فونک با اعتقاد به اصل «از آب کره بگیر» توانست از پوستة برنج، مادهای کریستالی بهدست بیاورد که بیماری بریبری را «برو بیرون» میکند یعنی از بدن بیرون میکند. او نام این مادة عجیب را «آمین حیاتی» (Vite amin) گذاشت و کلمة ویتامین از همینجا گرفته شده است.
ویتامینها عناصری هستند که بدن برای انجام فعالیتهای حیاتی خود به آن احتیاج دارد اما قادر به ساختن آنها نیست و بنابراین باید آنها را از طریق تغذیه به دست بیاورد.
مصرف ویتامینها آنقدر ضرورت دارد که یکی از ویتامینشناسان بزرگ میگوید: «اگر انسان ویتامینها را مصرف نکند بیمار میشود؛ اما اگر دیگر عناصر مورد نیاز خود را مصرف نکند، فقط دچار ناراحتی میشود.» البته همین تأکید بر ضرورت مصرف ویتامینها، تصورات اشتباهی را هم دربارة آنها به وجود آورده است.
مثلا عموم مردم فکر میکنند همة ویتامینها بر همة بیماریها و نارساییها تأثیر مثبت دارند. اتفاقا در این مقاله، حرف اصلی این است که فکر نکنید همة ویتامینها برای همة بیماریها و نارساییها مناسباند. فکر کنید که برای هر نوع نارسایی و بیماری، ویتامین هماهنگ با خودش کاربرد دارد و حتی فکر کنید بعضی از ویتامینهای ناهماهنگ میتوانند بعضی از اختلالات را تشدید کنند.
ادامة حکایت کشف ویتامینها و شکلگیری ویتامین درمانی:
لینوس پالینگ که دو بار برندة جایزه نوبل شده بود، در سال 1968 از روشی به نام «پزشکی اورتو ملکولر» سخن گفت. «اورتو» به معنی ایدهآل و بهترین است. قدم اول او که انعکاسی جهانی یافت، تأکیدش بر مصرف مقدار زیاد ویتامین C برای جلوگیری از سرماخوردگی بود. این، تنها قدم اول بود.
در قدمهای بعدی، درمانگران این روش، به درمان دیگر بیماریها به وسیلة ویتامینهای مختلف پرداختند. از بیماریهای جسمی گرفته تا اعتیادهای مختلف و حتی بیماریهای روانی و عصبی. اورتوملکولرها برای شیوة درمانی خود به چند دلیل استناد میکردند.
اول این که رودة بسیاری از انسانها، به دلیل زندگی متمدن، در شرایطی قرار گرفته است که قادر به جذب ویتامینها نیست، بنابراین باید ویتامینها را به صورت مصنوعی به خورد بدن داد.
دوم این که مغز انسان برای عملکرد مطلوب خود به انواع ویتامینها نیاز دارد و بسیاری از بیماریهای روانی و ذهنی، به دنبال کمبود برخی از ویتامینها به وجود میآیند. سومین دلیل هم این بود که با تغییر میزان تراکم عناصر موجود در بدن انسان میتوان به بیماران کمک کرد.
لازم به ذکر است که در روش مگاویتامین، بر تجویز بعضی از ویتامینها مانند ویتامین C و B3 و در مواردی ویتامین A و B و E تأکید بیشتری میشود.
در این مقالة کوتاه، سعی داریم شما را با کلیات و نکات کاربردیتر و مهمتر «ویتامین درمانی» آشنا کنیم. در ویتامین درمانی برای هر بیماری و اختلالی تجویزی ویتامینی وجود دارد، اما در اینجا نمیخواهیم به همة بیماریها و اختلالات اشاره کنیم و فقط بعضی از شایعترین اختلالات را ذکر میکنیم.
نسخه درمانی فوق العاده
آدم طاس باید 5 بار بوق بزند و یک بار آی بکشد.
دردهای عصبی را با ویتامین «پ» فارسی (و نه انگلیسی) میشود تخفیف داد.
داروی فشارخون پایین «اسب» است.
بوی بد دهان را با «جیپس» میتوان رفع کرد.
اگر کسی خستگی اعصاب داشته باشد، باید خود را با کلمة «بد» که توسط یک فرد لکنتدار تلفظ میشود درمان کند. نسخة او «بببد» است. کسی که میخواهد دوپینگ کند، کافی است با همین روش، کلمة بس را بگوید، یعنی بگوید «بببس».
کسانی که لاغرند و میخواهند وزنشان اضافه شود، دارویشان در الفبای انگلیسی است.
آدم چاق را باید لام سبیلش را کند.
کسیکه ریزش مو دارد، باید با سه سوت بگوید «ب» اما بع نگوید چون در شأن گوسفندهاست.
درمان «زکام» در «داس» است.
بیاشتهایی را با «سبد» میشود حل کرد و اشکال در رشد کردن را با «سِبد»
درمان قاعدگی دردناک به کمک «باده» صورت میگیرد.
یبوست را با «کاسب» میشود از بین برد.
اگر دندانهایتان فقر ویتامین دارد راهحل در «عدس» است، اما نه عدس خوردنی.
برای درمان آنژین باید اسب را مثل دو سالهها تلفظ کرد و گفت «ابس» (نه اشب). بقیه را هم دیگر خودتان حدس بزنید.
رمز گشایی
اصطلاحاتی که در بالا ذکر شد، همه واقعی بودند. این اصطلاحات، ترکیب ویتامینی درمانکننده را در مورد هر بیماری نشان میدهند. بنابراین:
ویتامیندرمانی طاسی، این است: ویتامینهایB1+B2+B3+B6+B+I (یعنی 5 بار بوق بزند یک بار آی بکشد.)
دردهای عصبی: B12+B6+B1 (وقتی سه تا ویتامین ب را با هم جمع کنی، یک ویتامین پ فارسی به دست میآید یعنی: ب+ب+ب = پ)
فشارخون پایین: اسب (یعنی B1، C، A)
بوی بد دهان: جیپس (G.I.P.C)
خستگی اعصاب: بببد (B1. B3. B6. D)
لاغری: A. B. C. D. E. F(منتها Bآن شامل B1+2+3+6+1 است با این توضیح که B11، یعنی کارنیتین از آن اشتهاآورهاست.)
چاقی مفرط C .E.B1. I (و اختصاصاً برای اضافه چربی: J)
ریزش مو: B2. B5. B8(ببب)
زکام: داس D.A.S
بیاشتهایی: سبد یعنی11+8+2. C. A. B 1 D (مخصوصا اگر این سبد خوردنی پر از ویتامین B11باشد، چون B11معروف به ویتامین اشتهاست.)
قاعدگی دردناک: باده (B1+ 3+6 A. D .E)
یبوست: کاسب (یعنی K A C B1+2+3+5+6)
فقط ویتامین دندان: عدس (A.D.C)
آنژین: ابس (A+B1+C)
دردهای عصبی: B1. B6. B12 (یعنی ویتامین پ فارسی چون ب+ب+ب میشود پ)
اشکال رشد (سِِِبد، همان سبد منتها با لهجه... آره یعنی B+A+D (کمپلکس). C+E
و اما ...... این بار رمزها را میگویم؛ اصطلاحات را خودتان پیدا کنید!
پیری: B3 و E
فشار خون بالا: B2. B3. C2. E. I. J. P. B1 (کمی شبیه لاغری شد)
خشکی و سختی پوست: A. B1. B2. C. C2. P و کلا برای بیماریهای پوستیB3 (البته B3 ضد اسهال هم هست)
تب: A. C
دوپینگ: C. B. B6.B3
ضد تهوع: B6(البته اگر تهوع شما ناشی از خوشی مسافرت هوایی یعنی در هواپیما باشد B1مؤثر است.)
ضعف تغذیه: Bکمپلکس
کاهش حافظه: B1+B3
ورم پلک: B8. B2. C. A
سنگ کلیوی: E. B13. B6
نفخ: B13(چون بیاش 13 است، فکر نکنید که نحس است بلکه نحسی معده را از بین میبرد)
کار فکری زیاد: Bکمپلکس و C
ویتامینها،متخاصم و متحد
اگر بدون توجه به اختلالات احتمالی و بدون داشتن بیماری خاص میخواستید ویتامینخواری کنید، باید به شما عرض کنم که بعضی از ویتامینها دوستان نابابی برای همدیگر هستند. اگر آنها را با هم وارد بدنتان کنید، باید منتظر باشید که کمی هم بیادبی و بیتعادلی از خود نشان دهند...
از طرفی بعضی از ویتامینها هم خیلی با همدیگر سازگار و صمیمی هستند. مثلا ترکیب ویتامینهای C+B3+P یک گروه دوستی است که برای همة بزرگسالان توصیه میشود.
حالا اگر در این ترکیب ویتامین J را جایگزین B3 کنید، کارایی این گروه دوستی تغییر میکند و توانایی اصلی آنها سمزدایی از کبد خواهد شد. گروههای سازگار و ناسازگار مختلفی بین ویتامینها و مواد معدنی و کلا ریز عنصرها وجود دارد.
البته گروههای دوستی فقط در میان ویتامینها با هم نیست بلکه چنین همخوانیهایی میان بعضی از ویتامینها با بعضی از اسیدهای آمینه یا مواد معدنی هم وجود دارد. به عنوان مثال به گروههای دوستی زیر توجه کنید:
ویتامین Aاثر بخشی بیشتری با کلسیم، فسفر، منیزیم و سلنیوم دارد.
ویتامین B با کبالت، مس، آهن، منگنز و پتاسیم رفیقتر است.
ویتامینC علاقة بیشتری به کلسیم، مس، منیزیم، سلنیوم و سدیم دارد. وقتی با آنها است، کارهای بیشتری از او برمیآید.
ویتامین E کلسیم، آهن، منگنز، فسفر، پتاسیم، سلنیوم، سدیم و روی را به عنوان همگروههایش ترجیح میدهد و با آنها بهتر میتواند کار کند.
ویتامین، طبیعی یا مصنوعی
ویتامینها به مقدار اندک در میوهها و سبزیها و دیگر غذاهای طبیعی وجود دارند. اما همین مقدار اندک، بسیار با اهمیتتر و تأثیرگذارتر از ویتامینهایی است که به صورت مصنوعی تهیه میشوند. ویتامینهای مصنوعی تأثیر گذارند، اما ممکن است پیامدهای منفی (هر چند ضعیف) را نیز به دنبال داشته باشند. بنابراین فقط وقتی از ویتامین مصنوعی استفاده کنید که ویتامین طبیعی در دسترس نیست.
نکته: اگر مجبور شدید از ویتامین مصنوعی استفاده کنید، بد نیست در جعبة آنها چند دانه برنج بگذارید، چون برنج با جذب رطوبت، مانع از مرطوب و تخریب شدن قرصهای ویتامین میشود.
اگرچه هر گردی، گردو نیست ولی هر ویتی، ویتامین است.
فکر میکنید چند نوع ویتامین وجود دارد؟ بیشتر مردم جوابشان به این سؤال، ویتامینهای A.B (از B1 تا B6و B12)و E. D.B . ا ست. ولی جواب درست به این سؤال این است: خدا میداند چند نوع ویتامین وجود دارد اما تا زمان ما این ویتامینها کشف شده:
چندتایی که بالا گفتم به علاوة PP .O. N. M. L. K. J. I. H. G. F، PH،U.T
از طرفی وقتی میشنویم ویتامین B1تا B12فکر نکنیم که از B1تا B12ویتامین داریم. در واقع ویتامینهای B معروفتر عبارتاند از: B1 تاB12. B8. B10 B6 .
بنابراین عملا ویتامین B9 و B8 و B7نداریم. اما تعدادی دیگر از ویتامینهای Bداریم که به دلیل ناتوانی در امر تبلیغات و نتیجتا مشهور نشدن، معرف حضور ما نیستند. مانند: BX. BT. BC. B17. B15. B13
دور نریزید
اگر میخواهید ویتامینهای خود را از میوهها و سبزیجات و غذاهای معمولی تهیه کنید (که بهتر است همین کار را بکنید مگر این که غذاهای طبیعی در دسترس نباشد) چند گفته را ناگفته نگذاریم: سبزیجات را بعد از شستن، مدت زیادی در آب نگه ندارید تا ویتامین آنها «زیادی کم» نشود.
سالاد را همان موقعی که میخواهید بخورید، درست کنید مخصوصا گوجهفرنگی را.
سبزیها را با یک چاقوی تیز و تمیز و در عین حال، کاری، برش بزنید؛ چون ویتامینهای AوC را در نتیجة ناشیبازی هنگام خرد کردن، از دست میدهید.
اگر نتوانستید میوه و سبزی را تازهتازه مصرف کنید، توجه داشته باشید سبزیجات و میوهجاتی که فورا منجمد شدهاند، عناصر حیاتیشان بیشتر از آنهایی است که چند روز در یخچال ماندهاند.
سبزیجات منجمد شده را همانطور در حالت منجمد بپزید و سعی نکنید اول یخ آن را ذوب کنید.
غذاهای تازه منجمد شده کاملا بهترند، اما غذاهای منجمد هم کاملا از کنسرو شده بهتر هستند.
هر چه زمان پختن و آب غذاهای حاوی سبزی، کمتر باشد، تأثیرگذاری ویتامینی آنها، مؤثرتر است.
شیرهایی که در بطریهای بیرنگ هستند، در مقابل نور آفتاب ویتامینهای A، D و B2 خود را از دست میدهند. نانها هم در برابر نور، مواد تغذیهای خود را میبازند.
موادی که هنگام تهیه، برشته یا قهوهای رنگ میشوند، ویتامین کمتری دارند. همچنین اگر به ویتامین C و B1بیشتری احتیاج دارید، در غذای خودتان جوش شیرین نریزید.
وقتی غذا را در ظروف مسی میپزید، ویتامینهای E، C و اسید فولیک آنها از بین میرود. در عوض ظروف آهنی میتوانند آهن غذای شما را بیشتر کنند (شوخی نمیکنم) ولی ویتامین C را از بین میبرند.