اولین فردی هم که با شمقدری به معاونت سینمایی آمد، یار دیرینش علیرضا سجادپور بود که در پست مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی حضور یافت. سپس نوبت به شیفع آقامحمدیان رسید که جایگزین مدیر مستعفی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی شد. تغییر بعدی، حضور سیداحمد میرعلایی در بنیاد سینمایی فارابی بود و بعد هم نوبت به هاشم میرزاخانی رسید تا ناصر باکیده هم صندلی مدیرعاملی انجمن سینمای جوان را به یکی از همفکران شمقدری بدهد.
جدای از اینها و برای اولین بار معاون امور سینمایی، دبیر جشنواره فیلم فجر را خارج از حلقه مدیران سینمایی انتخاب کرد. 2دوره مهدی مسعودشاهی عهدهدار این مسئولیت بود و امسال هم نوبت به محمد خزاعی رسیده است.
شفیع آقامحمدیان، مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی
مجری طرح اکران فیلم مستند
دوران حضور محمد آفریده در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی آن قدر پربار بود که وقت رفتنش نسل تازهای که ورودشان به سینما را مدیون حمایتهای او بودند، قدردان زحمتهایش باشند. آفریده ازجمله مدیرانی بود که ازسوی شمقدری کنار گذاشته نشد بلکه با تغییر معاون امورسینمایی، خود برای رفتن پیشقدم شد و استعفا کرد.
انتخاب شفیع آقامحمدیان به عنوان مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی با توجه به اینکه هیچ پیشینهای در این زمینه نداشت در نوع خود جالب توجه بود. کارگردان فیلم «راننده سفید» که در مقام فیلمساز، 6 فیلم بلند نهچندان موفق را در کارنامه داشت و به عنوان مدیر، مدتی در تلویزیون حضور یافته بود کوشید تا تحولی در حوزه سینمای مستند ایجاد کند. مهمترین اقدام شفیع آقامحمدیان را میتوان اجرای طرح اکران فیلم مستند در سینما سپیده دانست؛ طرحی که یکسال به اجرا درآمد و البته استقبالی هم از آن نشد. فروش فیلمهای مستند، پایینتر از حد انتظار بود و در بسیاری از سانسها صندلیهای سینما سپیده کاملا خالی بود.
با پایان قرارداد مرکز گسترش با سینما سپیده، اکران فیلمهای مستند هم متوقف شد. جالب اینکه شفیع آقامحمدیان پس از این اتفاق سینما سپیده را محلی نامناسب برای اکران فیلم مستند خواند؛ نکتهای که مخالفان این طرح در همان ابتدا، آن را مطرح کرده بودند و آقامحمدیان و زیرمجموعهاش اعتنایی به آن نمیکردند. با شکست طرح اکران فیلم مستند، آقامحمدیان از اختصاص یک گروه سینمایی برای سینمای مستند خبر داد که باید دید این اتفاق چگونه خواهد افتاد. سال گذشته فیلم «بدورد بغداد» محصول مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به عنوان نماینده سینمای ایران به اسکار معرفی شد. منتها مرکز گسترش نتوانست بستر مناسبی برای پخش جهانی بدرود بغداد فراهم کند. انتقادهای تند و تیز کارگردان بدرود بغداد از مرکز گسترش هم در این راستا صورت گرفت. مهدی نادری مثل بسیاری از کارگردانان جوان دیگر هرجا از آقامحمدیان انتقاد کردند به ستایش از عملکرد محمد آفریده پرداخت.
محمد خزاعی، دبیر جشنواره سیام
بیایید با هم دوست باشیم!
وقتی شمقدری او را به عنوان دبیر سیامین جشنواره فیلم فجر منصوب کرد بسیاری از سینماگرانی که منتقد سرسخت سیاستهای معاونت سینمایی هستند به حمایت از خزاعی پرداختند. خزاعی هم با اعلام این نکته که در برگزاری جشنواره با اصناف سینمایی مشارکت خواهد کرد، جلساتی را با نمایندگان اصناف و مدیران خانه سینما برگزار کرد؛ جلساتی که در مجموع خوب و امیدوارکننده ارزیابی شد. در شرایطی که همه چیز خوب و مطلوب به نظر میرسید موضوع شکایت ارشاد از خانه سینما پیش آمد و حتی صحبتهای همدلانه خزاعی پیرامون جامعه اصناف سینمایی کشور هم نتوانست کمکی به ماجرا کند. با اعلام انحلال خانه سینما، خزاعی احتمالا کار دشواری برای انجام خواستهاش یعنی برگزاری جشنوارهای باشکوه و با حضور تمامی طیفهای اهالی سینما، خواهد داشت. او که همواره میخواهد با همه اهالی سینما دوست باشد در این شرایط باید هنر مدیریت خود را نشان دهد.
علیرضا سجادپور، مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی
دست راست شمقدری
عضو هیات اسلامی هنرمندان و دبیر دومین جشنواره فیلم پلیس، یکی از دوستان نزدیک جوادشمقدری محسوب میشود. سجادپور را باید دست راست معاون امورسینمایی خواند. وقتی که شمقدری به سمت معاونت سینمایی منصوب شد، سجادپور که معاون رحیممشایی در سازمان میراث فرهنگی بود به اداره نظارت و ارزشیابی رفت تا جای محموداربابی، مدیرکل پیشین این اداره را بگیرد. سختگیریها و محافظهکاری اربابی در اداره نظارت و ارزشیابی، باعث شده بود برخی از سینماگران نسبت به عملکردش معترض باشند و سجادپور از همان ابتدای حضورش در اداره نظارت، وعده تسهیل شرایط فیلمسازی را داد. نکته مهم در خصوص سجادپور مجادلهای است که در همان روزهای اول شکلگیری دولت دهم با محمدمهدی عسگرپور پیدا کرد. این مجادله، اولین جرقه اختلافات دامنهدار معاونت سینمایی با جامعه اصناف سینمایی کشور بود. اگر مروری براسلاف سجادپور در اداره نظارت و ارزشیابی داشته باشیم میبینیم که در هیچ دورهای مدیرکل این اداره تا این حد به معاون امورسینمایی نزدیک نبوده است تا آنجا که برخی اعتقاد دارند در اغلب تصمیمات و اظهارنظرهای شمقدری، سجادپور به عنوان مغز متفکر معاونت سینمایی نقشی پررنگ ایفا میکند. فردی که رکورد دادن پروانه ساخت به فیلمسازان را در سال89 شکست، اختیارات خانه سینما در شورای صنفی نمایش را به اداره نظارت و سینماگران نزدیک به شمقدری داد و در سال90 چندروزی را در سکوت گذراند.
هاشممیرزاخانی، مدیرعامل انجمن سینمای جوان
جشنوارههای منطقهای همچنان برگزار میشوند
هاشممیرزاخانی گزینه مطلوب شمقدری برای مدیرعاملی انجمن سینمای جوان بود. میرزاخانی جانشین ناصر باکیده شد. انجمنی با دفاتر متعدد در بسیاری از شهرهای ایران، شهرهایی که برخیشان فاقد سالن سینما هستند ولی انجمن سینمای جوان در آنجا نمایندگی دارد. سینمای جوان در دهه60 و اوایل دهه70 که ساخت فیلم کوتاه برای جوانها بهسادگی امروز نبود، اهمیت بیشتری داشت. آموزش فیلمسازی به نسلهای بعدی توسط مربیان انجمن، دراختیار گذاشتن دوربین 8 و 16 میلیمتری، امکانات تدوین و شاید از همه مهمتر ارسال فیلمها به جشنوارههای خارجی روزگاری یک موهبت بهشمار میآمد. با رشد تکنولوژی، هم امکان فیلمسازی برای هر کسی فراهم شد و هماینکه در عصر ارتباطات رفتن به فلان فستیوال فیلمهای کوتاه بهسادگی فرستادن یک ای میل شد. انجمن سینمای جوان اما در همه این سالها همچنان به فعالیتش ادامه داده است. هاشم میرزاخانی در ماههای اول حضورش در انجمن با انتقاد از عملکرد برخی از مدیران سابق، اعلام کرد سیاهنمایی دیگر جایی در تولیدات انجمن نخواهد داشت. او از ایجاد تغییرات گسترده در رویه و سیاستهای سینمای جوان خبر داد و البته مثل مدیران قبلی همچنان جشنوارههای منطقهای سینمای جوان را برگزار کرد. نکته مهم درمورد میرزاخانی، اعتمادی است که شمقدری به او دارد، آن قدر که پارسال بهعنوان قائممقام دبیر به دفتر جشنواره رفت تا به عنوان نماینده تامالاختیار معاون امورسینمایی بر همه چیز نظارت داشته باشد. میرزاخانی بعد از سجادپور نزدیکترین مدیر سینمایی به جوادشمقدری است.
احمد میرعلایی، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی
بازگشت از نقطه صفر
برای پی بردن به نقش و اهمیت بنیاد سینمایی فارابی کافی است در سهم موسس و اولین مدیرعامل این بنیاد در ترسیم افقهای سینمای نوین ایران تأمل کنیم. هنوز هم از سیدمحمد بهشتی به عنوان معمار سینمای نوین ایران نام برده میشود؛ مدیری که بر ویرانههای فیلمفارسی، ساختمانی تازه بنا کرد و توانست سینمای ایران را مبدل به سفیر فرهنگی جمهوری اسلامی در محافل جهانی کند. بعد از رفتن بهشتی، فارابی مدیرعاملهای زیادی را به خود دید که اغلبشان پس از آزمون و خطاهایی در نهایت به این نتیجه رسیدند که راه او را ادامه دهند.
در این میان اما مجید شاهحسینی، مدیرعامل سابق فارابی راهی کاملا متفاوت را در پی گرفت. او درهای فارابی را به روی فیلمسازان بست و اغلب فعالیتها را به صورت تعلیق درآورد و در مدت زمانی که به ساختمان موزه آبگینه میرفت چنان عمل کرد که تقریبا هیچ موافقی میان سینماگران نداشت. درواقع دکتر مجید شاهحسینی که قبلا بهعنوان کارشناس برنامه سینمای اندیشه برای دوستداران سینما آشنا بود، به عنوان فردی نظریهپرداز، انتخاب نامناسبی برای مدیریت فارابی محسوب میشد. گفته میشد شاهحسینی انتخاب جعفریجلوه نبوده است. شمقدری وقتی سر کار آمد، احمد میرعلایی را به عنوان مدیرعامل فارابی منصوب کرد؛ فردی از بدنه سینما که فاقد سابقه مدیریت بود.
انتخاب میرعلایی به عنوان مدیرعامل، حامل یک پیام برای سینماگران بود؛ اینکه یک نظریهپرداز میرود و یک تهیهکننده به جایش میآید معنیاش تلقی یک واحد لجستیک از فارابی بود. هر چه بود احمد میرعلایی در این دو سال بیش از تمام مدیران سینمایی موفق شد به اهالی سینما نزدیک شود. وقتی اصغر فرهادی خرس طلایی برلین را برای «جدایی نادر از سیمین» برد میرعلایی به فرودگاه رفت تا به کارگردانی که برای سینمای ایران افتخار آفریده بود تبریک بگوید. درواقع او تنها مقام رسمیای بود که به فرهادی تبریک گفت و البته تنها مدیر فارابی در یک دهه اخیر که دبیری جشنواره فیلم فجر به او محول نشد.
مهدی مسعودشاهی؛ دبیرجشنوارههای بیستوهشتمو بیستو نهم فجر
مدیر سپیدموی
از قدیمیترین مدیران وزارت ارشاد که در راهاندازی اولین فستیوال سینمایی پس از انقلاب (جشنواره فیلممیلاد) و بعد در شکلگیری جشنواره فیلمفجر نقش مهم و موثری ایفا کرده بود. مهدی مسعودشاهی در دهه60 یکی از مدیران سینمایی تاثیرگذار ارشاد بود. در سالهای بعد نامی از این مدیر باسابقه وزارت ارشاد در میان نبود تا اینکه جوادشمقدری تصمیم گرفت برای جشنواره فیلم فجر دبیری مستقل منصوب کند و اینجا بود که مسعودشاهی به عنوان مدیر موسسه جشنوارههای سینمایی، دبیری جشنواره بیستوهشتم را برعهده گرفت. او این مسئولیت را در جشنواره بیستونهم نیز داشت. از مسعودشاهی به عنوان مدیری که اهل تعامل با سینماگران است و رابطه خوبی بهخصوص با کارگردانان نسل اول دارد یاد میشود و این پیشینه در اداره جشنواره هم به کمکش آمد. هرچند در جشنواره پارسال دخالتهای زیادی در کار او صورت گرفت.