کاهش آمار طلاق نیازمند ریشهیابی عوامل جدید تاثیرگذار بر ازدواج است. ارائه مشاوره به زوجهای جوان، ایجاد مراکز تخصصی همسریابی و تقویت مراکز مداخله در بحرانهای خانوادگی راههایی است که میتواند به کاهش آمار طلاق کمک کند.علیمحمد زنگانه، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی معتقد است که برای کاهش طلاق، مشاوره پیش از ازدواج مؤثر است. او به خبرگزاری ایسنا گفته: مشاوره و آموزش پیش از ازدواج بسیار حائز اهمیت و لازم است، مشاوران و روحانیون آموزشهای لازم برای این امر را دریافت کنند تا بتوانند با مشاوره درست نرخ طلاق را کاهش دهند.
مراکز همسریابی
هنوز خیلی از ازدواجها با توصیه و ضمانت دیگران انجام میشود و واسطهگری برای به سرانجام رساندن ازدواجها که اغلب گفته میشود به نیت خیر انجام میشود همیشه هم نتیجهاش مطلوب نیست.
مراکز همسریابی نمونه مدرن از سازوکار واسطهگری در ازدواج هستند که هر چه از دانش مدرن بهره کمتری داشته باشند مشکلات بیشتری را بهوجود میآورند. این مراکز نیازمند حضور مشاوران آزموده در مسائل خانوادگی و جوانان هستند تا با بررسی علمی برای جوانان مشتاق ازدواج طرحریزی کنند.
پیش از این در برخی شهرهای کشور یافتن همسر مناسب برای دختران و پسران خانوادهها را معمولا زنی برعهدهداشت که بنا به وسع خانواده عروس و داماد پاداش دریافت میکرد. این شیوه که هنوز هم در برخی نقاط کشور رایج است به نوعی شغل این افراد محسوب میشد و منبع درآمد زندگی آنها به حساب میآمد.معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با تاکید براهمیت زمینههای اجتماعی موجود در کشور توضیح داد: مراکز همسریابی با رعایت هنجارهای اعتقادی و زمینههای اجتماعی در کشور باید ایجاد شوند و به سمت همسریابی درست گام برداشته و هدایت شوند.هماکنون از هر 6 ازدواج در کشور یکی منجر به طلاق میشود اما در شهرهای بزرگ کشور از هر 3 ازدواج یکی به جدایی میانجامد. در واقع بیشترین آمار طلاق در شهرهای پرجمعیت کشور ثبت شده است که رسیدگی هر چه سریعتر به مسئله طلاق در کلانشهرها را گوشزد میکند.
جای خالی آموزش در مدرسهها
مدرسهها بهترین مکان برای انتقال آگاهی به نوجوانان هستند که میتوانند مهارتهای زندگی را به روشهایی کاربردی و منطبق بر نیازهای روز به دانشآموزان ارائه کنند. نقش مشاوران بهویژه در دبیرستانها برای آموزش پیش از ازدواج که بخشی از مهارت زندگی است به اعتقاد معاون اجتماعی سازمان بهزیستی ضروری است و لازم است تا آموزشهای اخلاق و ارزشهای اسلامی در دبیرستانها ترویج شود.
ایجاد دورههای تربیت مدرس خانواده نیز یکی از پیشنهادهای زنگانه است تا با تاسیس این رشته در دانشگاهها برخی از مشاوران خانواده بهعنوان کارشناس رسمی دادگستری شناسایی شده و مراکز آموزش خانواده در سراسر کشور ایجاد شود. از آنجا که انجام خدمات مشاوره هزینه زیادی دارد بیمه خدمات مشاوره هم میتواند با حذف مشکلات مالی استفاده از مشاور را برای افراد راحتتر کند. مراکز مداخله در بحران سازمان بهزیستی با شماره تلفن 148 در 6 ماهه نخست امسال 32 هزار تقاضای طلاق را پذیرش کردهاند و با انجام خدمات مشاوره موفق به کاهش 40 درصدی آمار طلاقها شدهاند.
تمسخر اعتقادات مذهبی در برخی جلسات مشاوره
حجتالاسلام شهاب مرادی با اشاره به ارائه برخی از خدمات مشاورهای با رویکرد سکولار در کشور گفت: خانوادهها در انتخاب مشاور دقت کنند چرا که اعتقادات مذهبی جوانان در برخی جلسات مشاوره به تمسخر گرفته میشود و برخی رفتارهای نادرست مانند ارتباط با جنس مخالف به آنها توصیه میشود. این صاحبنظر حوزه خانواده با بیان اینکه طلاق یکی از مهمترین مسائل خانوادهها و از آسیبهای جدی و نگرانکننده است، گفت: تنوع و گستردگی مسائل خانواده مورد غفلت عمومی واقع شده است و تمام ظرفیت به کار گرفته شده جامعه از لحاظ بینش و روش اعم از مشاورههای حرفهای و غیرحرفهای افراد خانواده و دوستان به یکدیگر، با هدف ممانعت از وقوع طلاق، نه تنها گرهگشای مسائل متعدد و گوناگون یک خانواده نیست بلکه مشکل رشد نگرانکننده آمار طلاق را نیز نتوانسته کنترل کند.
وی ادامه داد: اغلب مشکلات خانوادههای ایرانی تربیتی و ارتباطی است که توجه و تقویت معنویت به معنی دینداری و اخلاق اسلامی با شاخصهای اصلی رفتاری آن مانند راستگویی و پرهیز از دروغ، امانتداری، وفاداری و تقویت روحیه کرامت، مهربانی و گذشت در اصلاح مشکلات خانواده و اجتماع بسیار مؤثر و حیاتی است. اغلب مشکلات ما ناشی از غفلت از این اصول مهم است. حجتالاسلام مرادی گفت: در برخی مواقع مشاوران دچار خطا میشوند، بهعنوان مثال زمانی که یک فرد به مشاور مراجعه میکند و از عذاب وجدان خود بر اثر ارتکاب یک گناه صحبت میکند شایسته است مشاور ضمن بررسی زمینههای بروز این رفتار و مداخله درمانی با فرد در مورد توبه و بازسازی رابطهاش با خدا و توبهپذیر بودن او صحبت کند و اگر تسلط کافی به این موضوع ساده و آسان ندارد مراجعهکننده را به یک روحانی ارجاع دهد. اما روشی که اغلب مردم با آن روبهرو میشوند این است که یک مشاور بینش فرد را نسبت به ارزشها تغییر میدهد و یا تلاش میکند با تغییر زاویه نگاه فرد و ایجاد تردید در گناه بودن عمل گناه او فشارهای روانی فرد را کم کند. این کار طبق آموزههای علمی یک روش نادرست و یک خطای درمانی محسوب میشود و مشکل مراجعهکننده را حل نمیکند.