حال اگر در پایتخت منتظر مجریان قانون بمانیم تا با نصبکنندگان آگهیهای روی درهای منزل، پستِ برق و... برخورد کنند قضیه همان رفتن از نقطه فلان به نقطه بهمان است، به این معنی که هر قدر هم صبر کنیم پیگرد قانونی در کار نخواهد بود و کار پیش نمیرود. بنابراین چارهای نیست مگر اینکه به تخیل پناه ببریم. برای نمونه تصور کنیم که تلویزیون را روشن کردهایم و در یکی از فیلمهای ژانر وسترن، نصبکننده آگهی تخلیه چاه، مجرم شناخته شده است. نقش اول فیلم هم تنها کاری که انجام میدهد این است که با خیال راحت روی صندلی راک (نعنویی) داخلِ بالکن مینشیند و در حالی که به پیپ خود پُک میزند منتظر میشود تا اگر کلانتر هم از پس گرفتن مجرم بر نیامد جایزهبگیرها وی را کَتبسته تحویل قانون بدهند و جایزهشان را بگیرند. اگر این تخیل هم کاری از پیش نبرد کانال تلویزیون را عوض کنیم. دستکم خنکای سریالهای دیگر کمی از شدت گرمای تابستانی میکاهد.
تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۳۹۰ - ۱۸:۲۸
میگویند « با منطق از نقطه A به نقطهB میروی اما با تخیل به همه جا».
منبع: همشهری آنلاین