دوران پرتنش سلطنت کوروش و سفرهای جنگی بسیار و تلاش او برای بهوجود آوردن یک امپراتوری متحد، دیگر فرصتی ب انجام کارهای اصلاحی و سازندگی در قلمروی حکومتش به او نداد. کمبوجیه هم در طول حکومت کوتاهش که بیشتر به جنگ گذشت، نتوانست آنگونه که باید دست به اصلاحات بزند. شورشهای ابتدای سلطنت داریوش او را به این نتیجه رساند که برای اداره سرزمینی وسیع با اقوام و مذاهب و اعتقادات گوناگون باید نظم و سازمان و قانون وجود داشته باشد که تمامی ساکنان امپراتوری از آن پیروی کنند. او در انجام کارهای اصلاحی خود از افکار و اندیشههای کوروش که موفق به اجرای آنها نشده بود، بسیار بهره گرفت.
اقدامات داریوش طی دوران سلطنتش در زمینههای گوناگون از راهسازی و معماری گرفته تا تجهیز سپاه و قوانین سیاسی و مالیاتی در تاریخ کم نظیر است . به همین دلیل است که در بررسی تاریخ هخامنشیان همیشه کوروش را بنیانگذار و داریوش را سازنده مینامیم. در اینجا ابتدا به بناهای معروفی که داریوش دستور ساخت آن را داده بود(با تمرکز ویژه روی تخت جمشید) می پردازیم و سپس در انتهای پرونده به سراغ بقیه اقدامات داریوش می رویم.
ساخت کانال سوئز
«... من داریوش، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورهای دارای همه گونه مردم، شاه در این زمین بزرگ دور و دراز، پسر ویشتاسپ هخامنشی. داریوش شاه گوید: من پارسی هستم. از پارس مصر را گرفتم. من فرمان کندن این جوی (ترعه) را دادم، از رودخانهای به نام نیل، که در مصر جاری است تا دریایی که از پارس میرود. پس از آن این جوی کنده شد، چنانکه فرمان دادم و کشتیها از مصر از میان این جوی به سوی پارس روانه شدند، چنانکه میل من بود.»
کتیبه داریوش در کنار ترعه سوئز
حفر کانال سوئز در قرن هفتم قبل از میلاد توسط دومین فرعون مصر از سلسله بیست و ششم به نام «نکو» آغاز شد؛ ولی به دلیل بروز مشکلات این کار به اتمام نرسید تا آنکه یک قرن بعد مجدداً به دستور داریوش تجدید ساخت شده و موردبهرهبرداری قرار گرفت. هردودت مینویسد که طول این کانال به اندازه چهار روز دریاپیمایی بوده و عرض آن به اندازهای بوده که دو کشتی بزرگ با سه ردیف پارو زن میتوانستند از کنار هم رد شوند. سه کتیبه از داریوش به یادبود ساخت این کانال در 33 کیلومتری شمال سوئز در ساحل غربی کانال فعلی پیدا شدهاند.
دو کتیبه کوچک تنها به معرفی داریوش اختصاص دارد و کتیبه بزرگتر 12 سطر دارد که نشاندهنده این است که این کانال به دستور داریوش حفر شده. به غیر از حفر کانال سوئز، او در این سرزمین به تعمیر و ایجاد بناهای مذهبی نیز همت گماشت. از جمله این بناها باید از معبد «آمُن» نام برد که درآن زمان در هیبس در واحهای به نام خرقه در جنوب غربی تِب که اکنون لکسور نامیده میشود، بنا شد. با مقایسه طرح این معبد با کاخ تخت جمشید متوجه شباهتهای غیرقابل انکاری میشویم. در مصر کتیبههای متعددییافت شده است که حکایت از فعالیتهای داریوش در این سرزمین میکند.
کتیبه بیستون
به غیراز تخت جمشید، داریوش در بابل و شوش و هگمتانه نیز دست به ساخت و تعمیر چند کاخ زده بود. به غیراز این کاخها معروفترین اثر به جای مانده از داریوش، کتیبه بزرگ او در 30 کیلومتری شرق کرمانشاه است که در ارتفاع 100 متری بر سینه کوه صخرهای بیستون کنده شده است. این کتیبه در واقع بازگوکننده وقایع اولین سالهای سلطنت داریوش و فتوحاتی است که در جریان سرکوب اغتشاشات و شورشهای داخلی نصیب او شده است. داریوش در این کتیبه ضمن معرفی خود و خانوادهاش و تکیه بر این اصل که از ریشه و نژاد کوروش است، به شرح حوادثی که منجر به جانشینی او میشود میپردازد.
در این کتیبه حدود قلمرو و نام ایالات تابعه در ابتدای سلطنت و همچنین نام تمامی شورشیان و محل شورش وتاریخ سرکوبی آنها ذکر شده است. کتیبه بیستون در چند مرحله تکمیل شده و حتی برای اضافه کردن مطالب تازه گاهی مجبور به حذف قسمتها و بخشهایی شدهاند که از قبل در سنگ کنده شده بود. متن فارسی باستان در 414 سطر و در پنج ستون قرار دارد که در زیر آن تصویر شاه و 9 تن از مدعیان سلطنت که اسیر شدهاند به تصویر کشیده شده است. متن عیلامی نیز در 593 سطر در هشت ستون و متن بابلی آن در 112 سطر و در دو نسخه طرفین کوه کندهکاری شده است.
در بالای این کتیبه تصویر داریوش قرار دارد که در مقایسه با تصویر دیگران بزرگتر و مشخصتر است. پشت سر او کماندار مخصوص و سپس نیزه دار مخصوص او که پدر اولین همسر داریوش نیز بوده، ایستادهاند.. در مقابل او نیز دیگر مدعیان سلطنت و سرکردگان شورشهای ابتدای حکومتش با لباسهای خاص خودشان درحالیکه دستانشان از پشت بسته شده و گردنهایشان هم با طنابی به یکدیگر متصل است دیده میشوند. بر فراز سر داریوش نقش فروهری که نشان اهورامزداست در پرواز است.
آرامگاههای نقش رستم
نقش رستم یکی دیگر از آثار به جا مانده از زمان داریوش است . در محوطه باستان نقش رستم در 6 کیلومتری تخت جمشید بر دیواره صخرهای کوه، آرامگاه داریوش اول و سه تن دیگر از پادشاهان هخامنشی وجود دارد. نمای بیرونی آرامگاه داریوش و دیگر آرامگاهها کاملاً متفاوت با دخمهها و آرامگاههایی است که پیش از این وجود داشته است. این نما حالت علامت جمع و به ارتفاع 22 متر است و هر کدام از بازوان آن 90/10 متر است. به دلیل وجود کتیبهای به نام داریوش در بالای آرامگاه میانی تعلق آن به داریوش غیرقابل انکار است.
در قسمت بالای آرامگاه تصویری از داریوش به پهنای 12 متر و بلندی 6 متر نقش شده است. در این تصویر داریوش در برابر آتشدانی فروزان درحالیکه نگاره اهورامزدا در بالای سرش در حال پرواز است، نشان داده شده است. شاه دست راستش را برای احترام بلند کرده و در دست چپش کمانی دارد. تخت شاهی روی دست 28 تن از نمایندگان ملل تابعه قرار دارد و کمان دار و نیزه دار مخصوص او در پشت سرش ایستادهاند. قسمت پایین نمای آرامگاه مانند ایوان کاخی شاهی نشان داده شده که سقف آن روی چهار ستون قرار دارد و در قسمت میانی آن دری وجود دارد که مدخل ورودی به آرامگاه است.
پیرامون این در با گلهای 12 پر تزئین شده و بالای ستونها نیز با ردیفی از شیرهای ایستاده مزین است. درون آرامگاه داریوش 9 قبر در سه ردیف وجود دارد که به غیراز قبر داریوش بقیه باید متعلق به همسران یا فرزندان او باشند. مشخص است که پس از گذاردن جسد در هر قبر با سنگی بزرگ و محدب به قطر 25 سانتیمتر که بزرگتر از دهانه قبر است، بسته میشده است. برای جلوگیری از سرایت آب کوهستان به درون قبرها، دور تا دور سنگهای قبر مجرایی برای راندن آب به خارج کنده شده است. در نقش رستم دو کتیبه از داریوش به خط میخی که هر کدام 60 سطر دارد، یکی بر فراز آرامگاه او و دیگری بر طرف چپ در ورودی آرامگاه وجود دارد.
«...ای مرد، فرمان اهورامزدا به نظر تو ناپسند نیاید. راه راست را ترک منما، شورش مکن،... داریوش شاه گوید: به خواست اهورامزدا چنان کسی هستم که راستی را دوست هستم، بدی را دوست نیستم. نه مرا میل است که به ضعیف از طرف توانا بدی کرده شود. نه آن مرا میل است که توانایی از طرف ضعیف به او بدی کرده شود. آنچه راست است آن میل من است. دروغگو نیستم. تندخو نیستم. آن چیزی که هنگام خشم بر من وارد شود، سخت با اراده نگاه میدارم...»
در یک نگاه
چه کسانی تخت جمشید راساختند؟
کشف گل نوشتههای عیلامی در گوشه شمال شرقی صفه که بخشی از باروی تخت جمشید بوده است، توانست پاسخ بسیاری از سوالات در باره سازندگان و نحوه استخدام و میزان حقوق و دستمزد و بسیاری مطالب دیگر را روشن سازد. ابتدا تصور میشد این گل نوشتهها که حدود 30هزار عدد هستند، حاوی اطلاعاتی از سیاستها و مجهولات زندگی حکام و پادشاهان، یا متونی ادبی و علمی باشند؛ اما با مطالعه و ترجمه آنها مشخص شد که آنها شامل رسیدهای پرداخت، صورت حسابها و میزان دستمزدها و گزارشات مالی و حسابداری هستند.
براساس همین گل نوشتهها بود که مشخص شد هیچ برده یا مزدوری برای کار در تخت جمشید مورد استفاده قرار نگرفته است. تمامی افراد از معماران و ناظران و سرکارگران گرفته تا کارگران ساده همگی در مقابل کار خود حقوق دریافت میکردهاند. مدیر ارشد امور مالی تخت جمشید به نام «باراد کاما» برای نظارت بر کار ساخت و ساز و امور مربوط به کارکنان به صورت دائمی در محل حضور داشته و خود شخصا بر تمام مصالح و کالاهای وارداتی و ضبط و ثبت امور مالی رسیدگی میکرده است. جالب است بدانیم که در میان سرکارگران و ناظران زنانی بودهاند که تعداد زیادی کارگر تحت ریاست و نظارتشان کار میکردند.
مساله مهمی که در مورد کار زنان در دوره هخامنشی وجود داشته و مشابه آن در سایر تمدنها و حکومتهای همزمان و حتی بعد از آنان و شاید حتی در عصر حاضر هم وجود نداشته باشد، این است که زنان حقوقی بیشتر از مردان دریافت میکردند و حتی در دوره بارداری و پس از آن از مرخصی و جیره و حقوق بیشتر برخوردار بودند. براساس این گل نوشتهها مشخص شده است که در دوران داریوش کبیر نه تنها کارمندان دولتی و غیردولتی از جیره و مواجب برخوردار بودند؛ بلکه مسافران، روحانیون، خدایان، پرستشگاهها و اماکن مقدس، کوهها، رودها، جنگلها و پردیسها و حتی مراسم آیینی و مذهبی از جیره و مواجب خاص خود برخوردار بودهاند.
باید پذیرفت که وجود امنیت و آرامش در سراسر قلمرو پادشاهی و همچنین وجود رفاه و امنیت شغلی و اجتماعی از مهمترین علل به وجود آمدن آثار بدیع و شگفتآور در این دوره بوده است. این متخصصان و کارشناسان و کارگران بدون نگرانی و فارغ از هرگونه آشفتگی فکری درباره زندگی خود و خانوادههایشان با تمام علاقه خود را صرف کار در مکانی کردهاند که شاید صدها کیلومتر از محل اصلی زندگیشان فاصله داشته است.
همشهری دانستنیها