بامداد 7بهمنماه امسال ماموران کلانتری 127 تهران در جریان مرگ مرد جوانی در یک کمپ ترکاعتیاد در شرق تهران قرار گرفتند و راهی آنجا شدند. پس از ورود ماموران به محل حادثه، مرد جوانی که خود را مدیر کمپ معرفی میکرد نزد آنها آمد و مدعی شد که یکی از معتادان حاضر در کمپ ترک اعتیاد به علت خودزنی جانباخته است. این در حالی بود که بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی مشخص شد که مرد جوان نهتنها خودزنی نکرده، بلکه به علت ضربات وارد شده به سر و قفسه سینهاش به قتل رسیده است. با اعلام نظر کارشناسان پزشکیقانونی، پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم آگاهی قرار گرفت و بررسیها برای کشف راز قتل جوان معتاد شروع شد.
کارآگاهان بعد از حضور در محل جنایت، متوجه شدند که کمپ مورد نظر هیچگونه مجوز قانونی از سازمانهای مربوطه ندارد و بهصورت غیرقانونی فعالیت میکرده است. این در حالی بود که بررسی سوابق مدیر کمپ نیز نشان میداد وی پیش از این به موادمخدر اعتیاد داشته اما پس از ترک اعتیاد، به استخدام صاحب کمپ درآمده و بهعنوان مدیر، کارش را در آنجا شروع کرده است.
با این اطلاعات، دستور بازداشت مدیر کمپ صادر شد اما وی همچنان مدعی بود که جوان معتاد بهدلیل خودزنی جان باخته است و او و همکارانش در مرگ وی نقشی نداشتهاند. با این حال ماموران به پرسوجو از بقیه افراد حاضر در کمپ پرداختند و در این میان از زبان تعدادی از شاهدان شنیدند که شب حادثه بین مدیر کمپ و مقتول، درگیری شدیدی رخ داده بود.
پلیس که شک نداشت مدیر جوان در قتل مرد معتاد نقش داشته است، بازجویی از وی را از سر گرفت تا اینکه متهم 13روز بعد از حادثه به جنایت اعتراف کرد و بهتشریح جزئیات شب حادثه پرداخت. او گفت: آن شب من در طبقه پایین ساختمان بودم که ناگهان صدای فریادی شنیدم. بهسرعت خودم را به طبقه بالا رساندم و دیدم که یکی از معتادان حاضر در کمپ شیشه بالکن را شکسته و با برداشتن یک تکه از آن، قصد خودزنی دارد.
وی ادامه داد: برای جلوگیری از این کار، خودم را روی او انداختم و شیشه را از دستش گرفتم. سپس وی را تا نزدیکی پلهها کشاندم اما او مقاومت میکرد و همین مسئله باعث شد که در یک لحظه از پلهها سقوط کند و به قسمت پاگرد بیفتد. همان لحظه خودم را به او رساندم تا وی را به طبقه پایین منتقل کنم اما در آنجا با هم درگیر شدیم و من که عصبانی شده بود، وی را به پایین پلهها هل دادم. او قبل از سقوط پای مرا گرفت و هردوی ما به پایین سقوط کردیم اما جوان معتاد همچنان فریاد میزد و من برای اینکه وی را ساکت کنم، قسمتی از لباسش را پاره کردم و دهانش را با آن بستم.
سپس وی را به داخل یکی از اتاقها بردم و در آنجا با پارچه و ملحفه، دست و پای او را هم بستم و همانجا رهایش کردم. پس از چند ساعت، وقتی دیدم از داخل اتاق صدایی شنیده نمیشود، وارد آنجا شدم و دیدم که جوان معتاد دیگر نفس نمیکشد. همانجا بود که نقشهای به ذهنم رسید و تصمیم گرفتم وانمود کنم که وی بر اثر خودزنی جان باخته است. سرهنگ کارآگاه آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران با بیان این خبر گفت:
متأسفانه در این پرونده، فردی بدون گذراندن دورههای علمی لازم و داشتن تخصص مرتبط با ترک اعتیاد، اقدام به راهاندازی کمپ ترک اعتیاد، بدون دریافت مجوز کرده و دست به پذیرش معتادان برای طی دوره ترک اعتیاد زده است. وی افزود: این مرد نیز به همراه مدیر کمپ به دستور بازپرس پرونده بازداشت شده است و تحقیقات تکمیلی از آنها ادامه دارد.