وزنهبرداری ما 3سال قبل پس از ماجرای دوپینگ همگانی در تیم ملی در رکود غوطهور شد و چارهای جز تغییر نسل در این رشته ورزشی پرماجرا نبود. به هر حال این تغییر نسل با تمام انتقادات وارده به عملکرد فدراسیون وزنهبرداری آغاز شد و بهتدریج نتایج آن در رقابتهای جوانان جهان و رقابتهای جهانی اخیر در پاریس نمایان شده است.
در این میان اگر بهداد سلیمی را - که مانند حسین رضازاده یک استثناست- کنار بگذاریم رگههایی از امید در تیم وزنهبرداری ما به چشم میخورد. در پاریس کیانوش رستمی و سجاد انوشیروانی بخشی از این امیدها را زنده کردند و امیدواریم که سایر وزنهبرداران نیز تا آغاز المپیک لندن به تکامل برسند.
اما آنچه در حال حاضر دغدغه جامعه وزنهبرداری است حفظ سلامت وزنهبرداران تیم ملی تا آغاز المپیک است. بسیار خوب است که بهداد و کیانوش در پاریس به رکوردهای جهانی حمله کردند اما سؤال این است که آیا اقدام آنها به رکوردشکنی از لحاظ علم ورزش منطقی بود؟
منطق حکم میکند که ورزشکاران در سال منتهی به المپیک تمام توان خود را برای درخشش در بزرگترین رویداد جهان ذخیره کنند و به همین دلیل مربیان بهگونهای تمرینات را برنامهریزی میکنند که اوج آمادگی ورزشکاران مصادف شود با آغاز المپیک. امیدواریم که کادر فنی تیم ملی وزنهبرداری چنین نکتهای را مدنظر داشته باشند و با همین رویکرد به استقبال المپیک بروند.
البته شاید مهمترین وظیفه کادر فنی و فدراسیون وزنهبرداری در این 226 روز باقیمانده تا المپیک لندن نظارت مستقیم بر نحوه تغذیه و زندگی ورزشکاران باشد چون ظاهرا پدیده شوم دوپینگ با وزنهبرداری جهان عجین شده است.