نام پرویز پرستویی با تعدادی از فیلمهای شاخص سینمای جنگ چون «آژانس شیشهای»، «لیلیبا من است»، «روبان قرمز» و «دوئل» گره خورده است؛ بازیگری که میگوید سینمای دفاع مقدس و آدمهای جنگ دغدغهاش هستند. پرستویی در سیزده 59 نقش یک رزمنده را بازی میکند که پس از سالها از کما خارج میشود و با جامعهای کاملا متحول شده مواجه میشود. این فیلم که در یک هفته اول اکرانش سالنهای اندکی را در اختیار داشت طبیعی بود که شروع ضعیفی در گیشه داشته باشد. اتفاقی که برای سیزده59 در اکران رخ داد در مورد فیلمهای دفاع مقدس مسبوق به سابقه است و سالهاست اعتنایی به تولیدات این ژانر نمیشود.
پرویز پرستویی که در روزهای اخیر چند بار نسبت به بیتوجهی مسئولان سینمایی به فیلمهای دفاع مقدس معترض شده، دیروز به همراه جواد نوروزبیگی تهیهکننده سیزده 59 در فرهنگسرای رسانه حاضر شد و به گفتوگو با مخاطبان پرداخت. پرویز پرستویی با گلایه از شرایط فیلمهای دفاع مقدس گفت: اگر دفاع مقدس برای ما یک ارزش است، باید از فیلمهایش نیز حمایت کنیم. وی با انتقاد شدید از ارگانهایی که بهرغم شعارهای فراوان در زمینه سینمای دفاع مقدس به این فیلم هیچ کمکی نکردند، اظهار کرد: هجمه فیلمهای سخیف بر پرده سینما سبب شده که من بهعنوان بازیگر، خودم را از حضور در این فیلمها سانسور کنم و فکر میکردیم که اگر بخواهیم کار دفاع مقدسی انجام دهیم تمام گروهها و جناحهایی که از 8 سال دفاع مقدس ما حرف میزنند از این فیلم حمایت خواهند کرد اما با صراحت میگویم هیچ ارگانی از ما حمایت نکرد و هیچ وامی نیز نتوانستیم دریافت کنیم.
پرستویی خاطرنشان کرد:برخی از ارگانهایی که فیلم و موضوع آن به آنها ارائه میشد، تلقیهایی از شخصیت «سید جلال» داشتند که مربوط به مسائل پس از انتخابات میشد، درصورتی که دید ما به هیچ وجه اینگونه نبود و ما بهدنبال رسالت دیگری بودیم. جالب است، افرادی به ما کمک کردند که شاید حتی کمک کردن به یک فیلم دفاع مقدسی هیچ ربطی به آنها نداشت. در این میان تنها یک شرکت موادغذایی که مدیرش یک جانباز بود از ما حمایت کرد و ما نیز با افتخار نام آن شرکت را زیر پوسترمان درج کردیم.
این بازیگر سینما با انتقاد از مسئولانی که باید از فیلمهای دفاع مقدسی حمایت کنند خاطرنشان کرد: هدف ما به هیچ وجه فروش میلیاردی نبود، ما تنها میخواستیم که دردهایمان را به یک میلیارد نفر منتقل کنیم. البته احساس میکنم که بهتر است سینمای بیدغدغه را دنبال کنیم. مراسمهای خوبمان را بگیریم و بیلانهای کاریمان را پر کنیم، متأسفانه میدانیم که سینما در حال حاضر میتواند بسیار تاثیرگذار باشد اما این تاثیرگذاری با چه فیلمهایی امکانپذیر خواهد بود؟ ما در جشنواره فجر چند فیلم شاخص داشتیم؟ جالب است که پس از فجر نیز جشنوارهای با هزینههای میلیاردی برگزار کردیم و دوباره به همان برگزیدگان جشنواره فجر جایزه دادیم.
جواد نوروزبیگی تهیهکننده فیلم نیز در ادامه با بیان اینکه کارکردن در ژانر دفاع مقدس بسیار مشکل است، گفت: این فیلمها بهگونهای هستند که تهیهکننده از ابتدا تا پایان آن باید بدود. البته برای «سیزده59» موانعمان خیلی بیشتر از آن چیزی بود که گفته میشود. ما در هنگام اکران فیلم با فیلمهای خاصی مواجه بودیم که مورد حمایت خاص معاونت سینمایی بود، درحالیکه این فیلمها از لحاظ تعریف عرفی که از فروش فیلمها وجود دارد، مسیر درست خود را طی نمیکرد. نمیدانم حتما نگاه فرهنگی در این فیلم خاص بوده که دوستان اینطور تمام قد از آن حمایت کردند.
این تهیهکننده سینما با اشاره به اینکه اکران سیزده 59 بسیار بد آغاز شد، یادآور شد:درحالیکه ما با 23 سینما قرارداد اکران امضا کرده بودیم اما توانستیم با 8 سینما اکران خود را شروع کنیم. «پایاننامه» فیلمی که پیش از ما به اکران درآمده بود، پس از 5 هفته با نگاه دستوری که در پس پرده آن وجود داشت به اکران خود ادامه داد. بهنظرم شروع اکران با 8 سینما شروع خوبی برای نخستین فیلم دفاع مقدسی در سال 90 نیست؛ البته باید خدا را شکر کنیم که به ما سرگروه دادند چرا که برای فیلم آقای بهمنی که در جشنواره فجر بهترین جایزه فیلمهای دفاع مقدسی را گرفت حتی سرگروه نیز اختصاص ندادند.
پرویز پرستویی درباره سرمایهگذاری برای این فیلم نیز خاطرنشان کرد: من سرمایهای ندارم که بخواهم در فیلمی سرمایهگذاری کنم. من آمده بودم تا در سیزده59 بازی کنم و تنها با آقای نوروزبیگی که سالهای سال با هم کار کردهایم، گفتیم که باید این بار را به منزل برسانیم. اینگونه نبود که بخواهیم فیلمی بسازیم که برای جانبازان باشد و اشک آنها را دربیاورد و در واقع به جای اینکه اشک دیگران دربیاید، اشک خودمان درآمد.
در آلمان هم در یک سینمای 800نفره، 1000 نفر را دیدیم و از آنهایی که خیلیها میگویند غربزده، تارک دنیا و خیلی چیزهای دیگر، جوابمان را گرفتیم. پرستویی با بیان اینکه فرایند و زائدههای جنگ، درد جامعه ماست عنوان کرد: من در «مرد عوضی»، «مومیایی3» و فیلمهای دیگری نیز بازی کردهام اما در جایی نیز باید برای دل خودم کار کنم. آنهایی که از اثرات جنگ درد میکشند خودشان نمیخواهند که دردهایشان تصویر شود اما متأسفانه ما در بسیاری از مواقع پز این آدمها را میدهیم و از آنها بهعنوان ویترین استفاده میکنیم اما بازهم این عزیزان صورت خودشان را با سیلی سرخ نگه میدارند؛ بهنظرم این درد جامعه ماست.