معلم اجتماعی یکبار به ما گفت که هرچهقدر فاصله سنی خواهرها و برادرها کمتر باشد، دنیایشان بیشتر به هم شبیه میشود و میتوانند روابط بهتری با هم داشته باشند. من از دست حسادتهای خواهرم خسته شدهام، لطفاً کمکم کنید.»
«مایلا»، نوجوان ۱۳ ساله فرانسوی برای یک نشریه نوجوانانه فرانسوی نامه نوشته و از مشاور این نشریه کمک خواسته است. مشاور به او میگوید:
معلم شما حرف نادرستی نزده، به همان نسبت که فاصله سنی کم میتواند مشترکات زیادی بین دو خواهر به وجود بیاورد، میتواند حسادت هم بیافریند. اصلاً باید بدانی افرادی که بیشتر شبیه هم هستند، چه از نظر جسمی، چه از نظر اجتماعی و چه از نظر سنی، بیشتر با هم رقابت یا به قول تو حسادت دارند. خودت را تصور کن که یک خواهر سه ساله داری و او در حال بازی با یکی از توپهای قدیمی توست و خیلی هم خوشحال است. آیا با ناراحتی به سراغش میروی و توپ را از دستش میگیری و به او میگویی این توپ مال توست؟
طبیعتاً این کار را نمیکنی. چه بسا خودت هم با او همبازی شوی و از اینکه او خوشحال است، تو هم خوشحال باشی. چرا؟ چون تو فرسنگها از دنیای کودکانه او دوری و بیشتر دوست داری حامی او باشی تا خواهرش.
خودت را هم گول نزن، این را میگویم چون احساس میکنم خودت هم نسبت به خواهرت، چندان بیحسادت نیستی. مثلاً هیچ دوست نداری وقتی یک جا میروید، او کانون توجه باشد و به هر دلیلی به تو بیتوجهی شود. به همین دلیل هم هست که حس حسادت خواهرت به تو بیشتر شده. در حالیکه راه مقابله با حسودها تنها دوری از رقابتهای بیفایده با آنها و در ازای آن همراهی و حمایت از آنهاست. حسودها دوست دارند همیشه مورد عشق، محبت و توجه واقع شوند.
وقتی این احساس را از آنها دریغ کنید، حسادت در وجودشان زبانه میکشد و منجر به بروز خشم میشود. خواهرت همیشه در این دودلی بوده که پدر و مادرت تو را بیشتر دوست دارند یا او را. به همین دلیل هم با رقابت با تو سعی داشته نه تنها به خودش، بلکه به تو و پدر و مادرت هم ثابت کند که او هم مورد توجه و عشق واقع میشود. در این میان البته پدر و مادر باید میتوانستند او را مطمئن کنند که همیشه مورد توجه و محبت خانواده خواهد بود. اما تو هم میتوانی این کار را انجام دهی. تو با حمایت از او هنگامی که خواستههای به حقی دارد، میتوانی از قالب یک رقیب بیرون بیایی و تبدیل به یک حامی شوی. آنوقت حمایتهای او را نیز خواهی دید و حرف معلمتان هم به واقعیت خواهد پیوست.