12 آذرماه امسال راننده یک مینی بوس هنگام عبور از جادهای فرعی در حوالی شهرستان تاکستان، چشمش به مرد جوانی افتاد که بیهوش، کنارجاده افتاده بود و او را به بیمارستان رساند. روز بعد، وقتی مرد جوان روی تخت بیمارستان به هوش آمد، به خاطر آورد که در دام یک سارق آبمیوهای گرفتار شده و به همین دلیل نزد ماموران پلیس رفت و گفت: روز حادثه به عنوان مسافر از میدان آزادی تهران سوار یک خودروی پراید سفید رنگ شدم تا به تاکستان بروم. در بین راه، راننده یک لیوان آبمیوه به من تعارف کرد و آن را سر کشیدم. بعد از چنددقیقه احساس خواب آلودگی شدید کردم و دیگر چیزی نفهمیدم.
وقتی به هوش آمدم فهمیدم که در دام یک سارق آبمیوهای گرفتار شدهام و مرد راننده بعد از بیهوش کردن من، کیف پول و لوازم باارزش همراهم را سرقت کرده و مرا کنار جاده رها کرده و متواری شده است. با شکایت این مرد، پرونده او به تهران فرستاده شد و در اختیار اداره آگاهی پایتخت قرار گرفت. شاکی وقتی مقابل افسر نشست از سرنخی گفت که میتوانست در شناسایی سارق به پلیس کمک کند. این مرد مدعی شد: روز حادثه قبل از اینکه سوار خودروی پراید شوم، شماره پلاک آن را در کاغذی یادداشت کردم که خوشبختانه هنوز داخل جیبم است.
تصادف عجیب
ماموران که شماره پلاک خودروی سارق را در اختیار داشتند، تحقیقات خود را ادامه دادند تا اینکه متوجه موضوع عجیبی شدند. آنها دریافتند همان روزی که شاکی پروندهبا خوردن آبمیوه مسموم بیهوش شده و اموالش به سرقت رفته، خودروی پراید مورد نظر نیز در اتوبان قزوین- تاکستان با گاردریل برخورد کرده و بهشدت آسیب دیده است. شدت حادثه هم به حدی بوده که راننده مجروح شده و توسط امدادگران اورژانس به بیمارستان انتقال یافته است. با این اطلاعات، ماموران راهی بیمارستان شدند و راننده پراید را که بهعلت آسیب دیدن پاهایش در آنجا بستری بود، دستگیر کردند. آنها در بازرسی وسایل این مرد، کیف پول و لوازم شاکی پرونده را کشف کردند و بعد از درمان اولیه، متهم را که قاسم نام دارد به اداره آگاهی انتقال دادند.
چاه کن در ته چاه
قاسم که چارهای جز بیان حقیقت نداشت، در بازجوییها به سرقت آبمیوهای اعتراف کرد و گفت: آن روز وقتی شاکی سوار ماشینم شد، سر صحبت را با او باز کردم و بعد یک لیوان آبمیوه مسموم که از قبل تهیه کرده بودم، به او تعارف کردم.
وی ادامه داد: مرد جوان که انگار به من مشکوک شده بود، گفت که «نکند، آبمیوه مسموم باشد» و من هم که دستپاچه شده بودم، برای اینکه اعتمادش را جلب کنم، کمی از آبمیوه را سر کشیدم. پسر جوان با دیدن این صحنه، لیوان آبمیوه را از من گرفت و لحظاتی بعد از خوردن آن بیهوش شد. من هم اموال او را دزدیدم و وی را در کنار جاده رها کردم و پا به فرار گذاشتم اما دقایقی بعد احساس خواب آلودگی شدیدی کردم.
متهم افزود: به خاطر خوردن آبمیوه مسموم هنگام جلب اعتماد طعمهام، خودم هم دچار خواب آلودگی شدم و ناگهان کنترل ماشین را از دست دادم و بعد از تصادف با گاردریل اتوبان، دیگر چیزی نفهمیدم. وقتی در بیمارستان به هوش آمدم، تازه فهمیدم که چه اتفاقی افتاده اما قبل از اینکه بتوانم از بیمارستان مرخص شوم، دستگیر شدم.
سرهنگ محمد نظری، رئیس مرکز اطلاعرسانی پلیس آگاهی تهران با بیان این خبر گفت: بعد از اعترافات متهم، تحقیقات پلیسی ادامه یافت و مشخص شد که او به غیراز شاکی پرونده، از 4 نفر دیگر هم با روش تعارف کردن آبمیوه مسموم سرقت کرده است.
وی ادامه داد: تمامی مالباختگان پس از حضور در اداره آگاهی، قاسم را بهعنوان سارق اموالشان شناسایی کردند. شاکیان احتمالی دیگر هم میتوانند برای شناسایی این مرد به پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران مراجعه کنند.