام توانایی‌های هنرمندان جوان بوده‌اند و آثار هنرمندان جوان در این عرصه‌ها محل مداقه هنردوستان بوده است. اما در این میان هنر نقاشی از وضعی دگرگون برخوردار است؛ زیرا که این هنر از موقعیتی پایه‌ای و خطیر برخوردار است و نقشی را ایفا می‌کند که در علوم فنی ، ریاضیات نسبت به رشته‌های مختلف مهندسی برعهده دارد.

نقاشی، حکم  هنر مادر هنرهایی مانند کاریکاتور ، تصویر سازی و گرافیک را دارد و این هنرها از دستاوردهای هنری هنرمندان نقاش ارتزاق می‌کنند.
به این ترتیب عرصه هنر نقاشی زیر نظر چشمان تیزبین و دقیق مورد موشکافی قرار می‌گیرد و همواره در این میان تغییرات به دقت و وسواس زیاد مورد بررسی قرار می‌گیرد.

مدیران، تاریخ نویسان و هنرمندان پا به سن گذاشته و شهیر شده، در عرصه هنرهای تجسمی اغلب اجازه نمی‌دهند که چشم‌ها به سوی هنر جوان برگردد و هنر جوان را سست و بی عنصر قلمداد می‌کنند! صحت و سقم این ادعا تنها در صورتی که نمایش جامعی از هنر جوان برپا شود می‌تواند مورد بررسی قرار گیرد و برپایی نمایشگاه هنر جوان این نعمت را به هنر کشور ارزانی داشته است‌.

مدیریت مرکز هنرهای تجسمی با تصمیم‌گیری برای برپایی این نمایشگاه خطری بزرگ را به جان خریده است‌، زیرا در صورتی که مجموعه به نمایش درآمده از کیفیت مطلوبی برخوردار نمی‌بود ، متهم به اسراف بودجه برای برپایی نمایشگاه‌های بی کیفیت می‌شد اما آنچه در این نمایشگاه عرضه شده است، حکایت‌گر توانمندی و کیفیت بالای هنری است‌.

هنرمندان جوانی که در این نمایشگاه آثارشان ارایه شده است، توانسته‌اند به خوبی نشان دهند که از عهده وظیفه‌ای که بر دوششان بوده برآمده‌اند و آثاری با کیفیت بالای هنری خلق می‌کنند.این هنرمندان راه خود را از هنرمندان نسل پیشین و استادنشان جدا کرده‌اند و مروج رویکرد متفاوتی در عرصه هنرهای تجسمی  کشورند.


هنرمندان نسل پیشین هنرهای تجسمی کشور که آثارشان در نمایشگاه‌های پیشین موزه هنرهای معاصر تهران به نمایش گذاشته می‌شد، رویکردی افراطی به هنر آبستره داشتند. هنر آبستره گونه‌ای از هنر نقاشی است که تلاش می‌کند نقاشی را از قید بازنمایی طبیعت خلاص کند و آن را به نمایش عناصر پایه تصویر مانند بافت ، رنگ و خط محدود کند.


این گرایش از ابتدای دهه 50 شمسی تا دهه جاری گرایش مسلط هنر رسمی کشور بوده است. در مقابل هنرمندان جوان کشور به هنر فیگوراتیو روی آورده‌اند و تلاش می‌کنند تا حرف خود را با این هنر بیان کنند. هنر فیگوراتیو گونه‌ای از هنر نقاشی است که از بازنمایی طبیعت پرهیز نمی‌کند و هنرمند اثر خود را با استفاده از شکل‌های شناخته شده و ترکیبات ناشناس آن خلق می‌کند.


تفاوت هنر فیگوراتیو با هنر آبستره در توانایی بیان و انتقال صریح متن نهفته است. به عبارت دیگر در هنر فیگوراتیو هنرمند بیش از هنر آبستره امیدوار است تا مخاطب درکی نزدیک به اندیشه او از اثر داشته باشد. هنر آبستره در مجموع هنر اجتناب از تکلم است و هنرمند را به سمت دوری از بیان موضوع سوق می دهد.


این انتخاب هنرمندان جوان کشور که برآیند نمایشگاهشان آشکارش می‌کند ، نشان می‌دهد که نسلی از هنرمندان در کشور متولد شده‌اند که خواستار ایجاد ارتباط  دوسویه با مخاطب‌اند و احساس می‌کنند حرف‌هایی برای بازگویی دارند.

 این هنرمندان برخلاف نسل بی واسطه قبل از خود که با اصرار بر هنر آبستره توانایی تکلم را از خود دریغ می‌کرد به صراحت از اندیشه‌های خود حرف می‌زنند و با آثارشان علایق خود را باز گو می‌کنند. با نگاهی به نمایشگاه هنر جوان مشخص می‌شود که گستره وسیعی از انواع موضوعات مورد نظر این هنرمندان است و آنان از اسطوره شناسی جهانی گرفته تا مسایل اجتماعی روز خود را دستمایه آثار هنری قرار داده‌اند‌. به این ترتیب به نظر می‌رسد که در آینده نزدیک باید جدول نام‌های آشنای ذهنمان در زمینه برترین‌های هنرهای تجسمی را تغییر دهیم.


 نسلی از هنرمندان اکنون زاده شده‌اند که با اصرار بر صراحت لهجه و نیاز به تکلم خود را به ما معرفی می‌کنند و قدرت و صلابت کلامشان به گونه‌ای است که شکی باقی نمی‌گذارد.
این هنرمندان جوان آینده هنر این کشورند و با برپایی نمایشگاه‌هایی از این دست می‌توان امیدوار بود ، منتقدان ستاره‌هایی را برای آینده هنر کشور کشف خواهند کرد. این ستاره‌ها ، جهت دهه آینده هنر این کشور را رقم می‌زنند و گویا از اکنون نوید یک دهه پربار از آثار فیگوراتیو را زمزمه می کنند.


به نظر می‌رسد در عصر ارتباطات نسل جوان هنرمندان کشور که با بازی‌های ویدئویی بزرگ شده‌اند و با اینترنت و اتاق‌های گفت وگو(chat room ) به زندگی خو گرفته‌اند بیش از پیش نیازمند صحبت کردن هستند و به این ترتیب دست به  انتخاب هنری خود زده‌اند. این هنرمندان با اینترنت از نمایشگاه‌های هنری سراسر دنیا بازدید می‌کنند و با چت روم نظرات خود را با یکدیگر رد و بدل می‌کنند و به این ترتیب در جریان آخرین تحولات هنر جهان هستند.
آنان مطلع تر از هنرمندان پیشین‌اند ، اما آیا از دانایی و خرد متفاوتی نیز برخوردارند؟