برای دستیابی به این هدف، پیشبینیهایی برای این شهرها در دورههای زمانی معین- عموما در زمینه جذب جمعیت و اشتغال- به عمل آمد. در دورههای مختلف تاریخی، در اقصی نقاط دنیا شهرهایی با اهداف مختلف احداث شدند که آنها را میتوان شهرهای جدید نامید. در آینه تاریخ، توانایی ایجاد شهرهای جدید منعکسکننده این واقعیت است که اجتماعات انسانی همیشه قادر به یافتن راهی جدید برای حل مشکلات خود بودهاند. شهرهای جدید بهعنوان سکونتگاههای نوپا که براساس برنامه ساختاری از قبل پیشبینی شده ایجاد شدهاند، سابقهای چندهزارساله دارند.
از موهنجودارو تا یونان باستان
شهرنشینی همواره جذاب بوده است. از موهنجودارو که بیش از 4هزار سال قبل احداث شده است یا دولتشهرهای یونان باستان، شهرهای دفاعی دوره رنسانس، شهرهای آرمانی قرن نوزدهم و همچنین از باغشهرهای قرن بیستم تا زمان حاضر، انسانها شیفته زندگی در شهرها بودهاند. نظریهپرداز اصلی اینگونه شهرها ابینزرهاوارد بود که برای نخستین بار طرح باغشهرها را برای مادرشهر لندن پیشنهاد کرد و بعد از همین نظریه بود که طرحهای مختلفی از شهرهای جدید در گوشه و کنار دنیا و با اهداف مختلف مورد توجه برنامهریزان و معماران شهری قرار گرفتند. جنبش باغشهر هاوارد در سال 1898 تأثیر مهمی بر برنامهریزی شهری در اروپا در آغاز قرن 21 داشت. این شهرها در مدلهای مختلف اقماری، مستقل، بازسازی شده، پایدار و اداری، سیاسی در اروپا، آمریکا، استرالیا، آسیا و آفریقا برنامهریزی شدند و هدف از ایجاد شهرهای جدید را نیز میتوان جذب سرریز جمعیتی شهرها، کاهش بار فعالیتهای اقتصادی مادرشهر، توسعه ناحیهای و استفاده از منابع طبیعی و همچنین توزیع بهینه جمعیت عنوان کرد؛ همان مدلی که در تهران نیز اجرایی شده است و در این بین شهرهای جدیدی مانند «پرند» و «پردیس» ایجاد شدند. سؤال اصلی اما اینجاست که آیا این شهرکها دقیقا همان هدف مهم خود یعنی سرریز جمعیت مادرشهرها را تامین میکنند یا خیر؟
جمعیت 20 هزارنفری تا 14میلیون نفری
اولین آمارها و اعداد درباره تهران در نوع خود بسیار جالب توجه است! نخستین آمارهای موجود میگویند تهران در سال 1006 هجری شمسی دارای 20 الی 30هزار نفر جمعیت بوده است که بهتدریج و با گسترش شهر، بر تعداد جمعیت آن افزوده شد. این افزایش جمعیت کار را به جایی کشاند که در سال 1270 هجری شمسی جمعیت آن به 160 هزار نفر رسید. روند جمعیت تهران اما در سال 1301 به 210 هزار نفر رسید و این آمار در سال 1311 به 310 هزار نفر رسید. بر اساس سرشماری سال 1355، طی 17 سال جمعیت ساکن تهران به بیش از دو برابر افزایش یافت.
براساس سرشماریهای سال 45، 55 و 65 بهترتیب جمعیت شهر تهران به 719/730 /2 نفر،4/530/223 نفر و 6/042/584 نفر رسید. در نگاهی اجمالی به آمار میتوان دریافت که رشد فرایند جمعیت تهران طی 3 یا 4 قرن گذشته و معمولا در 50 سال اخیر صورت گرفته است به شکلی که جمعیت آن طی سالهای 1006 تا 1335، صدبرابر شده است. براساس نتایج آمارگیری جمعیت در سال 70، جمعیت استان تهران به حدود 10 میلیون نفر بالغ میشده است که از این جمعیت 86درصد در نقاط شهری و 11درصد در نقاط روستایی سکونت داشتهاند. به این ترتیب جمعیت شهرنشین متمرکز در این استان (تهران و شهرکهای اطراف) به حدود 8میلیون نفر بالغ شده است. این اما پایان ماجرا نبود چرا که دهههای70 و 80 را میتوان دهههایی نامید که جمعیت تهران به بالاترین حد خود رسید و این روزها جمعیت تهران را به حدود 14میلیون نفر رسانده است و رشد بیحد و مرز جمعیت پایتخت نیز مشکلات عدیدهای مانند ترافیک، اسکان و... را برای این کلانشهر مهم و استراتژیک پیش آورده است.
سرریز جمعیت یک کلانشهر
ایران را باید یکی از کشورهایی نامید که رشد سریع جمعیت شهری در شهرهای بزرگ و لزوم هدایت سرریز جمعیت و فعالیتهای اقتصادی در آینده از شهرهای بزرگ مانند تهران، اصفهان، تبریز، شیراز و مشهد به سمت شهرهای جدید، ایجاد شهرهای جدید و اقماری را ضروری کرده است. علاوه بر این، برای جلوگیری از تخریب زمینهای زراعی و طبیعی شهرها، حل مشکل مسکن و نارساییهای خدمات زیربنایی و روبنایی و همچنین تمرکززدایی از مادرشهرها و کاهش بار فعالیتی و اقتصادی آنها، احداث شهرهای جدید الزامی خواهد بود. 4 شهر جدید اطراف کلانشهر تهران که عبارتند از پرند، پردیس، اندیشه و هشتگرد نیز با چنین اهدافی برنامهریزی و ساخته شدهاند. توزیع مناسب و برنامهریزی شده جمعیت در ناحیه شهری تهران از طریق هدایت سرریز جمعیت کلانشهر تهران به شهرهای جدید ازجمله سیاستهای عمده ایجاد و توسعه شهرهای جدید اطراف تهران بوده است.
آنچه قرار بود...
تحقق انتقال 5 میلیون نفر از جمعیت تهران، دستگاههای مرتبط با این ماموریت جدید را به تکاپو واداشته است تا اینکه طرح «انتقال توأم جمعیت و مراکز اداری و خدماتی به شهرهای جدید اطراف تهران» پیشنهاد شد. در این طرح 3شهر جدید پرند، هشتگرد و پردیس را تکیهگاه تهران برای جذب جمعیت سربار و قابل انتقال معرفی شدهاند. «پرند» در 35 کیلومتری جنوبغرب تهران واقع شده است، «پردیس» در 30کیلومتری شرق تهران قرار گرفته و هشتگرد نیز در 40 کیلومتری غرب پایتخت قرار دارد. براساس مصوبه شورایعالی معماری و شهرسازی مقرر شده بود که شهر پرند 700هزار نفر، هشتگرد 600 هزار نفر و پردیس 400 نفر هزار از جمعیت تهران را جذب کنند. در همین حال مقرر شده بود در این شهرها بیش از 250هزار واحد مسکونی در قالب مسکن مهر ساخته شود که درصورت محقق شدن آن بخشی از جمعیت تهران به این شهرها سرریز شود اما نکته اینجاست که بهنظر میرسد این شهرها نه تنها سرریز جمعیت تهران نشدهاند بلکه مهاجرانی را از شهرهای دیگر در خود جذب کردهاند.
سرریز امکانات، سرریز جمعیت
قرار است طی دو، سه سال آینده امکانات جابهجایی جمعیت از طریق مترو به شهرهای اقماری یا همان شهرهای جدید اطراف تهران فراهم شود. در کنار خطوط مترو قرار است بهزودی برخی از ادارات مهم و همچنین دانشگاهها نیز به سمت این شهرها منتقل شوند و این خود میتواند دلیلی قانعکننده برای مردم، به سکونت در این شهرها باشد. اگر هر یک از این شهرها براساس ماهیت وجودیشان مورد بهرهبرداری قرار بگیرند در آن صورت احتمال زیادی برای جذب جمعیت سربار تهران وجود دارد؛ بهعنوان مثال برخی از این شهرها با اهداف اداری و برخی نیز با اهداف جذب فعالیتهای فرهنگی ایجاد شدهاند و اگر این مهم واقعا محقق شود و مراکز اداری و فرهنگی به این شهرها انتقال داده شوند، خودبهخود ساکنان تهران به سمت این شهرها بهمنظور سکونت مهاجرت خواهند کرد. درصورتی که این اتفاق رخ دهد حتما میتوان گفت که ساخت شهرهای جدید به بهترین شکل انجام شده است و بهترین نتیجه و دستاورد را خواهد داشت.