گاهی که از دیدن سریال‌های خنک تلویزیون لرزت می‌گیرد و برای اینکه دماو فشار مغزت را متعادل کنی مشغول قدم‌زدن در پیاده‌رو محله می‌شوی.در همین حال تاثیر تابش مستقیم آفتاب است یا رفتن به کلاس‌های جریان سیالِ ذهن را نمی‌دانی اما گاهی در همین مسیر نکات باریک‌تر از مویی به ذهنت خطور می‌کند که بیا و ببین.

یکی اینکه وقتی این همه پرنده‌های رنگارنگ و جورواجور داخل پیاده‌رو به جای روی شاخه افقی درخت‌ها، روی میله افقی قفس‌شان نشسته‌اند و می‌‌توانی تا نوک منقارشان به آنها نزدیک شوی و برای آنها شکلک در بیاوری چرا باید زحمت رفتن به دل طبیعت را بکشی؟ جدای از دگراندیشی در مورد طبیعت‌گردی، طرح‌های نو و بی‌بدیلی هم در مورد فرهنگ ترافیک به ذهنت خطور می‌کند. برای نمونه اینکه چرا تابلوی «جاده باریک می‌شود» فقط باید داخل جاده‌ها نصب شود؟ حال آنکه از وقتی آقا هوشنگ، دفتر تخلیه چاه و فاضلاب زده و مدام برچسب‌هایش را روی در و دیوار می‌چسباند خودرواش را هم جلوی دفترش، یعنی درست داخل پیاده‌رو پارک می‌کند و این بخش از مسیر نیز حسابی باریک شده است. بنابراین اگر یک تابلو با مضمون پیاده‌رو باریک می‌شود در این محدوده نصب شود رهگذران پیش از رسیدن به ترافیک سنگین این بخش از پیاده‌رو معطل نمی‌شوند و یک راست برای ادامه مسیر به خطِ (لاین) کناری یا همان خیابان می‌روند.

یک تیر و دو نشان

بعضی‌ها تیرشان به خطا برود بهتر است تا اینکه با یک تیر دو نشان بزنند. یکی همین بقالی که آب‌معدنی و نوشابه‌هایش را داخل تصویر می‌بینید. هم جای پارک عمومی و متعلق به همه را اشغال کرده است هم اینکه آب‌معدنی‌ها و نوشابه‌ها را در معرض نور مستقیم خورشید قرار داده است و حقوق مصرف‌کننده و خریدار را به قول فوتبالی‌ها، «‌کل‌یوم» بی‌خیال شده است.

جعبه سنگین

از همین حالا داخل قنادی‌ها جای سوزن انداختن نیست. زولبیا و بامیه سوگولی این صنف شده و روزه‌داران نیز مدام برای خرید می‌آیند. طی چند سال گذشته نرخ‌ها در اغلب موارد کنترل می‌شوند و مشکلی از این بابت نیست اما معلوم نیست چرا هر‌قدر کارتن بسته‌بندی محصولات غذایی روز به روز آب می‌رود و نازک‌‌تر می‌شود در مقابل، جعبه شیرینی برخی قناد‌ها مدام ضخیم‌تر می‌شود. به هر حال بهتر است در صورت مشاهده چنین تخلفات قنادی‌های اندک و انگشت‌شمار اینچنینی، بی‌درنگ با شماره 124تماس بگیرید و مسئولان را در جریان بگذارید.

اوقات بطالت

تابستان که فرا می‌رسد کوچه و خیابان‌های شهر بیش از پیش میزبان کودکانی می‌شود که در نبود درس و مشق مدرسه دنبال پر کردن اوقات فراغت خود هستند. برخی مدام ورزش می‌کنند و برخی مدام کلاس‌های گوناگون می‌روند و باقی نیز از هر دو استفاده می‌کنند. با وجود این بی‌‌توجهی برخی والدین باعث می‌شود فرزندان آنها اوقات خود را به بطالت و حتی به کار‌های خطرناک بپردازند. برای نمونه برخی کودکان با کفش اسکیت راهی خیابان‌ می‌شوند و هر لحظه احتمال تصادف با خودرو‌ها برای آنها پیش می‌آید.

منبع: همشهری آنلاین