این مرد یکی از اولیای دم پرونده است که از 20 سال پیش تاکنون ناپدید شده و کسی نمیداند که محل زندگیاش کجاست. ماجرای این پرونده به 3 سال پیش برمیگردد؛ وقتی پلیس در جریان جنایتی خونین در جنوب تهران قرار گرفت. شامگاه 13 اردیبهشت سال 87 بود که ساکنان طبقه اول خانهای در خیابان خطیب با شنیدن صدای درگیری از طبقه دوم، از خانهشان خارج شدند. آنها در راهروی خانه، همسایه طبقه دومشان به نام مهدی را دیدند که کاملا دستپاچه بهنظر میرسید و درحالیکه یک ساک مسافرتی همراهش بود، با عجله از خانه خارج شد. ساعتی بعد از رفتن این مرد، درحالیکه هیچ صدایی از خانه او به گوش نمیرسید، همسایهها به ماجرا مشکوک شدند و خودشان را به طبقه دوم رساندند. آنجا بود که آنها با اجساد بیجان همسر و پسر دوساله مهدی روبهرو شدند.
فرار از کشور
با حضور کارآگاهان اداره آگاهی و کارشناس پزشکی قانونی در محل جنایت، مشخص شد که زن 25ساله و پسرش بهعلت خفگی جان باختهاند. همه چیز حکایت از این داشت که عامل جنایت کسی نیست جز پدر خانواده به نام مهدی و به این ترتیب دستور بازداشت این مرد صادر شد. درحالیکه تحقیقات برای شناسایی مخفیگاه متهم ادامه داشت، کارآگاهان متوجه شدند که این مرد ساعتی بعد از قتل همسر و پسرش راهی فرودگاه شده و با بلیتی که از قبل تهیه کرده بوده از کشور گریخته است. این یعنی، مهدی از قبل نقشه جنایت را طراحی کرده و حتی برای فرار از دست پلیس، بلیت نیز تهیه کرده است.
عذاب وجدان
با فرار متهم از کشور، پرونده در اختیار اینترپل قرار گرفت و بررسیها برای یافتن ردی از مخفیگاه مرد جنایتکار ادامه داشت. یک ماه از ماجرای جنایت گذشته و هنوز ردی از متهم به دست نیامده بود که ماموران باخبر شدند وی مخفیانه و بهصورت غیرقانونی به تهران برگشته و زمانی که قصد خودکشی داشته، ماموران کلانتری رازی از ماجرا باخبر شده و وی را دستگیر کردهاند.
با دستگیری مهدی، او به اداره آگاهی منتقل شد و در بازجوییها به قتل همسر و پسرش اعتراف کرد. وی گفت: من و همسرم الهام از مدتها قبل به خاطر دخالتهای فامیل با هم اختلاف داشتیم و این دخالتها آنقدر زیاد شده بود که هیچ وقت آرامش نداشتیم و مدام با هم درگیر میشدیم.
وی ادامه داد: شب حادثه بهخاطر همین دخالتها، من و الهام با هم درگیر شدیم و من که از قبل تصمیم گرفته بودم به این زندگی پایان دهم، او را خفه کردم. همان لحظه پسر دوسالهام را دیدم که گریه میکرد و چون نمیخواستم او بدون پدر و مادر بزرگ شود، وی را نیز به قتل رساندم. پس از آن از خانه فرار کردم و از کشور خارج شدم. در مدت یک ماهی که در خارج از کشور بودم، همیشه کابوس میدیدم. دائما صحنه مرگ همسر و پسرم در برابر چشمم بود و حتی یک لحظه هم آرامش نداشتم، برای همین تصمیم گرفتم به ایران برگردم و در همانجایی که همسر و پسرم را به قتل رسانده بودم، خودکشی کنم. چند بار این کار را کردم اما موفق نشدم و آخرین بار نیز زمانی که میخواستم این کار را انجام دهم، یکی از دوستانم متوجه ماجرا شد و پلیس را در جریان گذاشت و به این ترتیب دستگیر شدم.
حلقه ناپدید شده
با اظهارات مرد جنایتکار و شکایت مادر الهام، وی راهی زندان شد و پرونده برای رسیدگی در اختیار دادسرای جنایی پایتخت قرار گرفت.
سرهنگ حاجیزاده، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران با بیان این خبر گفت: بعد از دستگیری مرد جنایتکار، فقط مادر الهام به عنوان یکی از اولیای دم در دادسرا حاضر شد و از متهم شکایت کرد. حال آنکه برای صدور هرگونه حکم در این پرونده نیاز به حضور تمامی اولیای دم پرونده است. وی افزود: پدر الهام، یکی دیگر از اولیای دم است که در حدود 20سال پیش، بهعلت اختلافاتی که با مادر الهام داشت از او جدا شده و زندگی جدیدی را در پیش گرفته است.
این در حالی است که از آن زمان تاکنون هیچ اطلاعی از محل زندگی او وجود ندارد و تحقیقات کارآگاهان نیز برای پیدا کردن دومین ولی دم مقتول به جایی نرسیده است.
سرهنگ حاجیزاده تصریح کرد: از آنجا که حضور این مرد در دادسرا برای رسیدگی قضایی به پرونده ضروری است، بازپرس پرونده دستور انتشار عکس وی را بهعنوان اولیای دم صادر کرده و از او خواسته که برای اعلام شکایت یا گذشت به اداره دهم پلیس آگاهی تهران یا شعبه سوم بازپرسی در دادسرای جنایی مراجعه کند. وی همچنین از کسانی که از محل زندگی این مرد خبر دارند نیز خواسته که اطلاعات خود را از طریق شماره تلفن 51055510 در اختیار کارآگاهان اداره دهم قرار دهند.