این فعالیت اتفاق فرخندهای را رقم زدکه در سال گذشته شاهد آن بودیم. این نهاد بهعنوان نهاد برتر در ایجاد نظام سلامت اداری و مقابله با فساد معرفی شد. مسلما این اقدام شهرداری نشأت گرفته از فرمان هشتمادهای تاریخی مقام معظم رهبری برای ایجاد نظام سلامت اداری و مبارزه با فساد بود چرا که ریشه فرامین هشتگانه ایشان در اعتقادات مذهبی و آموزههای دینی ماست. این فرامین برگرفته از آموزههای دینی و مذهبی است که در همه افراد جامعه ریشه دارد. از سوی دیگر دلیلی که میتوان برای ایراد این فرامین مورد توجه داشت نگرانیهای ایشان از شرایط اداره جامعه بوده است.
در واقع ایشان با ابلاغ این فرامین، دستگاههای اجرایی کشور را به سمت تبعیت از آموزههای دینی رهنمون کردند. در واقع بیانات رهبری به نوعی مبین این گفتار است که دین در اداره جامعه میتواند کارآمد باشد. این فرمان به ما این نکته را گوشزد میکند که ما کارایی دین را در اداره جامعه نشان بدهیم. چرا که ما در کشوری زندگی میکنیم که مدعی یک حکومت دینی است. بنابراین لازم است که کارآمدی حکومت دینی را در همه عرصهها نشان بدهیم. یکی از این کارآمدیها ایجاد و استقرار نظام سلامت اداری است. اینها در چارچوب نظام دینی باید مورد ارزیابی قرار گیرد. این اقدام میتواند در چارچوب عینی شدن و عمل به فرامین هشتگانه مقام معظم رهبری ارزیابی شود.
بنابراین اساس کاری که در شهرداری صورت گرفته است را به فال نیک میگیریم. استقرار نظام سلامت اداری و مقابله با فساد و معرفی شهرداری بهعنوان یک نهاد برتر در میان 47 سازمان و نهاد گامی رو به جلو و بسیار قابل تامل است. قطعا این اقدام نظارت پذیری را در شهرداری تهران حاکم میکند اما ما باید دو کار را با هم انجام بدهیم؛ یکی کار سخت افزاری است که ایجاد زیرساختهاست. مهم نیست در کدام سازمان باشد، مهم این است که نظارتپذیری ایجاد شود. اساسا ما باید فرهنگ نظارتپذیری در کشور را ایجاد کنیم. پیش از آنکه این کار را بکنیم باید فرهنگ نظارتپذیری را زیاد کنیم. در تمام کشورهای دنیا بهویژه کشورهای پیشرفته نظارتپذیری را یک امر مثبت و فرصت ارزیابی میکنند که میتواند برای پیشرفت دستگاههای اجرایی مفید باشد. چرا که مدیران دستگاههای اجرایی و افکار عمومی از هر گونه نظارت استقبال میکنند.
اما در برخی کشورها از جمله کشور ما نظارت به معنای مچگیری و پیلهکردن است. تا زمانی که این فرهنگ را اصلاح نکنیم کار نظارت بهدرستی انجام نمیشود. این موضوع دوم بسیار حائز اهمیت است. در واقع فرهنگ نظارتپذیری و ایجاد این فرهنگ امری زمانبر و بسیار دارای اهمیت بوده که توان بسیاری میطلبد.اما در این روزها و در چنین فضایی من فکر میکنم کاری که در مدیریت شهری صورت گرفته هم به جهت ایجاد سامانههای نوین از جمله مکانیزه کردن مجموعه شهرداری، استقرار سامانه 1888 و 137 و الکترونیک کردن پروندههای شهرداری و کارهایی که در بخش سختافزاری و زیرساختی صورت گرفته میتواند قابل توجه باشد چرا که در رأس همه خود شهردار و مجموعه مدیریت شهرداری از نظارت کردن شورا و در مجموع شهروندان استقبال کرده و میکنند. امیدواریم که این اندیشه در مجموعه شهرداری بهعنوان یک فرهنگ نهادینه شود و همه سطوح مدیریت و کارکنان شهرداری از نظارت استقبال کنند.اساسا این کار بسیار ارزنده است.
ما ابتدای کار هستیم و تا رسیدن به نقطهای که نظام اجرایی - اداری شایستهای داشته باشیم که هیچگونه مشکلی نداشته باشد راه زیادی در پیش داریم. ما باید به ساختار و نظامی برسیم که براساس مقررات برای همگان خدمتی یکسان انجام دهیم و این امکان را برای همه شهروندان فراهم کنیم که فرصتهای یکسان برای خدمات رسانی ایجاد کنیم. نگاه کارکنان و مدیریت شهری به شهروندان باید یکسان باشد و در برابر قانون همه شهروندان را یکسان ببینند و خدمات را به آنها ارائه بدهند. ما تا این موقعیت فاصله داریم. اما اگر نگاهی به سایر نهادها داشته باشیم متوجه میشویم که کار بسیار ارزندهای صورت گرفته است. اگرچه تا نقطه مطلوب فاصله داریم اما با توجه به وضعیت جاری جامعه، کار بزرگی در گوشهای از شهر صورت گرفته است و امیدواریم که شهرداری روز به روز بیشتر به سمت پیش برود. واقعیت این است که همه این اقدامات یک برآیند دارد؛ آن هم این است که دین در اداره جامعه کارایی لازم را دارد. این اقدام هم نشان داد که مدیرانی که با فرهنگ دینی، فرهنگ ولایی، فرهنگ بسیجی و فرهنگ جهادی و فرهنگ ارزشها در جامعه میخواهند مدیریت کنند این توان را دارند که آموزه و احکام دینی را در مدیریتشان اعمال کنند و نهاد تحت نظرشان را از هر جهت به نقطه و وضعیت مطلوب برساند.
مسلما ایجاد نظام اجرایی و اداری برگرفته از آموزههای دینی و مذهبی که بتواند کارایی دین در اداره جامعه را ثابت کند، امکانپذیر است مشروط به اینکه اخلاص در کار و سلامت اندیشیدن و مردم را به واقع دیدن و شأنشان را رعایت کردن وجود داشته باشد.
تردیدی نیست که ما در کشور توانستهایم مدیریتی داشته باشیم که در ذیل حکومت ولایی و دینی توانسته است کارآمدی نظام دینی را به اثبات برساند و الگویی باشد برای همه کشورهای جهان که میخواهند براساس آموزههای مذهبی و دینی زندگی کنند و امور اجتماعیشان را براساس تعالیم آسمانی اداره کنند.
* رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران