ابراهیم متقی: دیپلماسی همواره یکی از ابزار‌های اصلی قدرت ملی کشورها بوده است.

کشوری که بتواند دیپلماسی را به موازات رسانه، قدرت نظامی و اطلاعات امنیتی پیوند دهد به نتایج مطلوبی در عرصه رقابت‌های بین‌المللی نایل می‌شود. هیچ کشوری نقش دیپلماسی در مدیریت بحران را نادیده نمی‌گیرد. ایران نیز همواره تلاش داشته است تا از ابزار دیپلماتیک برای حل مسالمت آمیز اختلافات منطقه‌ای و بین‌المللی بهره‌گیری نماید. در چنین شرایطی این سؤال مطرح می‌شود که چرا جامعه ایرانی نسبت به فرایندهای دیپلماتیک با جهان غرب بی‌انگیزه و بدبین است؟

در پاسخ باید موضوع سودمندی دیپلماتیک را مورد توجه قرار داد. سودمندی دیپلماتیک براساس نتایج حاصل از مذاکرات مورد محاسبه قرار می‌گیرد. ‌ مذاکرات ایران با اتحادیه اروپا و کشورهای گروه 1+5 با این هدف انجام گرفته که سودمندی دیپلماتیک را برای ایران و کشورهای عضو شورای امنیت ایجاد نماید؛ کشورهایی که براساس فصل هفتم منشور ملل متحد مرجع تصمیم‌گیری درباره سازوکارهای امنیت‌سازی‌ در جهان محسوب می‌شوند. طبیعی است که چنین کشورهایی تلاش دارند تا قدرت و موقعیت بازیگران در حال ظهوری همانند ایران را کنترل نمایند. تحقق چنین هدفی صرفاً در شرایطی انجام می‌گیرد که آنان به نیازهای امنیتی ایران نیز توجه داشته باشند؛ نیازهایی که مبتنی بر ارتقای قابلیت‌های تکنیکی و ابزاری است. در فرایند مذاکرات دیپلماتیک همواره موضوعات مورد اختلاف مطرح می‌شود. سازوکارهای برطرف‌سازی‌ اختلافات نیز مورد توجه قرار می‌گیرد. جامعه بین‌المللی براساس رویکرد کشورهای عضو شورای امنیت به کنش‌گری، نقش‌آفرینی و سیاست‌سازی‌ مبادرت می‌کنند درحالی‌که چنین کشورهایی تجربه غیرسودمندی را در همکاری‌های دیپلماتیک خود با ایران به‌جا گذاشته‌اند.

هرگاه ایران آمادگی خود را برای ادامه مذاکرات اعلام کرده ‌ جهان غرب مذاکره غیرسودمند را در دستور کار قرار داده است. مذاکره غیرسودمند به معنای فرایندی محسوب می‌شود که قدرت‌های بزرگ مذاکره را بدون توجه به نتایج آن به انجام می‌رسانند. مایکل مان سخنگوی کمیساریای روابط خارجی اتحادیه اروپا این موضوع را مطرح نموده است که اتحادیه اروپا در ادامه مذاکرات بدون پیش شرط تأکید دارد. این امر می‌تواند موضوعی مثبت و سازنده باشد، درحالی‌که برخی از مراجع و مقامات اتحادیه اروپا موضوع مربوط به ادامه تحریم و تشدید تحریم‌ها را در ادبیات خود مورد استفاده قرار داده‌اند. چنین ادبیاتی حسن ظن ایران را به سودمندی دیپلماتیک کاهش می‌دهد. در چنین شرایطی باید از الگوی دیپلماسی چندجانبه بهره‌گیری نمود. چندجانبه گرایی بخشی از واقعیت و ضرورت سیاست امنیتی ایران محسوب می‌شود.‌جهان غرب از الگوی دیپلماسی فشار در برخورد با ایران استفاده می‌کند.

دستگاه دیپلماتیک ایران امیدوار است که چنین مذاکراتی بتواند برای امنیت بین‌الملل سودمند باشد. این امر در شرایطی حاصل می‌شود که بین منافع ایران و مطلوبیت‌های گروه 1+5 هماهنگی ایجاد شود. الگوی مبتنی بر دیپلماسی فشار نمی‌تواند منافع ایران را تأمین نماید، همانگونه که به تعادل، ثبات و موازنه منطقه‌ای- بین‌المللی منجر نخواهد شد. نخستین گام برای شکل‌گیری دیپلماسی سازنده آن است که هر تلاش سیاسی به نتایج امنیتی مؤثر و سودمند منجر شود. کاهش تحریم‌ها نخستین گام برای اعتمادسازی محسوب می‌شود. اعتمادسازی به‌عنوان پیش شرط مذاکرات تلقی نمی‌شود بلکه باید آن را در روح دیپلماسی جست‌وجو کرد. دیپلماسی فشار،‌ تولید‌کننده تهدید است درحالی‌که دیپلماسی سازنده ایجاد‌کننده فرایندی است که منجر به همکاری‌های چندجانبه می‌شود و سودمندی متقابل را به‌وجود می‌آورد.

استاد دانشگاه تهران

منبع: همشهری آنلاین