نائب رئیس مجلس شورای اسلامی در یک گفتگوی مشروح نکات مهمی درباره انتخابات مجلس، حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری، نامه‌ای که به مقام معظم رهبری درباره احتمال پیروزی موسوی در انتخابات نوشت، خطر بزرگ جریان انحرافی، نحوه تکمیل لیست جبهه متحد و ... ارائه کرد.

به گزارش همشهری‌آنلاین،‌مهمترین اظهارات باهنر در جدول زیر آمده است:

ردیف

پاسخ‌های محمدرضا باهنر

1

  • انتخابات مجلس نهم تمامی وجوه انتخابات‌های گذشته را دارد. مثلا لازم است که انتخابات با طراوات، پرشور و بانشاط برگزار شود، لذا برای چالش امنیتی در انتخابات آتی مسئولان باید اقدامات جدی را اعمال کنند. چرا که تلاش دشمن برای چالش امنیتی از ویژگی‌های انتخابات مجلس نهم است.

2

  • انتخابات مجلس نهم اولین انتخابات بعد از فتنه 88 و بیداری اسلامی است. البته باید گفت فتنه 88 یک مسئله بی‌نظیر در کشور ما بود. ما 30 انتخابات برگزار کرده بودیم اما از هیچ کدام از آنها بحث فتنه پیش نیامده بود. متاسفانه در فتنه 88 برخی‌ها رقابت بر سر صندوق‌ها را به کف خیابان کشیدند و گفتند حالا که در صندوق‌ها پیروز نشدیم، پیروزی را در کف خیابان دنبال کنیم. 

3

  • اساسا حرف من این است که فتنه 88 بسیار نامیمون بود که به موجب آن عده‌ای به دلایل کج فهمی و یا عصبانیت، ساده انگاری و یا وابستگی به خارج از کشور به دنبال یک سناریو بودند. آنها فکر می‌کردند اتفاق‌هایی که در خارج رخ داده و منجر به پیروزی و انقلاب‌های مخملی شده، در ایران نیز امکان پذیر است. لذا "گفتند سنگ مفت، گنجشک مفت" حوادث بعد از انتخابات را کلید زدند که خیانت بزرگی به انقلاب اسلامی بود. آنها هزینه سنگینی به نظام تحمیل کردند که ناامنی‌ها، بی‌اعتماد کردن مردم به نظام، اغتشاش و آشوب از جمله این هزینه‌ها بود. 

4

  • حتی ممکن است برخی‌ها انقلاب را هم قبول نداشته باشند اما اجازه نمی‌دهند کسی با عاشورا شوخی کند. اهانت فتنه‌گران به عاشورای حسینی یک اشتباه استراتژیک بود.

5

  • به نظر من هیچ کدام از تحلیل‌هایی که درباره چرایی فتنه 88 مطرح شده، علت تامه نبوده است. یعنی ساده انگاری و توهم پیروزی در انتخابات، خشک سری، ترجیح منافع شخصی و حزبی به منافع ملی و حمایت مستقیم خارجی ها، همه از عوامل به وجود آمدن فتنه بود. 

6

  • برخی اطرافیانشان به طور قطع به کروبی و موسوی می‌گفتند که شما پیروز هستید. مخصوصا به آقای موسوی. حتی آقای کروبی نیز برای پیروزی آمده بود و فکر می‌کرد مقبولیت بیشتری نسبت به آقای موسوی و احمدی‌نژاد دارد. آقای موسوی را همواره بین طرفدارانش می‌بردند و ایشان فکر می‌کرد همه طرفدار او هستند و هیچ کس نیست که به ایشان رای ندهد. مشکل دیگر این بود که اکثریت مردم پایتخت نامزد پیروز را انتخاب نکرده بودند و تمایل به آقای موسوی داشتند. 10-11 میلیون روستایی به آقای احمدی‌نژاد رای داده بودند در حالی که نمی‌توانستند مثل حامیان آقای موسوی برای دفاع از نامزد مورد حمایت‌شان، به کف خیابان‌های تهران بیایند. 

7

  • ارتباط با خارج می‌تواند غلظتش در یک فرایند طولانی و به تدریج بیشتر شود. من مدعی نیستم و این تحلیل را که از روز اول آمریکایی‌ها، موسوی را عامل جاسوسی آمریکا و اسرائیل کرده باشند، قبول ندارم. اصلا قبول ندارم که اسرائیلی‌ها به موسوی گفته باشند ما از تو حمایت می‌کنیم تا رئیس جمهور شوی. اما وقتی در رسانه‌های اروپا مطرح می‌شود که اگر مهندس موسوی رئیس جمهور شود، آمریکا و  اروپا خرسندتر می‌شوند تا اینکه آقای احمدی‌نژاد رئیس جمهور شود. بعضا این خبرها که درباره ایران در اروپا تولید می‌شود واقعی نیست اما خبر خرسندی اروپا و آمریکا از اینکه چه کسی بهتر است در ایران رئیس جمهور شود، به مذاق سران فتنه خوش آمد و روی آن حساب باز کردند. 

8

  • بنده قبل از انتخابات به مقام معظم رهبری نامه شخصی و محرمانه نوشتم و حرف شما (احتمال پیروزی موسوی در انتخابات) را تائید می‌کنم اما هنوز هم فکر می‌کنم که در نگارش آن نامه به رهبر انقلاب به وظیفه خودم عمل کردم. من ننوشتم که حتما مهندس موسوی پیروز می‌شود بلکه احتمال پیروزی آقای موسوی را مطرح کردم. در آن نامه به رهبری از احتمال تکرار دوم خرداد نوشتم. این جزء وظایف شرعی بنده بود. این نامه را به شخص مقام  معظم رهبری تقدیم نمودم. اما متن و لحن نامه نه تنها بوی حمایت از موسوی را نمی داد بلکه یادآوری و تذکری بود که علیرغم میل اصولگرایان اگر موسوی پیروز شد چه کنیم.

9

  • در مجلس دوم بنده بیشترین درگیری‌ها را با مهندس موسوی داشتم. اصلا نطقی که بنده در روز تحلیف آیت‌الله خامنه‌ای کردم مشهور است. لذا بنده از ابتدای انقلاب آقای موسوی را می‌شناختم و به نسبت به ایشان خطراتی را نیز احساس می‌کردم. و منهای تمام اتفاقاتی که بعد از انتخابات بوجود آمد اصولا ایشان را صالح برای اداره کشور نمی دانستم.

10

  • به آقای موسوی رأی ندادم به این معنی نیست که به آقای احمدی‌نژاد رأی داده باشم. به رضایی رای دادم.

11

  • در عرف می‌گویند میوه باید برسد تا چیده شود. فتنه هم همینگونه بود، فتنه باید می‌رسید. بنده صریح می‌گویم اگر اهانت عاشورا اتفاق نمی‌افتاد خبری از 9 دی نبود. فتنه عاشورا 9 دی را رقم زد. من می‌توانم ادعا کنم که در 9 دی همه 40میلیون آمده بودند، حتی کسانیکه به آقای موسوی رأی داده بودند. 

12

  • برخی از دوستان می‌گفتند؛ موسوی و کروبی را فوراً‌ باید اعدام کنیم که من به آنها گفتم، این که این دو نفر را در میدان قیام اعدام کنیم مشکل حل نخواهد شد و بنده همین الان هم می‌گویم که این روش را قبول نداشتم چرا که اینگونه نمی‌شود مملکت را اداره کرد. همه ما می‌فهمیدیم و می‌دانستیم که برای محدودیت خانگی آقای موسوی و کروبی آخرین نفری که راضی شد حضرت آقا بود. قوه قضاییه 6ماه زودتر می‌خواست این دو نفر را محدود کند اما آقا موافق نبود. متأسفانه برخی دوستان تندروی ما می‌گفتند برای حصر کردن موسوی و کروبی باید فشار بیاوریم که آقا راضی شود اما گفتیم که فشار به رهبری خط قرمز ماست. 

13

  • ‌ویژگی دیگر  انتخابات 90 این است که برخلاف گذشته که همواره یک جریان در مقابل جریان دیگر قرار می‌گرفت، یعنی گروهی محافظه‌کار، گروهی رادیکال، گروهی چپ، گروهی راست، گروهی اصلاح‌طلب بود و گروهی اصول‌گرا، اما امروز دو جریان در مقابل نیروهای انقلاب ایستاده‌اند؛‌ یکی فتنه و دیگری انحراف.

14

  • انحراف خیلی پیچیده‌تر و خطرناک‌تر از فتنه است. علت این خطر هم این است که انحراف از دل اصول‌گرایی خارج شده است. اینها خودشان را خیلی امام‌زمانی‌تر از ما می‌دانند و مدعی‌اند ولایت فقیه را بهتر از ما می‌فهمند و قبول دارند. جریان انحرافی به فساد هم دست زده است. قدرت و ثروت این جریان را خطرناک‌تر کرده است. 

15

  • وقتی جامعه مدرسین که چندین دوره است در انتخابات وارد نمی‌شود، خود را ملزم به ورود به انتخابات مجلس نهم می‌داند یا آیت‌الله مهدوی کنی پرچم وحدت را بلند می‌کند ما باید متوجه خطر انحراف و فتنه بشویم و وحدت کنیم. آیت‌الله مهدوی کنی و آیت‌الله یزدی احساسشان این است که امروز مبرم‌ترین وظیفه نیروهای انقلاب وحدت برای انتخابات مجلس است. اینکه مقام معظم رهبری از خطر چالش امنیتی می‌گویند. فتنه و انحراف را شامل می‌شود. فتنه به صورت بالفعل و انحراف به صورت بالقوه می‌تواند یک فتنه و خطر بزرگ باشد. 

16

  • بنده به صراحت می‌گویم که خطر بالفعل شدن جریان انحرافی بیشتر از جریان فتنه است. در صورت قدرت گرفتن جریان انحرافی، اصل نظام و ولایت فقیه به چالش کشیده و انقلاب اسلامی تهدید خواهد شد.

17

  • نمی‌خواهم درباره خطر جریان انحرافی از واژه‌های سخیف استفاده کنم. جریان فتنه رو در روی نظام ایستاد و گفت که بجنگ تا بجنگیم اما جریان انحرافی همچون موریانه داخل نظام را می‌خورد و خطر آن بسیار بزرگ‌تر از آن است که حدسش را بزنیم.

18

  • انشاالله که خواب انحرافی‌ها تعبیر نخواهد شد اما نعوذبالله تعبیر شود پنج یا ده سال دیگر، از انقلاب اسلامی یک حکومت خالص بر مبنای اسلام آمریکایی درست می‌کنند بدون اینکه کودتایی بکنند به دنبال آمریکایی کردن اسلام و انقلاب اسلامی هستند. 

19

  • ‌وقتی می‌گویند مکتب ایران را باید ترویج کنیم و اسلام دیگر پاسخگوی نیاز بشری نیست، آمریکایی کردن انقلاب است. ما در گذشته هم به کورش کبیر احترام می‌گذاشتیم اما اینکه کوروش جایگزین ائمه ما شود یک انحراف پیچیده و خطرناک است. شاید مصلحت نباشد این حرف را بگویم اما خدایی نکرده کار جریان انحرافی به جایی که نباید برسد، برسد،‌آن موقع ممکن است مصلحین نظام داستانی که حضرت امیر بر سر خوارج آورد را بر سر جریان انحرافی بیاورند در حالیکه ممکن است مردم توجیه نباشند و بگویند اینها که خدمت می‌کردند پیشانیشان به موجب نماز شب پینه بسته، امام زمان را قبول دارند،‌چرا با اینها می جنگید؟ در حالیکه اینها واقعا محارب هستند.

20

  • ** شما لیدر جریان انحرافی را در رأس این جریان می‌دانید یا همانند برخی اصول‌گرایان رئیس دولت را؟ ** فکر می‌کنم بامزه‌ترین تعبیر، حرف آقای ذالنور است که این دو تا لاله و لادن هستند و نمی‌شود آنها را از هم جدا کرد. (آیا هر دو در رأس جریان انحرافی هستند؟) گهی پشت به زین، گهی زین به پشت! خودش می‌گوید ما یک روح هستیم در دو بدن.

21

  • ابتدا ما باید این جریان را به لحاظ ایدئولوژیک برای مردم تبیین کنیم و ثانیاً تا آنجا که می‌توانیم آنها را از قدرت دور کنیم. اینکه محاسبات به سمت شخص رئیس‌جمهور تغییر جهت دهد درست نیست چون مجموعه نظام معتقد است آقای رئیس‌جمهور انشاءالله به سلامت دولت را به پایان رسانده و تحویل دهد. 

22

  • بعد از اتمام دولت از خط انحراف نباید چیزی باقی بماند. 

23

  • ما فکر می‌کنیم جبهه متحد اصولگرایان از ظرفیت مناسب اصولگرایی برخوردار است و تحلیل بنده این است وحدت اصولگرایان در شرایط فعلی بیشتر از دوره‌ مجلس هشتم است. نه اینکه صد در صد و ایده‌آل باشد بلکه منظور ظرفیت اصولگراست. البته اینکه دوستان ما در جبهه پایداری می‌گویند حالا که فتنه‌گران و اصلاح‌طلبان نیستند باید با یکدیگر رقابت کنیم را قبول ندارم. اینکه اصلاح‌طلبان نباشند هیچ‌وقت نمی‌شود چرا که اصلاح‌طلبی یک تفکر است و ما باید مدیریت کنیم تا اصلاح‌طلبان سالم در عرصه‌های رقابتی حضور داشته باشند.

24

  • من می‌گویم اصلاح‌طلبان هستند. اما پیش‌شرط فعالیت سیاسی ایشان این است که باید اصلاح‌طلبی را تعریف و مرزشان را با فتنه مشخص کنند. 

25

  • اصلاح‌طلبان در انتخابات حاضر شده‌اند و به صورت گسترده ثبت‌نام کرده‌اند، حالا ممکن است برخی بگویند اصلاح‌طلبانی که در انتخابات شرکت کرده‌اند گوشت‌تلخ و ساختار شکن نیستند اما کسی نمی‌تواند بگوید که اصلاح‌طلبان حضور ندارند. اینکه دوستان ما در جبهه پایداری می‌گویند اصلاح‌طلبان نیامده‌اند باید بدانند همین اصلاح‌طلبانی که ساختار شکن نیستند مجلس نهم را بگیرند آنها و گفتمان انقلاب سود نخواهند برد و همه اصولگرایان ضرر خواهند کرد. 

26

  • یعنی چی که با خودمان رقابت کنیم، مگر اصلاح‌طلبان، فتنه‌گران و منحرفان نیامده‌اند برای رقابت با اصولگرایان. بر همین اساس است که ما هنوز هم به دوستانمان در جبهه پایداری می‌گوییم بیایید، بنشینید تا گفت‌وگو کنیم. اینکه دوستان جبهه پایداری نقدهایی به جبهه متحد دارند طبیعی است، جبهه متحد هم به جبهه پایداری نقدهایی دارد. این نقدها نباید موجب افتراق شده و تبدیل به خصومت و تخریب شود

27

  • جبهه پایداری همان جریان انحرافی است را اصلا قبول ندارم. البته یک اختلاف نظر با دوستان جبهه پایداری داریم که آنها می‌گویند رئیس‌جمهور11 روز خانه‌نشینی کرده و باید انرا فراموش کرد. می‌گویند، بر گذشته صلوات بفرستیم. نه ما این نگاه را که بر گذشته صلوات بفرستیم را قبول نداریم. یک‌بار به شوخی گفتم، این حرف دوستان مثل این می‌ماند که کسی خنجر به پهلوی آدم وارد کند و وقتی بپرسی چرا این کار را کردی، بگوید حالا که خنجر را بیرون آوردم.

28

  • آنها می‌گویند بنده هم باید مثل آنها از همان روز اول شعار مرگ بر موسوی سر می‌دادم و از طرفی هم درود بر مخالفان موسوی می‌گفتیم اما بنده با این نظر موافق نبودم. معتقدم بودم تا زمانی که ناامید نشده‌ایم باید از موسوی برای پیوستن به ملت دعوت می‌کردیم. ممکن است برخیها بگویند آقا چگونه فتنه را مدیریت کرد که در جواب باید گفت وظیفه آقا یک چیز است و وظیفه ما یک چیز دیگر. شما ببینید یک ماه بعد از انتخابات چقدر از شخصیت های مهم کشور با آقای موسوی دیدار کردند و در این دیدارها چه به آقای موسوی گفتند. من هم به دیدار آقای موسوی رفتم نمی‌توانستم بگویم آقای موسوی تو خائن، منافق و ضدانقلاب هستی اما بیا به جبهه انقلاب برگرد. به طور طبیعی به ایشان گفتم شما نخست وزیر امام بودید، سرمایه اجتماعی دارید ، مورد تأیید شورای نگهبان قرار گرفته‌اید باید رفتار متناسب با انقلاب داشته باشید و از خر شیطان پیاده شوید.

29

  • من در جلسه ام با آقای موسوی ده تعریف از ایشان کردم. نه اینکه فقط من این طور باشم هرکس پیش آقای موسوی می‌رفت همین گونه بود. اما اینکه برخی‌ها امروز بیایند تعاریف آن روزهای من را پیدا کند و بگویند نظر باهنر درباره موسوی این است، منصفانه نیست. آقایان به کسانی که بعد از انتخابات تلاش می‌کردند دست موسوی را بگیرند و به آغوش انقلاب بازگردانند می‌گویند ساکت فتنه. 

30

  • موضع بنده علیه فتنه و فتنه‌گران کاملا روشن و مشخص است اما اینکه آقایان نمی‌خواهند موضع ما را ببینند بحث دیگری است. اگر منظورشان عملکرد من در مجلس است باید بگویم ما در مجلس ۶۰ اصلاح طلب داشتیم. برخی دلشان می‌خواست همه ۶۰ نفر را فتنه‌گر بنامیم و در مقابل نظام قرار بدهیم اما یک روش دیگر بود که بگوییم نمایندگان مجلس با فتنه نیستند و علیه فتنه موضع دارند که ما روش دوم را می‌پسندیدم. 

31

  • در اکثر بیانیه‌هایی که مجلس شورای اسلامی علیه فتنه‌گران و اقدامات اغتشاشگران صادر می‌کرد با امضای نمایندگان اصلاح طلب همراه بود. یعنی بیانیه‌هایی که مجلس علیه فتنه‌گران صادر می‌کرد به امضای همه نمایندگان می‌رسید به جز یکی دو نماینده. آقای تابش، علیخانی، خباز و دیگر اصلاح طلبان بیانیه‌های مجلس علیه فتنه را امضا می‌کردند و این نتیجه مدیریت ما در دوران فتنه بود. اما اینکه متأسفانه در پاسخ به این مدیریت روزنامه کیهان نوشته بود باید مشخص شود باهنر بیانیه مجلس علیه فتنه‌گران را امضا کرده یا نه؟ که من به کیهان پاسخ دادم آن بیانیه را خودم نوشتم و امضاهایش را خودم جمع کردم. البته اقای شریعتمداری هم محبت کرد جوابیه بنده را منتشر کرد. ما هنوز هم معتقدیم که در مجلس اصلاح طلب داریم اما فتنه گر نداریم در حالیکه بعضی از دوستان رادیکال ما علاقمند بودند ثابت کنند که اصلاح طلبان مجلس فتنه گر هستند.

32

  • ** یک نقد دیگر به رفتار سیاسی شما وارد است که می‌گوید شما چرا برای مصلحت وحدت حاضر به پذیرش نظر آیت‌الله مهدوی کنی مبنی بر عدم حضور در جبهه متحد، نشدید این خبری بود که آقای بادامچیان و آقای صدر به رسانه‌ها گفته بودند.** این بحث از اساس غلط است. ابتدا جامعتین گفتند جبهه پیروان خط امام رهبری ۴نماینده معرفی کند تا ما از آن چهار نفر دو نفر را انتخاب کنیم. سپس گفتند که خودتان دو نفر را معرفی کنید. بر همین اساس در جبهه پیروان بین بنده ، آقای حبیبی، آقای صدر و آقای متکی رأی گیری شد که از ۱۵ نفری که در جلسه حاضر بودند ۱۱ نفر به بنده رأی دادند و رأی آقای متکی و حبیبی مساوی شد. بین آقای متکی و حبیبی هم قرعه‌کشی کردیم که قرعه به نام آقای متکی افتاد تا بنده به همراه آقای متکی به عنوان نمایندگان جبهه پیروان به جبهه متحد اصولگرایان معرفی شدیم. اما برخی‌ها به آقای مهدوی‌کنی خرده می‌گرفتند که چرا باهنر در جبهه متحد حضور دارد که طبق شنیده‌های بنده آقای مهدوی‌کنی هم به آنها گفته اعتراضتان را به جبهه پیروان بگویید.

33

  • من بارها گفتم اگر مشکل با رفتن من حل می‌شود، اصراری برای ماندن ندارم. در دوره مجلس هشتم بنده به عنوان نماینده جبهه پیروان نشدم  و در 5+6 حضور نداشتم و آقای صدر و بادامچیان انتخاب شدند. بعضی وقتها آقای صدر و آقای بادامچیان از بنده می‌پرسند ما کجای کاریم و من به آنها می‌گویم همانجا که باهنر دوره قبلی بود.

34

  • اکنون برای لیست تهران تقریبا ۲۰۰ اسم به دست ما رسیده است که بعد از بررسی‌های هیئت اجرایی ۶۰ نفر از آنها به شورای مرکزی معرفی خواهند شد تا از بین آنها ۳۰ نفر را برای تهران انتخاب کند.

35

  •  ما در انتخاب ۶۰ نفر تلاش خواهیم کرد افرادی که رأی‌آورتر، مقبول‌تر، صالح‌تر و کارآمدتر هستند را انتخاب کنیم. اعضای شورا مرکزی این حق را دارند که چند نفر را به ۶۰ نفر اضافه کنند و در مقابل نفرات دیگری را حذف کند.

36

  •  یکی از شرایط انتخاب افراد برای لیست جبهه متحد مقبولیت آنهاست. ممکن است برخی ها حاشیه کمی داشته باشند اما کارآمدی بالایی داشته باشند تا مجبور شویم از حاشیه‌هایی که دارد صرفنظر کنیم. اما اگر فردی حاشیه‌هایش پرهزینه باشد در لیست جبهه متحد قرار نخواهد گرفت.

37

  •  تحلیل نشریه ای که رقابت جبهه پایداری و جبهه متحد را با تقابل علامه مصباح یزدی با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی کنار هم قرار داده بود ظلم به انقلاب است اگر کسی بخواهد جبهه متحد را ساخته و پرداخته آقای هاشمی بداند ظلم بزرگ و از جمله توطئه های بزرگ است. برخی می‌گویند چون می‌شود از کنار رقابت پایداری با جبهه متحد دعوای هاشمی و احمدی نژاد خوب منفعت کرد، باید این مباحث مطرح شود. حضرت آیت الله مهدوی کنی بارها در انقلاب اسلامی راهگشا بوده است و اگر آقای مهدوی کنی ریاست خبرگان را نمی‌پذیرفت چه اتفاقی می‌افتاد؟ اینکه کسی بخواهد القا کند که آیت الله مهدوی کنی بازی خورده هاشمی رفسنجانی است نه تنها ظلم به روحانیت مبارز است، بلکه به نظام و انقلاب ظلم کرده است. آیت الله مصباح یزدی هم بارها فرموده‌اند که رهبر جبهه پایداری نیستند و به اعضای این جبهه مشاوره می‌دهند و همواره جبهه پایداری را توصیه به وحدت کرده‌اند. من هنوز نفهمیده ام که جبهه پایداری چه توجیهی برای عدم وحدت و تخریب جبهه متحد اصولگرایان و اعضاء آن دارد.

38

  •   ما در جبهه متحد اصولگرایان تفکیکی بین جبهه متحد و پایداری قائل نیستیم و افراد را بر حسب شایستگی بررسی خواهیم کرد. اما اینکه چه کسانی در لیست جبهه متحد باشند به حضور آنها در کدام جبهه اصولگرایی بستگی ندارد.

39

  •  ما بحث‌هایی درباره لیست مشترک با جبهه پایداری انجام ندادیم اما به آنها پیغام خصوصی دادیم که برای گفت‌وگو تشریف بیاورند. اما اینکه بگویند جبهه پایداری به عنوان یک جبهه در مقابل جبهه متحد به عنوان یک جبهه دیگر بنشیند و گفت‌وگو کند را قبول نداریم. ما می‌گوییم جبهه پایداری یکی است و می‌تواند مثل جبهه پیروان در جلسات جبهه متحد شرکت کند.

40

  • درباره سرلیست جبهه متحد هنوز بحثی نشده است. اما چند نفر هستند که می توانند مشترکا به عنوان نماد لیست جبهه متحد مطرح شوند.

(منبع: فارس)

منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها