دو شب پیش با هیجان خاصی نگاه میکرد که چگونه ایتالیاییها در ضربات پنالتی انگلیس را حذف کردند. حالا لاجوردیها قصد دارند روز پنجشنبه آلمان را هم از رسیدن به فینال بازدارند. کاری که شش سال قبل هم موفق به انجام آن شده بودند. آن زمان هم یواخیم لو حضور داشت، البته به عنوان دستیار یورگن کلینزمان، که بعدا خود جانشینش شد.
حالا در آستانه دیدار نیمه نهایی جام ملتهای اروپا مقابل ایتالیا، خبرنگار "دی ولت" با سرمربی تیم ملی فوتبال آلمان گفتگویی کرده که در زیر میخوانیم:
• آقای لو، صادقانه بگویید، اولین فکری که به سرتان زد، پس از اینکه دانستید حریفتان در نیمه نهایی ایتالیا است، چه بود؟ آیا به یاد دیدار نیمه نهایی جام جهانی 2006 افتادید که در وقت اضافه مغلوب این تیم شدید؟
نه،اصلا. من به فوریه سال 2011 فکر کردم که با آنها به تساوی 1 بر 1 رسیدیم. تیمی که ما در آن سال دیدیم، ایتالیایی کاملا جدید بود. این تیم شباهت زیادی با تیم پنج سال پیش آنها نداشت. ایتالیاییها با هدایت :"چزاره پراندلی" با سبکی کاملا متفاوت از قبل بازی میکنند. آنها خیلی تهاجمیتر از آنی هستند که از عادت داریم از یک تیم ایتالیایی ببینیم.
• نظرتان راجع به پنالتی "آندرآ پیرلو" مقابل انگلیس چیست؟
خیلی عالی زد. چنین ضربهای، آنهم زمانی که تیم در ضربات پنالتی از حریف عقب است، واقعا فوقالعاده است.
• آیا بازیکنان شما هم سعی میکنند اینطوری پنالتی بزنند؟
در حالت عادی سعی میکنند توپ را به وسط شلیک کنند که مطمئنتر است. پنالتی پیرلو یک نشانه محکم بود: "دوباره میتوانیم به بازی برگردیم." انگلیسیها بلافاصله پنالتی بعدی را به تیرک دروازه زدند. در مورد "اشلی یانگ" که قبل از زدن ضربه، عدم اطمینان وی کاملا آشکار بود.
• آیا ایتالیا حریفی است که باید از آن ترسید؟ در هفت بازی در تورنمنتهای بزرگ، هیچکدام برد با آلمان نبوده است، درهر سه دیدار حذفی هم آلمان شکست خورده است.
این درست است که ما همیشه در برابر ایتالیا مشکل داریم. اما این بار فرق میکند. الان وقت آن رسیده که در مقابل آنها پیروز شویم.
• پراندلی شانس تیم شما را بیشتر میداند. پیش از هرچیز به خاطر این که بازیکنان شما دو روز بیشتر استراحت میکنند.
من تا الان کمبودی از لحاظ بدنی در ایتالیاییها ندیدهام. آنها خوب بازی کردهاند. در یک چهارم نهایی برابر انگلیس به وضوح تیم برتر میدان بودند. من احساس نمیکنم که آنها خسته باشند. آنها چهار روز وقت برای استراحت دارند که میتواند کافی باشد. و من شانس بیشتری برای خودمان قائل نیستم.
• یعنی اینها بازیهای تاکتیکی پراندلی است؟
نمیدانم، علاقهای هم ندارم که بدانم. پراندلی یک بار گفته که باید مثل تیم آلمان تهاجمیتر بازی کرد، در ساختار سنی تیم تغییر ایجاد کرد و بیشتر از بازیکنان جوان استفاده کرد. او این کار را به خوبی انجام داده است. از این رو هیچ تیمی شانس بیشتری در نیمه نهایی ندارد. ایتالیا یک تیم یکدست با یک خط دفاعی خوب است که در خط حمله نیز مردان قدرتمندی دارد.
• یکی از مردان خط حمله "ماریو بالوتلی" است که از هیچ اشتباهی نمیگذرد. بعد از گلش مقابل ایرلند بازیکنان باید جلوی دهانش را میگرفتند، چون میخواست به مربیاش ناسزا بگوید. یک چنین بازیکنانی این شانس را دارند که در تیم آلمان بازی کنند؟
نمیدانم. من که او را نمیشناسم، فقط ماجرا را در روزنامهها خواندم. برای این که بتوانم جوابی قطعی به این سوال بدهم باید او را شخصا بشناسم. از لحاظ فوتبالی خیلی خوب است. سریع و خطرناک برای دروازه حریف. یک بازیکن توانایی استثنایی، واقعا خوب.
• اما به وضوح یک شخصیت مشکلساز.
بله، واضحه که او بازیکنی است که کارهایی میکند که یک مربی اصلا دوست ندارد. ولی من فکر میکنم که پراندلی و بالوتلی رابطه خوبی باهم دارند.
• با این حال ناراحت نیستید که چنین بازیکنی در تیمتان ندارید.
مسلما این نکته مهمی درانتخاب بازیکنان است که بتوانیم تیمی یک دست داشته باشیم. اما این بدان معنا نیست که در تیم ما جایی برای بازیکنان خاص وجود نداشته باشد.
• کارشناسان از سطح پایین مسابقات جام ملتها میگویند. شما هم موافقید که تا الان بازیها چندان خوب نبودهاند؟
در حال حاضر جمعبندی این رقابتها برایم مشکل است. در مرحله گروهی تیمهایی را دیدیم که سطح پایینی داشتند. تیم مثل روسیه حذف شد که من اصلا انتظارش را نداشتم. درعوض یونان که مسلما بهترین تیم گروهش نبود، به یک چهارم نهایی رسید. سرعت در بازیهای نیمه نهایی را هم بالا دیدم. در مجموع باید بگویم که سطح بازیها خوب است، ولی نه عالی.
• تیم شما مرحله گروهی را بدون از دست دادن امتیاز پشت سر گذاشت، و تواناییاش را در برد 4 بر 2 مقابل یونان نشان داد. در مجموع راضی هستید؟
در هر بازی نکات انتقادی مشخصی وجود دارد. حتی در برابر یونان، بدون این که فشاری روی تیممان باشد، پنج شش پاس اشتباه دادیم که میتوانست موقعیت خطرناکی روی دروازهمان ایجاد کند. قبل از هر دو گلی هم که دریافت کردیم، خوب کار نکردیم. در مجموع اغلب دلم میخواهد زودتر سعی کنیم که حریف را بیش از پیش تحت فشار قرار دهیم. البته حرکت به جلوی تیم در برابر یونان خیلی بهتر از قبل از آن در مقابل دانمارک بود. با این حال چیزی نیست که بتوانیم بهترش کنیم، اما با کسب چهار پیروزی مسلما راضی هستم.
• اکثرا آن پاسهای اشتباه را به حساب "باستیان شوایناشتایگر" میگذارند. خود او هم در مصاحبه با "ولت آنلاین" خیلی از بازی خودش انتقاد کرد، ولی البته این را هم فاش کرد که قوزک پایش خیلی اذیتش میکرد. الان وضعیت او چگونه است؟
او دو روز استراحت کرده و مشکل قوزک پایش هم خیلی کمتر شده است. اصولا استقامت او ارزشمند است، ایرادی هم نمیشود از او گرفت. او میتواند مسیری طولانی را طی کند. چیزی که او در بازیهای قبلی نداشت، سرعت عمل و تحرک بود. باید در روزهای بعد روی اینها کار کنیم. باید او را راه بیاندازیم.
• او همچنین گفته که اگر شما تصمیم بگیرید، روی نیمکت خواهد نشست. شما چنین فکری دارید؟
نه. اگر پایش مشکلی برایش ایجاد نکند، از او صرفنظر نمیکنم. اما اگر در این روزها کمتر بتواند تمرین کند، باید فکر دیگری بکنم.
• شما ناگهان در بازی با یونان "لوکاس پودولسکی" و "توماس مولر" را روی نیمکت نشاندید. چند نفر از بازیکنانتان غیرقابل جایگزین هستند؟
الان نمی توانم به شما لیست بدهم. خوشحالم که بالاخره هر بازیکنی را میتوانیم جایگزین کنیم، حداقل در بعضی دقایق و بازیهای خاص. شاید در یک بازی دیگر، بازیکنان دیگری را وارد زمین کنم. همیشه این کار را براساس شرایط انجام میدهم. در مقابل یونان این تصمیم درستی بود که با "مارکو رویس" و "آندره شورله"، دو بازیکن آوردیم که تواناییهایی غیر از پودولسکی و مولر داشتند.
• روند تصمیمگیری قبل از این تغییرات جنجالبرانگیز چگونه است؟
بعد از بازی با دانمارک فکر کردم: "حالا چکار میکنی؟ " ما به سختی پیروز شدیم و من از قبل این برنامه را داشتم که در خط حمله از بازیکنان دیگری استفاده کنم. و وقتی بعد از آن یونان حریفمان شد و مسلما خیلی زود فهمیدم که تقریبا آنها چگونه بازی میکنند، تصمیماتم درستتر شد. خب یونانیها فقط دفاع میکنند. فضاها خیلی خیلی تنگ هستند. عمق کمی وجود دارد، باید ترکیب خوبی در فضایی تنگ و کوچک داشته باشیم. حالا چه تیپ بازیکنانی برای این منظور نیاز داریم؟ برای مثال "مارکو رویس": ریزنقش، پرتحرک، و گرفتنش برای حریف دشوار. "آندره شورله"، یک بازیکن تک به تک. "میروسلاو کلوزه"، یک بازیکن ترکیبی، حتی بیش از "ماریو گومز". میخواستم سه تا بازیکن کاملا تهاجمی در جلو داشته باشم.
• تغییر چهار بازیکن پیش از یک بازی، چندان معمول نیست، شما با این کار ریسک کردید. از خودتان نپرسیدید، اگر درست از آب درنیاید، چه میشود؟
این کار برای من ریسک نبود. من بازیکنان را در تمرین میبینم و میدانم که میتوانم به آنها اعتماد کنم. باید یک بار از این افکار دور شد که یک مربی همیشه از این بترسد که بعدا چه اتفاقی میافتد. من هم اغلب میپرسم که چه پیش میآید اگر اینطور و آنطور بشود، چه اتفاقی میافتد اگر حذف شویم؟ اگر در مقابل یونان شکست میخوردیم، درهرصورت با انتقاد مواجه میشدیم.
• به عنوان مربی کی میتوانید از شر این افکار خلاص شوید؟
مطمئنا برای این منظور نیاز به تجربه زیادی است. من از اول هم به مربیانی که جرات ریسک کردن داشتند، علاقه داشتم. و همیشه تلاشم این بود که چنین مربیای باشم. من با کمال میل ریسک میکنم چون به نظرم بد نیست.
• ولی میدانید که این کار سبب میشود که مورد هجوم قرار بگیرید.
من همین الان هم مورد حمله قرار دارم، فرقی هم نمیکند که چکار میکنم. اما به هرحال شرایط اینگونه است و باید با آن زندگی کنم: مربیها هم اشتباه میکنند. در خصوص تعویضهایی هم که در این تورنمنت انجام دادم، قبل از همه هنگام انتخاب بازیکنان خیلی فکر کردهام. این که ازچه کسی در چه زمانی برای چه موقعیتی میتوانم استفاده کنم. و باید خیلی خوب ارزیابی کنم که چه بازیکنی میتواند ایدههای مرا خوب پیاده کند. به همین خاطر ترسی ندارم که بازیکنی مثل "مارکو رویس" را به زمین بفرستم. برای همین هم او را انتخاب کردم.
• چگونه به بازیکنانی مثل "لوکاس پودولسکی" یا "توماس مولر" یاد میدهید که بازی نکنند؟
هردو خیلی حرفهای با این قضیه کنار آمدهاند. چون خودشان هم احساس کردهاند که هنوز برای بهتر شدن جا دارند. شاید "ماریو گومز" کمی ناامیدتر شد. او قبلا سه تا گل زده بود و 100درصد انتظار داشت که بازی کند. اما او هم پذیرفت که بازی نکند.
• در خصوص ریسک کردن به کدام مربی تاسی کردهاید؟
وقتی بازیکن بودم، در لیگ دسته دوم مربیان زیادی داشتم که خیلی مراقب بودند که اشتباه نکنند. این موضوع همیشه مرا به شدت عصبانی میکرد که کسی اینقدر غیرقابل باور افکار محتاطانه داشته باشد. من همیشه مانع این تفکرات بودم. آن زمان من کسی بودم که در بازی با کمال میل ریسک میکردم. حتی در تصمیمات شخصی. البته به عنوان بازیکن اجازه داشتم که ریسک کنم. ما از طریق ریسک کردن و شهامت داشتن تکامل پیدا میکنیم. تغییرات خوب هستند. الان در فوتبال تیمهایی که با اطمینان بازی میکنند، به جایی نمیرسند. به نظر من این در سالهای گذشته ثابت شده است. من میخواهم بازیکنانم علاقه به ریسک کردن داشته باشند و خیلی روی حمله کار کنند. مدافعین میانی باید با ریسک پاسکاری کنند، عمقی، و نه در عرض. وگرنه خودم میتوانم بازی کنم و توپ را به دیگری پاس دهم. من هم میتوانم.
• در بازی نیمه نهایی هم مانند یک چهارم نهایی غافلگیری مشابهی در برنامه دارید؟
مسلما برنامه وجود دارد. این روش بازی ما است، ولی تغییرات خیلی شدید نخواهد بود. چون در برابر ایتالیا مهم است که بتوانیم بازی خودمان را بکنیم و فلسفه خودمان را در زمین پیاده کنیم. سوال این است: کدام بازیکنان مناسب این کار هستند؟ ضمنا به این هم فکر میکنم: ایتالیا چه ضعفهایی دارد؟ و چه کسی از ما میتواند به بهترین شکل ازآن استفاده کند؟ بگذارید غافلگیر شوید.
• درصورت قهرمانی در جام برای جشن به برلین میروید؟
هنوز با "اولیور بیرهوف" دراین خصوص حرف نزدهام، باید بعدا صحبت کنیم.