22آذر ماه سالجاری پسر جوانی به شعبه سوم دادیاری دادسرای جنایی پایتخت رفت و خبر از ناپدید شدن مادرش داد.او به دادیار آقایی گفت: من در یکی از شهرهای شمالی کشور درس میخوانم و کار میکنم. مدتی قبل با شخصی معامله کردم و او به من چک 7میلیون تومانی داد اما هیچوقت در حسابش پول نبود. به همین دلیل با هم اختلاف پیدا کردیم و یک روز مادرم گفت میخواهد به سراغ این مرد برود تا پول مرا از او بگیرد. از آن روز به بعد هر چه با مادرم تماس گرفتم، او جواب تلفن را نمیداد. برای همین به تهران آمدم اما وقتی به خانه رفتم، از مادرم خبری نبود. خیلی نگران شدم و به
هر جا که به ذهنم میرسید، سر زدم اما ردی از مادرم پیدا نکردم. برای همین تصمیم گرفتم به دادسرا مراجعه کنم و از شما برای پیدا کردن او کمک بخواهم.
پس از اظهارات پسر جوان، تیمی از ماموران با دریافت دستور قضایی از سوی دادیار آقایی رسیدگی به این پرونده را آغاز کردند.در نخستین مرحله از بررسیها، کارآگاهان به بررسی دوربینهای مداربسته ساختمانی پرداختند که زن جوان در آنجا زندگی میکرد. آنها متوجه شدند آخرین تصویر زن جوان در دوربین ضبط شده، متعلق به چند روز قبل است؛ وقتی او با مردی وارد ساختمان شد و دقایقی بعد، آن مرد به تنهایی از ساختمان خارج و ناپدید شده است. پسر این زن وقتی فیلم مورد نظر را دید، بلافاصله مرد مرموز را شناخت. او گفت که این مرد همان کسی است که وی با او اختلاف مالی داشته است. با این اطلاعات، ماموران مرد مرموز را بازداشت و به اداره آگاهی منتقل کردند.
این مرد در بازجوییها گفت: روز حادثه، زن جوان با من تماس گرفت و گفت که اگر پول پسرش را پرداخت نکنم، از من شکایت خواهد کرد. وقتی با هم قرار گذاشتیم، قبول کردم که چک 7میلیون تومانی را از او بگیرم و به جای آن پول نقد به وی بدهم. برای همین به خانه او رفتیم تا چک را از داخل گاوصندوق پسرش بردارد و به من بدهد، اما با هم درگیر شدیم و او حاضر به پرداخت چکها نشد، من هم عصبانی شدم و خانه را ترک کردم. پس از آن دیگر خبری از او نداشتم و نمیدانم کجاست.قاضی آقایی که به حرفهای مرد جوان مشکوک شده بود و حدس میزد که وی قصد پنهان کردن حقیقتی را دارد، دستور بازداشت وی را صادر کرد و او به بازداشتگاه انتقال یافت.
در حالی که تحقیقات از این مرد ادامه داشت، تعمیرکار آسانسور همان ساختمانی که زن ناپدید شده در آنجا زندگی میکرد عصر دوشنبه هنگام تعمیر آسانسور متوجه بوی شدید تعفن از داخل چاهک آسانسور شد. او وقتی برای پیدا کردن منشأ بو، وارد چاهک شد، جسد زن جوان را در آنجا پیدا کرد و ماجرا را به پلیس اطلاع داد. با گزارش این ماجرا به دادسرای جنایی، پرونده ناپدید شدن زن جوان در اختیار قاضی رسولی بازپرس ویژه قتل پایتخت قرار گرفت و بدینترتیب سرنوشت مبهم زن جوان فاش شد. به گزارش خبرنگار همشهری، با توجه به اینکه جسد بدون کفش بود این فرضیه قوت یافت که قاتل در جای دیگر زن جوان را کشته و جسد را داخل چاهک آسانسور انداخته است. به همین دلیل تحقیقات تخصصی از تنها مظنون جنایت ادامه دارد تا مشخص شود که وی در قتل این زن نقش داشته یا نه.