این نکتهای است که نمی توان آن را انکار کرد. انقلاب اسلامی تأثیرات گسترده ای بر سینمای ایران گذاشت.
بدون شک موضوعات و مضامینی که پیش از انقلاب مطرح بود، نمیتوانست با همان شکل و ساختار عنوان شود، چرا که سینمای قبل از انقلاب ما در خدمت اهداف نظام شاهنشاهی و در جهت تحکیم دیدگاهها، باورها و سیاستهای این رژیم گام برمیداشت و سینما ناگزیر بود تغییر رویه بدهد.
اما در بررسی این تغییر رویه، باید دید تا چه میزان هنر هفتم در کشور ما به آرمانها، قلههای فرهنگی و اهداف کلان نظام نزدیک شده است؟
پاسخ این است که سینما نیز همانند اقتصاد، سیاست و بسیاری از مسائل دیگر، تا رسیدن به کمال این اهداف فاصله زیادی دارد.
شیبی که در حوزه فرهنگ وجود دارد، شیب تندی نیست، اما به جهت اینکه سینما موضوعی فرهنگی است نیازمند تغییر ذائقه، نگرش و بینش است و البته این تغییرات نیز منوط به برنامهریزی و سیاستگذاریها بر اساس قانونی مدون است.
متأسفانه سینمای ایران پس از انقلاب مطابق مدیریت سلیقهای حرکت کرده و هیچگاه قانون مدونی در آن وجود نداشته است؛ بنابراین ما در حرکت این هنر- صنعت به سمت قلههای فرهنگی، با حرکت کند مواجه بوده و هستیم.