این خلاصه ماجرای «بغض» در خیابانهای استانبول است.
«بغض» داستان دو جوان از نسل سوم مهاجران ایرانی را به تصویر میکشد.
فیلم «بغض»، اولین ساختۀ سینمایی رضا درمیشیان، روزنامه نگار جوان، با پایان فیلمبرداری وارد مرحلۀ تدوین میشود.
«بغض» به گفتۀ سازندهاش یک فیلم خیابانی است و به بررسی برخی از مسائل و مشکلات قشر جوان میپردازد. بابک حمیدیان و باران کوثری نقش دو شخصیت اصلی این فیلم یعنی حامد و ترانه را بازی کردهاند.
کل صحنههای فیلم را تورج اصلانی در استانبول (ترکیه) فیلمبرداری کرده است. بهجزحمیدیان، کوثری و مهران احمدی، بقیۀ بازیگران فیلم از بازیگران سینمای ترکیه انتخاب شدهاند. درمیشیان اولین فیلم بلند خود را براساس فیلمنامهای از خودش ساخته و داریوش مهرجویی، فیلمساز قدیمی سینمای ایران، مشاور وی در امر کارگردانی بوده است.
درمیشیان دربارۀ فیلم خود به دوچرخه میگوید: «سوژه فیلمم واقع گراست و دربارۀ مهاجرت است و نمیخواستم در لوکیشنهای یک کشور خارجی، فیلمی شیک و کارت پستالی بسازم. شاید این قصه کمی تلخ به نظر برسد، ولی تلاش دارد نگاهی صادقانه به آدمهایی داشته باشد که در غربت زندگی میکنند.»
این فیلمساز جوان دربارۀ فیلمنامه و حال و هوای آن ادامه میدهد: «همیشه دوست داشتم یک فیلم خیابانی بسازم و داستانی را برای کار انتخاب کنم که شخصیتهای آن نوعی آوارگی دارند و مدام از یک مکان به مکان دیگر میروند. شخصیتهای اصلی فیلمهای خیابانی معمولاً جوانان هستند و با این قصه به دنبال مطرحکردن مسائل و مشکلات این قشر بودم.»
رضا درمیشیان فعالیت خود را در روزنامهنگاری از نوجوانی با نشریاتی مثل «آفتابگردان» و «رشد نوجوان» شروع کرد و سپس به همکاری با سرویسهای سینمایی روزنامهها و نشریات بزرگسال پرداخت.
او کار عملی سینما را با دستیاری برای فیلمسازانی مثل داریوش مهرجویی، علیرضا داود نژاد و فریدون جیرانی شروع کرده و هشت فیلم کوتاه و مستند در چهار سال اخیر ساخته است.
این فیلمساز جوان در باره تأثیر کارهای مستند خود بر اولین ساختۀ بلند سینماییاش میگوید: «حتی در فیلم سازی حرفهای هم نگاه مستند را دنبال میکنم و معتقدم فیلمساز باید نگاه اجتماعی داشته باشد. به دنبال سینمای داستانی به آن صورت که وجود دارد، نیستم. البته منظورم این نیست که وجه غالب حال و هوای فیلمهایی که میسازم، مستند خواهد بود. در فیلمنامههایم شیوۀ روان داستانگویی را رعایت میکنم، ولی تمام سعی و تلاشم این است که شیوۀ رواییام به واقع گرایی نزدیک باشد. در عینحال، چون هر فیلمی باید بتواند با بیننده ارتباط برقرار کند، تمام جنبههای داستانی را در تعریف قصهام رعایت کردهام. قصد گولزدن تماشاچی را ندارم، ولی فکر میکنم تماشاچی با قصه و آدمهای آن همراهی میکند.»
درمیشیان درباره سختیهای کار در کشورهای دیگر چنین میگوید: «فیلمسازی در همهجا سخت است. اگر شما بخواهید یک فیلم خوب و آبرومند بسازید، دغدغهها و مشکلات زیادی خواهید داشت؛ ضمن اینکه در چارچوب نظام تولید سینمای ایران هم فیلمسازی کار سختی است.»