از 25ژانویه گذشته، حضور گسترده زنان در جریان مبارزات سیاسی در سراسر این کشور در قالب مادرانی که نوزادان خود را به مراکز تجمع و اعتراضهای مردمی میآوردند یا دانشجویان جوان انقلابی و پزشکان زنی که در امدادرسانی به مجروحان خیابانی نقش فعالی داشتند، چهره متفاوتی به حوادث داخلی مصر بخشیده است. درحالیکه این کشور هنوز تحت کنترل نظامیان اداره میشود و موارد زیادی از نقض حقوق بشرطی ماههای بعد از فروپاشی رژیم حسنی مبارک رخ داده اما زنان تلاش زیادی بهمنظور زنده نگه داشتن حضورشان در امور اجتماعی و بهخصوص سیاسی جامعه انجام دادهاند.
بثینه کامل، فعال سیاسی و اولین زنی که نامزد شرکت در انتخابات ریاستجمهوری این کشور شده، قصد دارد با چنین اقدامی فرصت تحقق یک رؤیای بزرگ را در اختیار زنان جوان سیاستمدار مصری قراردهد. زنان مصری در جریان مبارزات انقلابی اخیر این کشور هرگز خود را تابع نقشی که تا پیش از این برای آنها در جامعه تعریف شده بود، ندانستند. حتی گفته شده در زمان شروع تحولات انقلابی این کشور که با شرکت مؤثر زنان در تظاهرات همراه بود، فعالیتهای اینترنتی گروهی از زنان، سرآغاز شورشهای انقلابی بوده است.
حضور گسترده آنها در سازماندهی و برگزاری میتینگهای سیاسی، همگام و دوشادوش مردها برای دستیابی به آزادی، شأن و عدالت اجتماعی، شگفتی جامعه بینالمللی را باعث شد. در آن روزها، هزاران هزار زن مصری بهعنوان الگوهایی برای جامعه وکلا، پزشکان، مدرسان، کارشناسان و سیاستمداران این کشور شناخته شدند.
با اینکه قائلشدن شانسی برای پیروزی «کامل» در انتخابات ریاستجمهوری آتی مصر بسیار دور از انتظار بهنظر میآید اما او نمادی برای به واقعیت پیوستن یک رؤیای غیرممکن نام گرفته که برای نسلهای آتی زنان مصری اجازه حضور در بالاترین مدارج سیاسی این کشور را فراهم میکند، اگرچه کامل و همه زنان مصر، نسبت به تمامی موانع و چالشهای پیش روی خود در راه رسیدن به چنین هدفی آگاه هستند. چرا که آنها از جامعهای برخاستهاند که طبق سنتهای رایج در آن هیچگاه برای زنان نقشی معادل مردها درنظر گرفته نشده است. البته مصر ازجمله کشورهای عربی است که درصد کمی از زنان آن در حرفه وکالت، تجارت و مدیریت فعال هستند و بههمین خاطر بثینه کامل بهعنوان نمونهای از زنان سیاستمداری بهشمار میرود که قدرت فهم و درک نیازهای مردمی و برآورده کردن خواستههای آنان از دستگاه سیاسی حاکم را داراست. نتایج نهایی انتخابات پارلمانی نشان خواهد داد که معترضان خیابانی مصر تا چه اندازه به باورها و نقش تاثیرگذار زنها در این جامعه و قدرت تصمیمگیری آنها ایمان و اعتماد پیدا کردهاند. اگرچه در این حین نمیتوان از پارادوکس بزرگ حاکم در شرایط فعلی این جامعه غافل ماند.
بهرغم نقش فعالی که زنان در مبارزات اخیر ایفا کردهاند، راه ورود آنها به عرصه اجتماعی و سیاسی آینده مصر طولانیتر از حد تصور ترسیم میشود. درواقع تشدید روزافزون فرهنگ مردسالاری در جامعه مصر، مشکلات زنان را در احقاق حقوق پایمال شده آنها چندین برابر کرده و فضای لازم برای حضور آنها بهعنوان نامزد انتخاباتی و حتی رایدهنده را از بین برده است.
در کشوری که با 85میلیون نفر جمعیت، یک سوم جهان عرب را دربرگرفته و بزرگترین پارلمان را در بین کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا داراست، زنان تنها 4درصد کرسیهای پارلمانی را در سال2005 میلادی بهخود اختصاص داده بودند و تازه همین اقلیت ناچیز هم تمایلی به تصویب لوایحی که شرایط زنان در این کشور را بهبود بخشد، نشان نمیدادند. مشارکت زنان تا پیش از این در امور سیاسی در پایینترین حد ممکن قرارداشته و در پارلمان قبلی از 518نفر نماینده، تنها 64کرسی معادل 12 درصد برای زنان درنظر گرفته شده بود. در هیات وزرای دولت هم که از 27عضو تشکیل میشده تنها یک زن حضورداشته و هیچ زنی هم در سمت فرمانداری مشغول به کار نبوده است.
در کمیته تشکیل شده بعد از سقوط رژیم مبارک بهمنظور تنظیم قانون اساسی هم نام هیچ زنی به چشم نمیخورد. در این کشور قوانین مربوط به ازدواج، طلاق و خشونت خانگی سالیان سال در جهت حمایت از مردها وضع شدهاند که تغییر آنها، با توجه به تفکرات حاکم برجامعه، حتی بعد از بهار انقلابی عرب هم چندان آسان بهنظر نمیرسد. ضمن اینکه خشونت خانگی در مصر بخشی از فرهنگ رایج زناشویی است.
آخرین اصلاحات در لایحه خانواده، طلاق گرفتن را برای زنان تنها به شرط پس دادن مبلغ شیربها به مرد آسانتر میکرد که البته اگر فرزندان نزد پدرشان میماندند، هیچ کمک مالیای به زن تعلق نمیگرفت. آمار مربوط به آزار و اذیت و سوءاستفاده جنسی از زنان مصری هم از فاجعهای غیرقابل تصور که در شهرهای مختلف این کشور در حال روی دادن است، حکایت میکند. در این بین چون آن دسته از زنهایی که مورد تجاوز قرار میگیرند، به تحریک کردن مردها متهم میشوند، از هرگونه شکایتی به مراجع قضایی خودداری میکنند. مرکز حقوق زنان مصر که جزو سازمانهای غیردولتی این کشور محسوب میشود اعلام کرده که در سال 2008 بیش از 80درصد زنان مصری مورد تجاوز قرار گرفتهاند. زنان مصری از نظر اشتغال هم از موقعیت مناسبی برخوردار نیستند.
در جامعهای که درصد بیکاری حتی درمیان مردها هم بالا گزارش شده، عمدتا برای فارغالتحصیلان مرد دانشگاهها، امکان یافتن شغل و تشکیل خانواده وجود دارد و زنان از این شانس بیبهره ماندهاند. ضمن اینکه آمار رسمی 40درصد از زنان مصری را فاقد سواد و تحصیلات پایهای میدانند؛ چراکه دختران در مقایسه با پسران از فرصتهای برابر تحصیلی برخوردار نمیشوند و بیشتر آنها حتی دوران ابتدایی یا مقطع متوسطه را هم تمام نمیکنند. این کاستیها در حوزه سیاست هم همواره وجود داشته و حتی در جریان تبلیغات انتخابات پارلمانی اخیر، عدمتمایل خیلی از بانوان مصری برای نامزدشدن در انتخابات از نگاه تحلیلگران سیاسی دورنمانده است.
تبعیض جنسیتی در تبلیغات انتخاباتی به حدی بود که در نهایت تصورشد نام زنان در فهرست نامزدهای احزاب مختلف، صرفا بهصورت نمایشی آورده شده و شانس آنها برای در اختیار گرفتن کرسیهای پارلمان، در پایینترین حد ممکن است. خیلی از احزاب صرفا به خاطر پایبندی به قانون انتخابات مبنیبر لزوم وجود نام زنان در لیستهای انتخاباتی، آنها را در فهرستهای خویش قرارداده و به جای تصاویر زنان کاندید شده، از چهره همسران آنها یا شاخههای گل در پلاکاردهای تبلیغاتی استفاده کرده بودند! همین موارد سبب شده که شرکت فعال زنان مصری در تظاهرات میدان تحریر قاهره که امیدهای دخالت بیشتر آنها در حاکمیت جدید این کشور را زنده کرده بود، به خیالی واهی تبدیل شود. بهخصوص که هنوز در جامعه مردسالار این کشور برخی بر این باورهستند که مبارزه برای حقوق زنان، جریحهدارشدن احساسات عمومی را درپی خواهد داشت!