«به اعتقاد ما چون کتاب در خارج از ایران منتشر شده است، دیگر ضرورتی ندارد که در ایران هم منتشر شود. البته کتاب را به بنده دادهاند که بخوانم.»
رمان دولتآبادی که با نام «زوال کلنل» 2 سال پیش تحویل ارشاد شده است، تاکنون 2 بار اصلاحیه خورده است. بار نخست، دولتآبادی که حالا مشهورترین نویسنده زنده ایران محسوب میشود، بیش از 40 مورد اصلاحیه مورد نظر ارشاد را اعمال کرده و ناشر، رمان را دوباره به اداره کتاب تحویل داده است. اما متأسفانه این بار نیز رمان موفق به دریافت مجوز نشده و یک بار دیگر چندین مورد اصلاحیه برای انتشارش اعلام شده است.
در نهایت و در نتیجه این رفتوآمدها، زوال کلنل، بلاتکلیف رها شده و هنوز خبری از انتشارش نیست. همزمان و پس از آنکه دولتآبادی از انتشار این رمان در کشورش ناامید شد، آن را به ناشر آلمانی سپرد و کتاب در آنجا به بازار آمد. حالا همین رمان بهعنوان نخستین کتاب ایرانی به مرحله جایزه بوکر آسیایی راهیافته و نام ایران را در عرصه بینالمللی مطرح ساخته است.
با این همه عجیب است که معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که در چند روز گذشته بر ضرورت مطالعه بین مسئولان و نمایندگان مجلس تاکید کرده است، انتشار رمان ایرانی نویسنده ایرانی را در ایران، غیرضروری دانسته است. در این باره دستکم میتوان 3 نکته را مطرح کرد:
یک: اینکه اگر پس از انتشار کتابی به زبانی جز فارسی، انتشار آن غیرلازم است، چطور هر روز آثار بسیاری از زبانهای مختلف و از جمله آلمانی در ایران ترجمه شده، مجوز میگیرند و بارها و بارها منتشر میشوند؟ در این صورت، اداره کتاب باید جلوی انتشار همه کتابهایی را که در خارج از ایران منتشر میشوند، بگیرد.
دو: این سخن به این معناست که معاون فرهنگی ارشاد از انتشار رمان ایرانی به زبان خارجی، چندان راضی نیست و معتقد است نویسنده و ناشر نباید کتاب را به ناشر آلمانی میسپردند. با این وصف میتوان نتیجه گرفت که نویسندگان ایرانی اصولا نباید در عرصههای بینالمللی حاضر شوند، مگر اینکه کارشان ابتدا در ایران منتشر شود.
سه: اما وقتی کتاب در ایران پس از دو سه سال منتشر نمیشود و حاصل چندین سال تجربه و زحمات نویسنده در اداره کتاب خاک میخورد، چه باید کرد؟ به عبارت دیگر، آیا انتشار این رمان به زبان آلمانی، معطلی غیرمعقول و بیش از اندازهاش را در اداره کتاب، توجیه میکند؟ درواقع معاون فرهنگی ارشاد با این سخن، به عوض بررسی علت این میزان معطلی و بلاتکلیفی کتاب در اداره زیرمجموعهاش، به موضوع انتشار کتاب در آلمان پرداخته و از خود رفع مسئولیت کرده است، درحالیکه انتشار کتاب به زبانهای دیگر، از جمله حقوق معنوی هر نویسندهای است و ارتباطی به وظیفه بررسی و اعلام نظر سریع اداره کتاب ندارد. همه اینها در شرایطی است که بهمن دری از زمان انتصابش بهعنوان معاون فرهنگی ارشاد، بر تسریع مراحل اعطای مجوز تاکید و حتی معطل ماندن آثار در اداره کتاب را انکار کرده است.