ترجمه - یکتا فراهانی: همه والدین خواهان داشتن ارتباطی خوب، صحیح و دوستانه با فرزندان خود هستند اما آیا واقعا می‌توانند به چنین هدفی برسند؟

چند درصد از والدین درباره مهم‌ترین وظیفه خود- یعنی تربیت فرزندانشان- مطالعه می‌کنند؟ در واقع والدین باید برای برقراری ارتباط صحیح، مهارت لازم را کسب کنند. یکی از مهم‌ترین مهارت‌ها برای به حداقل رساندن مشکلات و ایجاد همکاری، گوش دادن، وقت گذاشتن و درک کردن است.

کودکان معمولا در برابر قوانین و درخواست‌های مکرر والدین مقاومت می‌کنند و علاقه‌ای به گوش دادن به حرف بزرگ‌ترها ندارند. در واقع هنگامی که بچه‌ها در برابر گوش دادن مقاومت می‌کنند، بخشی از وجود آنها، خواسته متفاوتی دارد اما آگاهی از نیاز یا خواسته کودکان، معمولا مقاومت آنها را کم می‌کند.

با فرا گرفتن مهارت‌های جدید برای بهبود ارتباط، از شدت مقاومت کودک کاسته شده و میل او به همکاری با والدینش تقویت می‌شود.

فراموش نکنید که مقاومت کودکان صرفا تلاشی برای برقراری ارتباط درست و نشانه آن است که آنها موضوع دیگری را غیر از خواسته ما ترجیح می‌دهند و علایق دیگری دارند.

هنگامی که دلیل مقاومت فرزندتان را درک می‌کنید، مقاومت آنها را به حداقل می‌رسانید ولی تنها درک کردن فرزندمان کافی نیست بلکه باید حتما به او نشان دهیم که از خواسته‌اش آگاهی داریم و اگر هم نتوانیم آن را برآورده سازیم اما به آن احترام می‌گذاریم.

برای فرزندتان وقت بگذارید

مهم‌ترین سرمایه هر شخص وقت اوست و این عجیب نیست که آن را در اختیار مهم‌ترین شخص زندگی یعنی فرزندش بگذارد. گاهی با صرف 5دقیقه بیشتر برای فرزندتان به نتیجه بسیار بهتری می‌رسید. ما تمام هفته را ساعت‌ها صرف رانندگی، خرید و کارهای دیگر می‌کنیم البته همه اینها مهم‌ هستند ولی به اندازه رسیدگی به فرزندمان اهمیت ندارند. با چند دقیقه صرف وقت بیشتر برای گوش دادن به حرف‌های فرزندان‌مان و آشنا شدن با خواسته‌ها، نیازها و خصوصیات آنها، نه تنها چیزی را که می‌خواهند به آنها می‌دهیم بلکه خود ما نیز به خواسته‌مان- برقراری ارتباط صحیح با فرزندان‌مان- دست می‌یابیم.

متأسفانه بعضی از ما والدین هنگام مقاومت کردن کودکان و انجام‌ندادن کارهایی که ما از آنها می‌خواهیم با تهدید کردن، کودک را آرام می‌کنیم و بدین‌ترتیب در وقت صرفه‌جویی می‌کنیم! اما این روش نه‌تنها مفید واقع نمی‌شود بلکه در طولانی‌مدت، مقاومت و نافرمانی‌های کودک را بسیار بیشتر می‌کند.

اگر هیچ‌گاه برای گوش دادن و توجه کردن به فرزندان‌مان فرصت نداریم در این صورت آنچه را که لازم دارند به آنها نمی‌دهیم. بنابراین حتما وقتی را برای این کار در نظر بگیرید، به حرف‌هایشان گوش دهید، به خواسته‌هایشان توجه کنید و به علایق‌شان احترام بگذارید. بدین‌ترتیب راحت‌تر می‌توانید همکاری فرزندتان را جلب کنید. توجه کردن به کودکتان به مراتب مهم‌تر از این است که سر وقت به محل قرارتان برسید. هنگامی که به فرزندانتان توجه می‌کنید و وقت‌تان را در اختیارشان می‌گذارید، آنها هم بیشتر برای همکاری با شما راغب می‌شوند.

همکاری یعنی اینکه شما و فرزندانتان هر دو از خود مایه بگذارید، آنها را درک کنید تا آنها نیز بیشتر به حرف‌تان گوش بدهند و همکاری کنند.

سخت بگیریم یا آسان؟!‌

در برخورد با کودکان، والدین معمولا 2راه را مقابل خود می‌بینند؛ یکی نرم شدن و کوتاه‌آمدن و دیگری سختگیری‌کردن و مقاومت نشان دادن.

والدینی که معتقد به سختگیری هستند به اشتباه گمان می‌کنند که اگر این کار را نکنند فرزندشان لوس بار می‌آید اما فراموش نکنید سختگیری، تنبیه و مجازات ممکن است در کوتاه مدت نتیجه بدهد اما خیلی زود سرکشی و نافرمانی بیشتر و غیرقابل کنترل‌تر می‌شود.

اما اگرپدر و مادر با آرامش و ملایمت، با مقاومت کودک برخورد کنند و او را تهدید به مجازات نکنند، فرزندشان را در موقعیتی قرار می‌دهند که بهتر بتواند با موقعیت‌های مختلفی که برای او به وجود می‌آید کنار بیاید. شیوه تربیتی صحیح به بچه‌ها یاد می‌دهد تا بهتر بتوانند با مشکلات روبه‌رو شوند و به حرف‌های والدینشان گوش دهند.

در مقابل والدین سختگیر، بسیاری از والدین به استفاده از اینگونه روش‌ها اعتقادی ندارند. آنها به حرف کودکانشان گوش می‌دهند و بعد دقیقا به دلخواه آنها رفتار می‌کنند و معتقدند بدین‌ترتیب فرزندشان را خوشحال می‌کنند. این والدین تحمل دیدن ناخشنودی فرزندشان را ندارند و برای راضی نگه داشتن آنها از خودگذشتگی می‌کنند و خواست خود را نادیده می‌گیرند.

این روش هم مؤثر واقع نمی‌شود زیرا هنگامی که خودمان را نادیده بگیریم، کودک هم احترامی برای ما قائل نمی‌شود و اصلا به حرف‌های ما توجه نمی‌کند. در واقع والدین آسان‌گیر، تسلیم خواسته‌های فرزندانشان می‌شوند زیرا روش دیگری سراغ ندارند! اما نه سختگیری زیاد نتیجه دارد و نه سهل‌‌گرفتن و مقاومت نکردن؛ بهترین راه انتخاب روشی مابین این دو است.

نباید آن قدر سختگیری کرد که کودک فکر کند هیچ‌گاه نباید اشتباه کند و نه آنقدر به کودک آسان گرفته شود که فکر کند هر کاری بخواهد می‌تواند انجام دهد.

کودکان در شرایط سختگیری یا آسان‌گیری بی‌تناسب پدر و مادر، راه کنارآمدن با محدودیت‌ها و مقاومت در برابر آنها را نمی‌آموزند. هنگامی که بچه‌ها به آنچه می‌خواهند نمی‌رسند، باید آمادگی لازم را برای برخوردکردن با شرایط موجود داشته باشند.
هنگامی که والدین به مقاومت فرزندانشان توجه می‌کنند و به آنها امکان می‌دهند تا از احساسات،


خواسته‌ها و نیازهای خود آگاه شوند، فرزندانشان از آنچه برایشان مهم است مطلع می‌شوند و به خواست دیگران نیز توجه می‌کنند.

وقتی کودکی در برابر رفتن به مدرسه، خوردن میوه یا داشتن نظم و انضباط مقاومت می‌کند، این نشان می‌دهد که به زمان، توجه، درک و جهت‌گیری بیشتری احتیاج دارد. بچه‌ها نیاز دارند تا در هر شرایطی تنها نمانند؛ در واقع آنها باید بتوانند نیازهایشان را با شما درمیان بگذارند تا شما نیازهایشان را برآورده سازید.اما ازسوی دیگر باید بیاموزند شما همیشه نمی‌توانید این کار را برای آنها انجام دهید. بهترین روش، انتخاب روشی میانه است؛ یعنی نه خیلی آسان گرفته شود و نه خیلی هم سخت.

فراموش نکنید شما نباید روی رفتارهای بد کودکان بیش از حد تمرکز کنید زیرا هنگامی که به رفتار منفی کودکان بیش از حد توجه کنید، بیشتر نیز با آن مواجه می‌شوید. تنبیه کردن بیش از حد کودکان آنها را مجبور می‌کند که به جای توجه داشتن به رفتار مثبت، به رفتار منفی بیندیشند.

در همین حال، پاداش دادن به کودک به خاطر رفتار خوب نشانه توجه‌داشتن به کارهای خوب اوست. وقتی فرزندانتان را مجازات می‌کنید در واقع به جنبه‌های بد آنها توجه می‌کنید، بدین‌ترتیب این مفهوم تداعی می‌شود که آنها بد هستند و در نتیجه اصلاح آنها ضرورت دارد. هنگامی که به جنبه‌های بد توجه می‌کنیم، جنبه‌های خوب فرصت خودنمایی پیدا نمی‌کنند و ابراز نمی‌شوند.
فراموش نکنید به هر عاملی بیشتر توجه کنید، بیشتر رشد می‌کند؛ یعنی وقتی کودکی را مجازات می‌کنید به رفتار منفی او توجه می‌کنید و در واقع این رفتارها بیشتر رشد می‌کنند.

به همین ترتیب اگر به رفتار خوب کودک پاداش بدهید، این رفتار را افزایش می‌دهید. به جای توجه به اشتباهات کودک، پدر و مادرها باید به جنبه‌های مثبت رفتاری او توجه کنند. هر گاه می‌بینید کودکتان رفتار درستی در پیش گرفته، به او توجه کرده، او را تشویق کنید و مطمئن باشید که او در همان جهت به روش خود ادامه خواهد داد.

فریاد نکشید!

یکی از بدترین انواع برقراری ارتباط فریاد کشیدن و داد و بیداد کردن است. وقتی فریاد می‌کشیم نشانه آن است که کسی حرف‌های ما را گوش نمی‌دهد، بنابراین صدایمان را بلند می‌کنیم. وقتی سر کودک فریاد می‌زنیم در واقع به او می‌گوییم: «چرا به حرف من گوش نمی‌دهی!» نتیجه آن می‌شود که او از گوش دادن خودداری می‌کند. وقتی فریاد می‌زنیم بچه‌ها گیرنده‌های خود را روی ما می‌بندند. بنابر این اگر می‌خواهید فرزندانتان بتوانند آزادانه به رویاهای خود تحقق ببخشند به آنها آزادی برای همکاری بدهید.

همکاری بیشتر

نتیجه استفاده از روش صحیح مثبت این است که فرزندانتان در آینده همکاری بیشتری نشان می‌دهند. اگر بتوانید نه آن قدر سختگیری کنید که او سرکش‌تر شود و نه آن قدر بر او آسان بگیرید که لوس و بی‌ادب بار بیاید و در واقع روش متعادلی را در پیش بگیرید، به نتیجه خیلی بهتری می‌رسید.

روش صحیح تربیت کودکان، مهارتی است که حتما باید آن را بیاموزید. این کار شاید ابتدا سخت به نظر برسد اما با کمی‌تمرین، ساده‌تر می‌شود. تربیت فرزندان همیشه کار دشوار و چالش‌برانگیزی است اما هر تلاشی ارزش آن را دارد که فرزند بهتری تربیت کنیم.

Child Magazine