صبح 13 اردیبهشت سال گذشته ماموران پلیس پایتخت در جریان پیدا شدن جسد پسربچهای 13ساله در جنوب تهران قرار گرفتند و راهی آنجا شدند. وجود آثار کبودی روی گلوی مقتول نشان میداد که وی خفه شده است و به این ترتیب ماجرا به بازپرس ویژه قتل تهران گزارش شد. با حضور بازپرس و کارآگاهان اداره دهم آگاهی در محل حادثه، تحقیقات برای کشف راز جنایت آغاز شد. بررسیهای اولیه نشان میداد که عاملان جنایت پسربچه 13ساله را در محل دیگری به قتل رسانده و سپس جسدش را به آن محل انتقالداده و در آنجا رها کردهاند. ماموران همچنین متوجه شدند که قربانی پسر 13سالهای به اسم سیناست که برای کسب درآمد اقدام به فال فروشی و همچنین خرید و فروش موادمخدر میکرده و با وجود سن کم، اعتیاد شدیدی به مصرف مواد از نوع شیشه و کراک داشته است.
در تعقیب قاچاقچی
با این اطلاعات، ماموران که حدس میزدند وی در جریان خرید و فروش مواد به قتل رسیده است، جستوجوها را ادامه دادند و مدتی بعد متوجه شدند که سینا با یک فروشنده مواد به نام وحید 29ساله، در ارتباط بوده، طبق اظهارات شاهدان، سینا مواد مورد نیاز برای فروش و مصرف را از وحید خریداری میکرد و هر از گاهی به پاتوق او میرفت. پلیس که حدس میزد وحید از راز قتل سینا با خبر باشد، تحقیقات برای شناسایی محل زندگی او را آغاز کرد. ماموران وقتی راهی پاتوق این مرد شدند دریافتند که او همزمان به مرگ سینا ناپدید شده و کسی از محل زندگیاش خبر ندارد. ناپدید شدن ناگهانی این مرد، ظن پلیس را بیشتر کرد و او بهعنوان مظنون اصلی جنایت تحت تعقیب قرار گرفت.
در شرایطی که هیچگونه آدرس و نشانی از مخفیگاه متهم وجود نداشت، ماموران تمامی محلهای تردد و پاتوقهای احتمالی وحید را زیر نظر گرفتند و به کمین او نشستند. 20ماه از وقوع جنایت گذشته بود که سرانجام سرنخ مهمی از این مرد به دست آمد. ماموران با خبر شدند که وحید در نیمههای شب به یکی از پارکهای خیابان خاوران میرود و در آنجا اقدام به فروش موادمخدر میکند. ماموران راهی پارک مورد نظر شدند و آنجا را به صورت نامحسوس محاصره کردند. ساعت 23چهارشنبه گذشته، آنها موفق شدند وحید را هنگام فروش مواد شناسایی و در یک عملیات ضربتی دستگیر کنند.
اعتراف به جنایت
مرد جوان بعد از انتقال به اداره آگاهی اظهار بیگناهی کرد و مدعی شد که در قتل سینا نقشی نداشته است اما در ادامه تحقیقات، به این جنایت اعتراف کرد. او گفت: شب حادثه سینا برای خرید مواد نزد من آمد و گفت که میخواهد کمی مواد مصرف کند اما مکانی برای انجام این کار ندارد. من هم دلم سوخت و به او پیشنهاد کردم که به خانه من در جنوب تهران بیاید. وی ادامه داد: آن شب هر دو مقدار زیادی شیشه مصرف کردیم و پس از آن سینا به خواب رفت. لحظاتی بعد صدای خر و پف او بلند شد و من چندین بار با تکان دادن سر او سعی کردم که خروپفش را قطع کنم اما موفق نشدم.
چون مقدار زیادی شیشه مصرف کرده بودم و در حالت عادی نبود، صدای خروپف سینا بدجوری عصبانیام کرد و ناگهان کنترلم را از دست دادم و هر دو دستم را روی دهان و گلوی او گذاشتم تا ساکت شود. وقتی او ساکت شد، من هم خوابیدم اما روز بعد زمانیکه از خواب بیدار شدم، هر چه سینا را صدا زدم، جوابی نشنیدم. وقتی سمت او رفتم، دیدم که وی نفس نمیکشد و صورتش کبود شده. خیلی ترسیده بودم و تصمیم گرفتم جنازه او را ناپدید کنم. به همین دلیل آن را به یکی از خیابانهای خلوت بردم و در آنجا رها کردم و پساز آن هم ناپدید شدم. سرهنگ کارآگاه آریا حاجیزاده با اشاره به اعترافات صریح متهم گفت: بازپرس پرونده بعد از شنیدن حرفهای متهم برای او قرار بازداشت موقت صادر کرد و تحقیقات تکمیلی در خصوص این پرونده ادامه دارد.