این موج از پایان دهه 1360 آغاز شد و خاطرات ارتشبد حسین فردوست سرآغاز آن بود. در طول سالهای پسین کتب خاطرات ارزشمندی انتشار یافت و منابع تاریخنگاری معاصر ایران را غنای بیشتری بخشید.
این موج به رجال سیاسی و فرهنگی و اقتصادی دوران پهلوی محدود نماند و فعالین سیاسی چپ، از نورالدین کیانوری، دبیر اول حزب توده، تا مهدی خانبابا تهرانی، از فعالین سرشناس کنفدراسیون، را دربرگرفت و سرانجام به فعالین سیاسی نهضت امام خمینی(ره) نیز تسری یافت.
در میان کتب خاطرات منتشر شده در 15 ساله اخیر، که سالهای رونق خاطرهنگاری به شمار میرود، خاطرات عزتشاهی از جایگاهی ویژه برخوردار است.
موفقیت این کتاب، صرفنظر از محتوای صریح آن در بیان روانشناسی فعالین سیاسی دوران متاخر سلطنت پهلوی دوم و رکگویی فارغ از پردهپوشی مصلحتگرایانه راوی (آقای عزتشاهی)، مرهون تلاش ویراستار، آقای محسن کاظمی، است.
در میان خاطرات منتشر شده فعالین نهضت امام، کتابهای دیگر نیز بود که میتوانست جایگاهی کم و بیش مشابه بیابد، ولی هیچ یک جایگاه خاطرات عزتشاهی را نیافت.
تلاش سختکوشانه محقق ارجمند، آقای محسن کاظمی، الماس خاطرات آقای عزتشاهی را، که البته در نوع خود کمنظیر بود، تراشی چنان بدیع داد که در میان کتب مشابه سابقه نداشت.
بدینسان، این کتاب به الگویی فراروی کوشندگان بعدی در حوزه خاطرهنگاری بدل شد.
درباره خاطرات آقای عزتشاهی فراوان سخن گفته شده و خواهد شد.
به این دلیل در یادداشت حاضر متعرض این بحث نشدم و تنها کوشیدم تا سپاس خود را، به عنوان کسی که زمانی در حوزه تاریخنگاری و خاطرهنگاری تلاشی کرده و رنجی برده، تقدیم آقای کاظمی کنم.
شیراز / 14 بهمن 1385