تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۳۸۵ - ۰۹:۳۰

الهام اناری: مجموعه تلویزیونی «زیرتیغ» به کارگردانی محمدرضا هنرمند، این روزها پرطرفدارترین سریال روی آنتن است.

 76 درصد بینندگان تهرانی این مجموعه آن‌قدر با آن ارتباط برقرار کرده‌اند که داستان «زیرتیغ» را واقعی می‌دانند. این روزها همه به دنبال پایان ماجرا هستند و قسمت‌های پایانی را با دقت بیشتری می‌بینند. کار به جایی کشیده که پای مطبوعات زرد هم به ماجرا باز شد و هر شماره از قول منابع موثق، پایانی برای این سریال پیش‌بینی می‌کنند.

اما بازی خوب بازیگران و کارگردانی حرفه‌ای هنرمند، باعث نشده برخی ایرادهای این مجموعه از نگاه کارشناسان پنهان بماند، البته اشتباه نکنید.

 منظور ما منتقدان تلویزیونی نیستند، این بار کارشناسان حقوقی و قضائی وارد میدان قضاوت شده‌اند و این مجموعه را از منظر حقوقی نقد کرده‌اند. دادگاه و زندان و قضاوت نقش پررنگی در این سریال دارد، پس لازم است مسائل حقوقی به درستی در داستان مطرح شوند. اما مجموعه «زیرتیغ» در این مورد چقدر به اصول وفادار بوده است؟

دکتر علی نجفی توانا، حقوقدان و وکیل دادگستری معتقد است که مجموعه «زیرتیغ» در مقایسه با دیگر مجموعه‌های تلویزیونی از این نظر چند قدم جلوتر است اما با این وجود، چند ایراد اساسی به آن وارد می‌داند.

دکتر توانا می‌گوید: از مجموعه‌هایی که با یک زمینه اجتماعی به بررسی معضلات و مشکلات مردم می‌پردازند انتظار می‌رود با توجه به دقایق و ظرایف قانونی و حقوقی و یا از لحاظ عمل قضائی، ضوابط را رعایت کنند. وجود برخی اشکالات در مجموعه‌های اتفاقا موفق، باعث انتقال اطلاعات غلط به مخاطب می‌شود و برای خانواده‌ها بدآموزی دارد و خطرناک است.


بهاءالدین خرمشاهی حقوقدان و وکیل دادگستری نیز همین نظر را دارد و می‌گوید: اگر طرح مسائل، خلاف قوانین جاری باشد، جنبه بدآموزی دارد و نقش دادستان، رئیس دادگاه، تقاضای اولیای دم و محکوم نباید خارج از رویه محاکم تصویر شود، چون تاثیرگذار است.

 اگر دادرسی از لحاظ شکل و ماهیت درست نشان داده نشود، تاثیرات مخربی دارد و حتی ممکن است در تصمیم‌گیری‌های اولیای دم واقعی در محاکم جدی، موثر باشد.

 
دکتر محمد سیف‌زاده نیز معتقد است «زیرتیغ» در مقایسه با دیگر مجموعه‌های تلویزیونی ضعف حقوقی کمتری دارد اما باز هم چند اشکال به آن وارد است. این کارشناس و حقوقدان می‌گوید: مکان رسیدگی به جرائم، نحوه احضار و جلب شهود و متهم و دیگر مواردی که قاضی حق تخلف از آن را ندارد، در مواردی اصلا رعایت نشده است.

خاکی، معاون دادستان تهران نیز با اظهار تاسف از اینکه در مجموعه‌های تلویزیونی ایرانی بیشتر به بعد تراژیک قصه که هیجان‌انگیز و احساساتی است، توجه شده و مجموعه از بعد حقوقی کارشناسی نمی‌شود می‌گوید: در فیلم‌های هالیوودی این موارد به خوبی رعایت می‌شود.

 به عنوان مثال در «پلیس آهنی» از همان ابتدا قانون آیین دادرسی کیفری آمریکا، به درستی نمایش داده می‌شود و نحوه استفاده از وکیل و... کارشناسی شده است.
اما کارشناسان همگی بر این عقیده‌اند که حضور یک کارشناس حقوقی و قضائی در سریال‌هایی نظیر «زیر تیغ» یک امر ضروری است.


دکتر نجفی توانا می‌گوید: در اینگونه مجموعه‌ها، باید با استفاده از نظر حقوقدان سناریو تنظیم شود. «زیر تیغ» از این منظر با اشکال قانونی و رعایت ضوابط مواجه است که می‌توانیم در دو گروه شکلی و محتوایی به آن بپردازیم. از لحاظ شکل‌ رسیدگی به پرونده، قتل در دادگاه کیفری استان رسیدگی می‌شود و این دادگاه از پنج قاضی تشکیل شده است، در حالی که در این مجموعه دادگاه یک قاضی دارد.


دیگر آن‌که از لحاظ ماهیت، با توجه به تاکید فراوانی که به قتل مستوجب قصاص در این سریال شده، بهتر بود به مخاطب اطلاعات درستی راجع به این قتل ارائه می‌شد و نیز اطلاعاتی در مورد چگونگی وقوع حادثه و اینکه امکان قصاص در مواردی که اولیای دم متعدد هستند چگونه است و...، اینکه تا دو قسمت قبل هم تاکید بر ولی‌دم بودن پسر خانواده بود در حالی که تمام اولیای دم باید اظهارنظر کنند و در این مجموعه گفته نمی‌شود که همسر مقتول در این زمینه حقی ندارد.

 اما خرمشاهی با مثبت برشمردن حضور یک وکیل دادگستری به عنوان مشاور حقوقی در مجموعه «زیر تیغ» می‌گوید: حقوقدان و وکیل به مسائل حقوقی مجموعه‌های اینچنینی جهت می‌دهند. حقوقدان برای تشریح نوع سیستم دادرسی، تقاضای قانونی و... باید چارچوبی ترسیم کند و کارگردان هم از آن چارچوب خارج نشود. حتی در گذشته در مواردی شاهد هتک‌حرمت وکیل و قاضی بودیم و مسائلی که در علم واقع اتفاق نمی‌افتد، به چشم می‌خورد.


اما باز هم «زیر تیغ» مشکلات حقوقی دارد. نمی‌دانم تاریخ وقوع ماجرا چه زمانی بوده اما در دادگاه جنایی، یک هیأت پنج نفره به عنوان قاضی حضور دارند اما در مجموع حضور جواد طوسی به عنوان کارشناس در این مجموعه باعث شده شکل و سیستم دادرسی و ماهیت قضائی تا حد مطلوبی به درستی رعایت شود.

دکتر سیف‌زاده، که مجموعه «زیر تیغ» را به دقت از نظر حقوقی موشکافی کرده به نکات جالبی در مورد عدم رعایت مسائل حقوقی در این سریال اشاره می‌کند و می‌گوید: در این مجموعه برادر مقتول (قدرت) به میل خود شاهدی را به دادگاه می‌آورد و بر دادگاه تحمیل می‌کند. حال آنکه تحقیق از شهود تابع قواعد و مقررات قانونی است.

 با آنکه صحنه قتل به خوبی بازسازی شده و قاتل نه قصد قتل داشته و نه حتی ایراد صدمه عمدی کرده یعنی قصد فعل داشته و نه قصد نتیجه، که حاصل آن قتل غیرعمد است، معهذا این مورد به عنوان قتل مورد بررسی قرار می‌گیرد.


خاکی نیز با تاکید بر همین نکته می‌گوید: ظاهرا کارگردان نمی‌دانسته در سیستم قضائی ایران چه تغییراتی رخ داده است. حضور بازپرس در صحنه قتل الزامی است ولی ما بازپرس سرصحنه قتل ندیدیم. اولین مرحله رسیدگی دادسرا است که آن هم حذف شده بود. در مرحله‌ای که پلیس وارد داستان می‌شود، به دنبال جمع کردن ادله نیست و اینها یک نفر را می‌گیرند و منتظر اقرار او هستند، یعنی اقرار محور است در حالی که باید دلایل علمی جمع‌آوری شود. 

 در این مجموعه دختر متهم در حالی در دادگاه صحبت می‌کند که جزو شهود پرونده نیست. در دادگاه واقعی قاضی به متهم می‌گوید شما قاتلید و متهم باید از خود دفاع کند، در حالی که دادگاه «زیر تیغ» بیشتر تراژیک و هیجانی است و صحبت‌هایی خارج از موضوع پرونده در آن رد و بدل می‌شود.


 دکتر نجفی توانا معتقد است «زیر تیغ» بحث اخذ رضایت از اولیای دم را به خوبی مطرح کرده و در این مورد، بسیاری از نکات را رعایت کرده است؛ اما باز بر این نکته تاکید دارد که فیلم‌ها و سریال‌ها، نقش مهمی در آموزش مردم دارند.


بهاءالدین خرمشاهی نیز با تاکید بر وجه مثبت مجموعه «زیر تیغ» در ایجاد حس بخشش و گذشت، معتقد است این‌گونه سریال‌ها باید از منظر جامعه‌شناسانه و روان‌شناسانه نیز به خوبی کارشناسی شوند؛ کاری که متاسفانه در اغلب مجموعه‌های تلویزیونی انجام نمی‌شود.

دکتر سیف‌زاده، صحنه درگیری بین خواهر و برادر را در قسمتی که خواهر حاضر به قصاص متهم نیست ، را  از نکات قابل توجه و مثبت این مجموعه می‌داند و می‌گوید : صحنه در گیری بین خواهر و برادر که بر مبنای احساس نفرت و کینه است و برادر به تحریک عموی خو د تصمیم به قصاص دارد، بسیار خوب از کار درآمده است.

در این صحنه وقتی اوضاع توفانی می‌شود، مادر طرف پسر را می‌گیرد،ظاهراً این منطق برخی از مردم است که می‌گوید حق با زور است و این هوشمندی قابل تحسین است. اما از سوی دیگر در این مجموعه، به چند اتهام در یک مرجع رسیدگی می‌شود، در حالی که در واقعیت این‌طور نیست و هر اتهامی دادگاه مخصوص به خود را دارد.

در «زیر تیغ» دادگاه سرقت یا خیانت در امانت تشکیل می‌شود و نیمه تمام رها شده و دوباره در همین مرجع به اتهام قتل عمد رسیدگی می‌شود. صحنه دادگاه این مجموعه بیشتر به صحنه یک نمایش شبیه است که هنرپیشه‌ها در آن حرف‌های قشنگی می‌زنند که با واقعیات جامعه انطباق ندارد.

در این مجموعه همه چیز از دادگاه آغاز می‌شود، در حالی که تحقیقات مقدماتی می‌بایست در دادسرا و توسط بازپرس به عمل بیاید. در «زیر تیغ» قرارهای تامینی و موافقت یا مخالفت دادستان با آن و صدور کیفرخواست نیز روشن نیست.

در کشور ما بچه‌ها از سنین ابتدایی در کتاب‌های درسی خود با مراجع قضائی آشنا می‌شوند و به همین خاطر لازم است این موارد، در مجموعه‌های تلویزیونی رعایت شود. خاکی نیز معتقد است نحوه ارتکاب قتل در این سریال بسیار حرفه‌ای به تصویر کشیده شده اما در ادامه تشخیص نوع قتل اشتباه صورت گرفته است.

معاون دادستان در توضیح این مطلب می‌گوید: تصویر کردن نحوه رسیدگی به جرم در مجموعه باید به درستی تصویر شود زیرا در غیر این صورت توقع نابه‌جا در بعضی مردم ایجاد می‌شود، بارها پیش آمده که این صحنه‌های خارج از واقعیت فیلم‌ها و سریال‌ها باعث شده، مردم تصور کنند دادگاه‌ها همین‌گونه است. فیلم‌ها نباید قانون را برعکس تحویل مردم بدهند.