آخرین طعمه مرد سارق، دختر جوانی به نام پریسا بود. متهم بعد از اینکه در خیابان با این دختر آشنا شد، با چرب زبانی و دادن وعده و وعیدهای مختلف، اعتماد او را جلب کرد و مدتی بعد به وی پیشنهاد ازدواج داد. او یک روز به پریسا گفت که باید کلید خانهشان را در اختیار وی بگذارد تا بتواند نقشه سرقت از آنجا را عملی کند.
دختر جوان که با شنیدن این حرف شوکه شده بود در برابر درخواست او مقاومت کرد اما جوان سارق وی را تهدید کرد که اگر تن به خواستهاش ندهد، رابطه دوستیشان را با خانوادهاش در میان میگذارد و آبرویش را میبرد. پریسا هم از ترس ریختن آبرویش، تن به این خواسته داد و به این ترتیب مقدمات سرقت فراهم شد.
سرقت میلیونی
20تیرماه امسال بود که مرد میانسالی با کلانتری 169 تهران تماس گرفت و ماموران را در جریان سرقت شبانه از خانهاش قرار داد. او گفت زمانی که همراه اعضای خانواده اش به یک میهمانی خانوادگی رفته بود، دزد ناشناس وارد خانه شده و میلیونها تومان پول نقد، طلا و جواهرات و اموال باارزش را به سرقت برده است.
با این شکایت، پرونده در اختیار کارآگاهان پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و در همان بررسیهای اولیه معلوم شد که سرقت با استفاده از کلید یدکی و بدون شکستن قفل یا تخریب در ورودی صورت گرفته است اما اینکه چهکسی عامل این دستبرد میلیونی است، معمایی بود که جواب آن در دستان پریسا، دختر جوان خانواده بود.
مدتی از ماجرای سرقت میلیونی گذشت و تحقیقات پلیس برای شناسایی سارق ادامه داشت تا اینکه اتفاق عجیبی افتاد. یک روز وقتی مرد مالباخته از محل کارش به خانه بر میگشت، دخترش پریسا را دید که داخل یک پژو 206 سفید نشسته و با پسر جوانی مشغول صحبت است. مرد میانسال که از دیدن این صحنه جا خورده بود به سراغ دخترش رفت و او را از داخل ماشین پیاده کرد و به خانه برد.
پریسا وقتی دید پدرش پی به دوستی پنهانی او با پسر جوان برده است، گریهکنان رازی را فاش کرد که تمامی اعضای خانواده را شوکه کرد. او گفت که حمیدرضا دست به دزدی زده است. حرفهای دختر جوان نزد پلیس، کافی بود تا دستور بازداشت حمیدرضا صادر شود و همان روز ماموران او را در خانهاش دستگیر کردند. با کشف مقداری از اموال مسروقه در خانه سارق 20 ساله، او به اداره آگاهی انتقال یافت و در بازجوییها گفت:
بعد از سرقت از خانه پدر پریسا و فروش مقداری از طلاهای مسروقه، یک خودروی 206 خریدم و میخواستم به دوستیام با این دختر پایان دهم که همه چیز لو رفت و دستگیر شدم. سرهنگ اشراقی، رئیس پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران، با بیان این خبر گفت: سرقت از خانه پدر پریسا تنها جرمی نبود که جوان 20 ساله مرتکب شده بود.
تحقیقات نشان میداد که او بعد از آشنایی با 2 دختر جوان دیگر و دادن پیشنهاد ازدواج، اعتماد آنها را نیز جلب کرده و سپس با تهدید طعمه هایش، دست به اخاذی از آنها زده است. وی ادامه داد: حمیدرضا از یکی از این دختران 500 هزار تومان و از دیگری 200 هزار تومان گرفته بود تا از ماجرای دوستیشان به خانوادهشان چیزی نگوید که با دستگیری وی راز این اخاذیها نیز فاش شد. به گفته سرهنگ اشراقی، برای متهم قرار بازداشت صادر شده و تحقیقات تکمیلی از سوی کارآگاهان پایگاه ششم ادامه دارد.