همشهری‌آنلاین: حسین علیزاده ،آهنگساز و نوازنده و ردیف‌دان در یادداشتی بر آلبوم «بودن و نبودن» بردیا کیارس،نکاتی را درباره این آهنگساز و رهبر ارکستر ملی گفته است.

به گزارش همشهری‌آنلاین آلبوم بودن و نبودن، به تازگی از سوی موسسه آوای خورشید به بازار موسیقی عرضه شده است. در این آلبوم قطعات آفرینش،فرشتگان به زمین آمدند،آسمان،اولین بار،عشق در جان بی‌افروز،آب روشنایی ست،زیستن،آدم،واهی،شیطان به سوی آدم آمد،وسوسه،تنها،آخر هر رویا،مرگ آتش،برزخ،نفس،باید‌ها و نباید‌ها آمده است.
یادداشت حسین علیزاده را که آغاز آن لحن و محتوایی شاعرانه دارد،مرور کنید:
امواج،عمیق و آرام
از ساحل به دریا در حرکتند
هر موج
رازی از خشکی به دریا می‌برد
و این بار
این راز...
صداست.
که در اعماق می‌ماند
و ما ساحل نشینان را
به سوی خود می‌خواند.
امواج رنگ‌های پرنفس
گاه زلال
گاه تیره
و گاه بی‌رنگ
درسکوت...
قصه این راز چیست؟
بودن یا نبودن.
روزهای شیرینی که در هنرستان موسیقی با هنرجویان همراز شدم،حس بودن و زندگی دوباره در من شکفت.

  گفت وگوی علیزاده درباره هنرستان موسیقی

هر روز شتابان به سویشان می‌شتافتم. در نگاهشان چیزی موج می‌زد. امید. که در ستیز با ناامیدی بود. آن روزها رنج‌هایمان را در سکوت می‌چشیدیم و نگاه به افق داشتیم. افق که از آن آنها بود و حال هر یک را آسمانی پرستاره می‌بینم. بردیا کیارس با چهره کودکانه، آرام و عمیق و لبخندی که نمی‌دانستم چه باوری در اوست، هر روز ا ز کنارم می‌گذشت. هیچ‌گاه از چیزی که همه را هراسان می‌کرد، هراسان نمی‌شد. شاید هم لبخند او بر همین باور بود.

باتمام شیطنتی که داشت،همیشه به او اعتماد می‌کردم. کارهایی که به او سپرده می‌شد،سربلندی ما بود. او از همان کودکی همه چیز را رهبری می‌کرد. بازی‌گوشی‌های کودکانه تا نغمه‌های جاودانه. ارکستر هنرستان چشم به دست‌های او می‌دوخت و پس از هر اجرا، از حس جمعی آنها ، احساس غرور و شعف در دل‌ها می شکفت و حالا پس از گذشت سال‌ها قصه‌ای راحکایت می‌کند که من با نغمه‌هایش حس دیرینه دارم.

گاه صدای پرطنین انسان‌های بزرگ چون پدرش و گاه نغمه‌های آسمانی عشق‌ها و دلهره‌های زمین. او نقاشی را می‌ماند که از رنگ‌های آشنا،رنگ‌های پر رمز و راز خلق می‌کند تا فصه‌‌ای از هستی بیان کند. ترکیب صداها و سازها چنان در هم تنیده شده که به آرامی و عظمت رودی است که به دریا می‌رسد.

ارکستر پیوسته در تلاطم و هارمونی بستری است از استحکام و ثبات که هیچ‌گونه حس جدایی ملودی و هارمونی احساس نمی شود و هر دو به صورت یگانه تاثیرگذارند و در آخر... قصه بودن و نبودن در این اثر حکایتی است...؛ از بودن.

برچسب‌ها