ترجمه - امید جعفرنژاد: آمریکا و کشورهای غربی ادعا می‌کنند که رژیم صهیونیستی تنها دمکراسی خاورمیانه است!

حاکمان این رژیم هم همین ادعا را دارند. با وجود‌این، اسرائیل برای عرب‌های فلسطینی ساکن سرزمین‌های اشغالی، اصلا رژیم دمکراتیکی به حساب نمی‌آید بلکه کاملا برعکس است. اشغالگران نظامی خارجی هنگامی که به کشوری حمله می‌کنند به‌طور موقت در آنجا مستقر هستند اما استعمارگری و اگر دقیق‌تر بگوییم استعمار غیر نظامی، سیستم سیاسی-اجتماعی حکومت بر افراد دیگر است. رژیم صهیونیستی را باید قدیمی‌ترین دیکتاتور خاورمیانه بدانیم. تحولات اخیر خاورمیانه بدون شک بر این دیکتاتوری هم تأثیر خواهد گذاشت.

هنگامی که صهیونیسم در اواخر قرن 19 شکل گرفت، اعلام کرد که یهودیان حق دارند سرنوشت خود را در سرزمین مادریشان تعیین کنند. در حقیقت، رژیم صهیونیستی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم فلسطینی‌ها را از سرزمین مادری خود بیرون و اموالشان را توقیف کرده است. با وجود اینکه قطعنامه‌های زیادی در محکومیت اسرائیل صادر شده است اما رژیم صهیونیستی همچنین حق فلسطینی‌ها برای بازگشت به سرزمین مادریشان را نادیده می‌گیرد. اکنون 4 دهه است که رژیم صهیونیستی قسمت‌های دیگری از سرزمین فلسطینیان را اشغال کرده و آن را به استعمار خود درآورده است.

نیروهای نظامی و امنیتی رژیم اشغالگر قدس بر خلاف میل و اراده فلسطینیان بر آنها حکومت کرده‌اند. صهیونیست‌ها فلسطینی‌ها را سرکوب، شکنجه و استثمار کرده‌اند و سرزمین، آب و از همه مهم‌تر آزادیشان را از آنها گرفته‌اند. همچنین، اسرائیل بیشترین زندانیان سیاسی را در مقایسه با همسایگانش دارد. رهبران صهیونیستی با نادیده گرفتن مخمصه‌ای که در آن گرفتار شده‌اند، در این توهم به سر می‌برند که اقدام آنها بیش از حد اخلاقی بوده است. «گلدا مایر»، نخست‌وزیر اسبق رژیم صهیونیستی زمانی با هشدار به عرب‌های فلسطینی گفته بود: ما می‌توانیم شما را به خاطر کشتن فرزندانمان ببخشیم اما به خاطر اینکه کاری می‌کنید که فرزندانتان را بکشیم هیچ وقت شما را عفو نمی‌کنیم!

اشغالگری تحت عنوان دیکتاتور استعمارگر

برخلاف دیگر قدرت‌های مستعمراتی و حکومت‌های دیکتاتوری، اسرائیل تمام حقوق مردم فلسطین را نقض می‌کند و چیزی به آنها نمی‌دهد. تمام شهرک‌ها، جاده‌های فرعی و مناطق صنعتی که رژیم صهیونیستی آنها را ساخته منحصرا به یهودیان تعلق دارد. اسرائیل و سازمان‌های مختلف صهیونیستی، بیش از 600 شهر، روستا و شهرک برای یهودیان ساخته‌اند اما هیچ‌یک از این شهرک‌ها به فلسطینیان تعلق ندارد. حتی فلسطینیانی که رژیم صهیونیستی، آنها را بخشی از شهروندان خودش
در نظر می‌گیرد و تقریبا یک پنجم جمعیت اسرائیل را تشکیل می‌دهند هم از این حقوق برخوردار نیستند. رژیم صهیونیستی مانند حکومت‌های دیکتاتوری دیگر، ضرر‌ها و خسارت‌هایی را که به فلسطینی‌ها زده است انکار می‌کند و در توهم اشغالگری به‌سر می‌برد و آن را امری لازم و خیرخواهانه می‌داند.

هیچ رژیم دیکتاتوری در منطقه خاورمیانه به اندازه رژیم صهیونیستی که فلسطین را تحت اشغال خود در آورده است، نسبت به مردمی که بر آنها حکومت کرده، بی‌تفاوت و ویرانگر نبوده است.

اسرائیل هیچ تردیدی برای استفاده مداوم از نیروی متخاصم علیه کسانی که تحت اشغال آن هستند از خود نشان نمی‌دهد. جزئیات آخرین جنایات جنگی رژیم صهیونیستی در گزارش‌های مختلف سازمان ملل ثبت شده است که از آن جمله می‌توان به گزارش قاضی «گلدستون» در مورد حمله به غزه در سال 2009-2008 اشاره کرد که با توجه به واقعیت موجود، اندکی تغییر کرده یا به محتوای آن اضافه شده است.

این رژیم مانند دیگر حکومت‌های دیکتاتوری ادعا می‌کند که خودش را قربانی صلح کرده و منتقدان و مخالفانش را سرکوب کرده است. همچنین اسرائیل هر گونه اشتباهش را بر اساس امنیت ملی، نظم و ثبات توجیه می‌کند.

اگر چه رژیم صهیونیستی ادعا می‌کند که در حال اشاعه و ترویج دمکراسی است اما رهبران این رژیم مدت زیادی بود که ترجیح می‌دادند با حکومت‌های دیکتاتوری نه تنها در جهان عرب بلکه در خاورمیانه، آسیا و آفریقا تعامل داشته باشند.
رهبران اسرائیل در روزهای آخر حکومت مبارک با لابی‌گری برای باقی ماندن دیکتاتور مصر در قدرت، همچنین حمایت خود را برای کمک به معمر‌قذافی دیکتاتور لیبی اعلام کردند.

با وجود گذشت 6 دهه از اشغالگری صهیونیست‌ها، رهبران رژیم صهیونیستی و طرفداران آنها هنوز هم مدعی می‌شوند که این رژیم شباهتی به همسایگانش ندارد و یک آبادی دمکراتیک در دریای خودکامگی به حساب می‌آید؛ یعنی هنگامی که با همسایگانش جنگید و بر آنها حکومت کرد این کار را بر خلاف خواسته‌‌اش انجام داد.

انقلاب فلسطین چه زمانی اتفاق افتاد؟

انقلاب فلسطین به صورت تصادفی اتفاق نیفتاد. این انقلاب در پی جنگ و اشغال رژیم صهیونیستی در سال 1967 میلادی ایجاد شد و سپس حکومت‌های استعمارگر را شکست داد. نتایج این انقلاب ملی گرایی جهان عرب، گسترش حزب بعث و موارد دیگر بود.

هنگامی که اسرائیل با قدرت‌های استعمارگر و امپراتوری آن زمان یعنی فرانسه، انگلیس و آمریکا تشکیل ائتلاف داد، انقلاب فلسطین همانطور که جنبش آزادیبخش فلسطین نشان داد الهام گرفته از تلاش‌های مشابه ضداستعمارگرایی بود. اینگونه تلاش‌ها را می‌توان در مبارزه جبهه رهایی بخش ملی الجزایر علیه نفوذ دیکتاتوری استعمارگر فرانسه در کشورشان مشاهده کرد.

اما تضاد‌های جنگ سرد، اختلافات ایجاد شده در جهان عرب و اشتباهات فاحش آن، باعث شد که انقلاب فلسطین از هم پاشیده شود. با ظهور فرایند صلحی که پس از جنگ سرد در سال 1991 میلادی به وجود آمد، جنبش آزادیبخش فلسطین سرانجام خودش را با استعمارگری رژیم صهیونیستی هماهنگ کرد.

انس گرفتن جنبش آزادیبخش فلسطین به رژیم صهیونیستی از طریق فرایند صلح باعث شد که خیلی زود اختلافات ملی در فلسطین به وجود‌ آید و باعث درگیری مسلحانه میان جریان‌های اسلامگرا و سکولار تحت عنوان حماس و فتح شود.
سرزمین فلسطینیان توسط صدها پست بازرسی، دیوارها و حصارهای امنیتی از هم جدا شده است و نیروهای صهیونیستی بر روند امور نظارت می‌کنند؛ این در حالی است که نیروهای اسرائیلی توسط سربازان آمریکایی و انگلیسی آموزش دیده‌اند.فلسطینی‌ها امروزه با وجود دیکتاتوری نظامی صهیونیست‌ها و پلیسی شدن فضا، زندگی بسیار سختی دارند.
واقعیت این است که منطقه تحت کنترل حماس در نوار غزه هم وضع چندان متفاوتی ندارد چون اسرائیل عرصه زندگی را بر آنها تنگ کرده است.

جنبش آزادیبخش فلسطین و رهبران آن به جای تلاش برای رهایی از دست رژیم دیکتاتور صهیونیستی در کرانه باختری، اشتیاق و تمایل فلسطینی‌ها برای پیوستن به انقلاب‌های عربی و تلاش برای سرنگونی رژیم استعمارگر اسرائیل را سرکوب می‌کنند. رهبران جنبش آزادیبخش فلسطین 2 دهه است که در واشنگتن به‌دنبال راه نجات از دست رژیم صهیونیستی می‌گردند اما رهایی از اسرائیل با این شیوه محقق نمی‌شود. اکنون برای اینکه کشور فلسطین به رسمیت شناخته شود، این جنبش تصمیم گرفته است که به سازمان ملل برود و از این سازمان بخواهد که کشور مستقل فلسطین را به رسمیت بشناسد.

در سپتامبر سال‌جاری، رهبران جنبش آزادیبخش فلسطین به این موضوع پی خواهند برد که نتیجه نهایی به رسمیت شناخته شدن کشور فلسطین در بهترین حالت فقط روی کاغذ معتبر خواهد بود و شناخت واقعی آن نیازمند این است که فلسطین از دیپلماسی یکسانی که با رژیم صهیونیستی دارد فراتر رود. فرض بر این است که واشنگتن پیش‌نویس این قطعنامه را وتو نخواهد کرد اما بدون توجه به این بند بازی دیپلماتیک، صلح میان فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها بر اساس تشکیل یک کشور یا 2کشور مستقل که توسط مرزهای 1967 میلادی از هم جدا شده‌اند ممکن است امکان پذیر شود. اگر فلسطینی‌ها مجبور شوند که با رژیم صهیونیستی اشغالگر کنار بیایند و در کنار دیکتاتور استعمارگر با صلح و سازش زندگی کنند، امری اخلاقی و توجیه‌پذیر نخواهد بود چه رسد به اینکه انقلابی باشد.

الجزیره