دوپینگ در ورزش، همپا با شکستهشدن رکوردها، بالارفتن تواناییهای تکنیکی ورزشکاران و برداشتهشدن مرزهایی که پیشتر نمادی از محدودیت نوع بشر بودند پیشرفت میکند. و حالا پس از استروئیدها که بهتازگی رسواییهای بیشتری از ورزشکاران به خاطر استفاده از آنها شنیده میشود، نوبت به روشی پیچیده، بنیادی و واقعا نگرانکننده رسیده است؛ دوپینگ ژنتیک. بر خلاف روشهای قبلی دوپینگ، در این روش، ورزشکار داروی خاصی به بدنش وارد نمیکند بلکه با استفاده از روشهای ژندرمانی که برای بیماریهای خاصی مورد استفاده قرار میگیرند، ساختار ژنتیک خود را بهگونهای هدفمند تغییر میدهد. با وجود اینکه استفاده از این روش هنوز رسما گزارش نشده است و بیشتر در سطح حیوانات آزمایشگاهی آزمایش شده، سازمانهای ضددوپینگ در سراسر جهان پیشاپیش استفاده از آن را ممنوع کردهاند. آژانس جهانی ضددوپینگ در سال 2004 استفاده از این روش را ممنوع اعلام کرد.
با این حال در سالهای اخیر 2مورد استفاده از این روش گزارش شده است. 4سال پیش، توماس اشپرینگاشتاین، مربی دوومیدانی آلمانی به خاطر استفاده از رپوکسیژن برای بالابردن توان شاگردانش دادگاهی شد. با استفاده از این روش درمانی، گلبولهای قرمز بیماران مبتلا به کمخونی بیشتر میشود و وقتی که پای ورزشکاران فریبکار در میان باشد، گلبول قرمز بیشتر یعنی گردش بیشتر اکسیژن در خون و بالارفتن توان بدن. این اقدام اشپرینگاشتاین را آغاز عصر دوپینگ ژنتیک میدانند. در المپیک پکن هم یک متخصص چینی به یک خبرنگار آلمانی که خود را مربی شنا جا زده بود، تزریق سلولهای بنیادی را پیشنهاد کرده بود.
با این حال دانشمندان معتقدند استفاده از این روشها فعلا امکانپذیر نیست. یکی از اهداف احتمالی بیشتر روشهای دوپینگ ژنتیک، «فاکتور رشد شبه انسولین یک» است؛ دلیل آن هم ساده است؛ این هورمون تأثیر مستقیمی روی رشد ماهیچهها دارد. البته تا آنجا که مسئله ژن مطرح باشد، احتمال دوپینگ هم در ابعاد مختلف مطرح است.
مسئله مهم در حال حاضر، شناسایی این نوع دوپینگ است. سازمان جهانی ضددوپینگ مدتهاست دانشمندان زیادی را که در این زمینه کار میکنند حمایت میکند. برخی روشها برای شناسایی دوپینگ ژنتیک، بررسی موارد بهجامانده از دستکاری ژنتیک است اما بررسی و شناسایی این موارد بسیار سخت است و بهسرعت در بدن از بین میروند. بنابراین حتی اگر نسل اول آزمایشهای شناخت دوپینگ ژنتیک موفق باشند، نمیتوان امیدواری چندانی به موفقیت همیشگی آنها داشت. به جای این روشها، دانشمندان بهدنبال شناسایی تغییرات دیگری هستند که این روشها در بدن ایجاد میکنند. برای نمونه افزایش فاکتور رشد شبه انسولین یک، باعث بالارفتن سطح اسیدهای چرب بدن میشود. به زبانی سادهتر میتوان گفت دانشمندان وقتی که به ورزشکاری مظنون شوند، به جای اینکه دنبال ژنهایی که احتمالا تغییر یافتهاند بگردند، تأثیرات جانبی روشهای دوپینگ ژنتیک را در بدن او جستوجو میکنند؛ یعنی حتی اگر ورزشکار دوپینگی تغییراتی شیمیایی در داروهای نیروزا ایجاد کند تا در آزمایشها نامرئی بماند، نمیتوانند اثرات آن را هم پاک کند. با این شیوه آزمایش حتی میتوان روشهای فعلی دوپینگ مانند روشهای هورمونی یا استروئیدی را هم تشخیص داد. البته دانشمندان امیدوارند ورزشکاران به خاطر چیزی بالاتر از آزمایشهای پیشرفته، از دوپینگ ژنتیک صرفنظر کنند.
ژندرمانی که از آن برای دوپینگ ژنتیک استفاده میشود هنوز به تکامل نرسیده است و استفاده از آن، ریسک زیادی را متوجه ورزشکاران میکند. برای نمونه برخی بیماران که به خاطر ناکارآمدی سیستم ایمنی خود از ژندرمانی استفاده میکنند مبتلا به سرطان خون میشوند. سال گذشته در مقالهای که در مجله علمی ساینس منتشر شد، درباره این روش جدید دوپینگ اینطور نوشته شده بود: «ورزشکاران و مربیانی که دانش کمی از ژنتیک دارند به غلط دستاوردهای بهاصطلاح علمیای را که در مجلات ورزشی تبلیغ میشوند جدی میگیرند. وقتی که علم هنوز در پروسه تکمیلشدن است، وقتی که سلامت افراد ممکن است به خاطر استفاده از روشهایی که هنوز بهصورت علمی اثبات نشدهاند به خطر بیفتد و مخصوصا وقتی که بهصورت کلی، دانش بشری درباره علم ژنتیک پایین است تبلیغات، نگرانکننده هستند».