صحبت این نیست که این به آن وابسته است یا آن به این. صحبت این است که مدیران جوان سایتها و شرکتهای بزرگ و اصلی اینترنتی در بالاترین سطح مورد توجه دولتمردان آن کشور قرار داشته و در واقع از این افراد برای پیشبرد اهداف ملی خود بهره میگیرند.
به این سو بیایید. بزرگترین بلاگسرویسهای فارسی در ایران مدیران جوانی دارند که هر یک بیش از 3 میلیون وبلاگ فارسی را پشتیبانی میکنند. هردوی این افراد بارها طعم احضار به دادگاهها را چشیدهاند؛ آن هم احضارهایی بهمنظور توضیح درباره مطالبی که صاحبان وبلاگهای ثبتشده در این بلاگسرویسها نوشتهاند.
دغدغه اصلی این مدیران و اغلب مدیران سرویسدهندگان بزرگ اینترنتی در ایران گرفتاریهای حقوقی به خاطر محتویات منتشرشده توسط کاربران است درحالیکه اگر مقداری اطلاعات فنی به مسئولان ذیربط داده شود خواهند فهمید که مدیر یک سایت کاربرمحور که در ایران ثبت شده و تابع قوانین ایران است به هیچ وجه مسئول تمام محتویات نوشتهشده توسط کاربران نیست. برخوردهای اینچنینی نهتنها باعث میشود که کسی فکر ورود و سرمایهگذاری در این عرصه را نکند بلکه آنهایی هم که مدیریت چنین سایتهایی را برعهده دارند به فکر ترک این حرفه یا فروش کسب و کار خود میافتند. در آن سو کاربران سایتهای کاربرمحور ایرانی نیز ترجیح میدهند برای دور ماندن از پیگردهای قانونی داخلی به سمت استفاده از سرویسدهندگان خارجی بروند و این دور باطل همچنان تکرار خواهد شد.
اگر میخواهیم مانند دنیای غرب در فضای سایبر مهاجم باشیم نه مدافع، باید در چنین سنگرهایی از افسران جوان جنگ نرم حمایت کنیم. اگر مدیران جوان سایتهای کاربرمحور را به ضیافت شام ریاستجمهوری دعوت نمیکنیم لااقل با بهانه و بیبهانه به دادگاه هم احضارشان نکنیم.
تولید محتوا که اصلیترین دغدغه فضای سایبر در شرایط حاضر است فقط وقتی حاصل میشود که به مغزهای داخلی در عرصه سایبر احترام گذاشته و زمینه رشد و شکوفایی استعدادها را فراهم کنیم.
جنگ رسانهای در دنیای سایبر مقتضیات خاص خود را دارد؛ مباد که جای دوست و دشمن را با هم اشتباه بگیریم و ناخواسته کاری کنیم که میلیونها کاربر ایرانی از صدها مانع پالایشی نیز بگذرند و در اردوگاه دشمن کلیک کنند.
آنچه اکنون نیاز داریم تغییر استراتژی رسانهای در فضای سایبر بهویژه شبکههای اجتماعی است. باید نگاهی حاکم شود که رسانهها و کاربران و مدیران سایتهای داخلی به چشم فرصتهایی برای تقویت میدان خودی دیده شوند، در غیراین صورت با دست خودمان، نیروهای توانمند را ناامید کرده و آنها را روانه اردوگاه بیگانه کردهایم.
وضع قوانین و سیاستگذاری درخصوص این فضا نیاز ضروری امروز کشور است؛ قوانینی که به جای تهدیدانگاشتن صرف این فضا، به فرصتهای موجود و توانمندیهای کشور نیز توجه کرده و به جای اتخاذ تدابیر صرفا بازدارنده و مجازاتکننده، حاوی سازوکارهای تشویقی و حمایتی از فعالان این فضا نیز باشد.
گنجینههای ابدی و فرهنگی و مذهبی ایران اسلامی و پیامهای فرهنگ متعالی انقلاب اسلامی آنقدر جذابیت دارد که فضای سایبر را نیز درنوردد و به گوش جهانیان برسد؛ مسدودکردن بیش از حد این فضا و بازیگران آن، تنها راه را برای بیگانگان هموار میکند.