وقتی به سایت انجمن سینمای جوانان مراجعه میکردی میدیدی منظور این است که چون فرهادی فعالیت فیلمسازیاش را با ساخت فیلمهای کوتاه در انجمن سینمای جوانان آغاز کرده پس طبیعتاً اولین اسکار ایران هم از این انجمن جوانه زدهاست! کمی بعد پیام تبریک احمد میرعلایی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی منتشر شد که در آن بر فرایند کارشناسی شده جمعی از سینماگران برای انتخاب نماینده سینمای ایران تاکید شده که فارابی آنها را گرد هم آورده بود. در متن پیام علیرضا سجادپور مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی هم به موفقیت «جدایی نادر از سیمین» در بیستو نهمین جشنواره فیلم فجر اشاره شده بود. حرف آخر را هم سید محمد حسینی زد و وزارت ارشاد را در موفقیت فیلم فرهادی شریک دانست. اینکه موفقیت نماینده سینمای ایران در اسکار مورد تایید مدیران فرهنگی کشور قرار میگیرد در نوع خود جالب و شایسته تقدیر است.
به نوعی میتوان گفت ماجرای اسکار فرهادی خوب و درست مدیریت شد و تسریع در صدور پیامهای تبریک، از تصاحب این موفقیت درخشان توسط آن سوی آبیها جلوگیری کرد. این فیلمی است که بهعنوان نماینده رسمی جمهوری اسلامی در اسکار شرکت کرده بود و درست مثل ورزشکاری که با پیراهن مقدس تیم ملی به المپیک میرود و برای وطنش مدال میگیرد، برای ایران افتخار آفرید.
موضوع اما شریک شدن در جایزه اسکار فرهادی است. از انجمن سینمای جوانان ایران گرفته که روزگاری کارگردان جدایی نادر از سیمین با امکانات دفاتر انجمن (که قاعدتاً چیزی فراتر از یک دوربین سوپر 8 و قدری نگاتیو نبوده) اولین سیاهمشقهایش را ساخته تا بقیه نهادهای دولتی سینما که هر یک به نوعی کوشیدند به سهم خود بر این افتخار جهانی تاکید کنند. این نوع سهمخواهی شاید چندان جالب توجه نباشد ولی همین که مدیران فرهنگی در برابر افتخارآفرینی مهم و منحصربه فرد فیلمی ایرانی سیاست سکوت درپیش نگرفتند، در نوع خود جای تقدیر و تشکر دارد. سهم دوستان هم در این موفقیت معرفی شایستهترین گزینه به اسکار بود که نتیجه هم داد وگرنه میشد مثل برخی دورهها فیلمی را به اسکار معرفی کرد که در همان مرحله اول از بین گزینهها حذف شود؛ اتفاقی که سال گذشته رخ داد و برخی از لزوم تحریم اسکار سخن به میان آوردند. عملکردن به آنچه عقل حکم میدهد همواره سودآور است، حتی اگر با رضایت قلبی همراه نباشد.