همشهری آنلاین: مرکز اسناد انقلاب اسلامی در یادداشتی تحلیلی با عنوان «مرسی نظم نوین مصر را به سوی کدام مدل خواهد برد؟» از «تقابل حداکثری»، «تعامل حداکثری» و «تقابل تعاملی» با نظم موجود جهانی به عنوان سه مدلی نام برده که دولت جدید مصر به عنوان عضوی از مجموعه جهان اسلام می‌تواند از آن پیروی کند. همچنین در این یادداشت یادآوری شده که قرارگرفتن دولت مرسی در هر کدام از این سه مدل، نوع تعامل آن با دولت ایران را نیز آشکار خواهد ساخت.

به گزارش همشهری آنلاین، پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی در یادداشتی تحلیلی با عنوان «مرسی نظم نوین مصر را به سوی کدام مدل خواهد برد؟» آورده است: 

«کمیسیون عالی انتخابات مصر، محمد مرسی کاندیدای اخوان‌المسلمین را پیروز انتخابات اعلام کرد. همزمان با انتشار این خبر در رسانه‌های دنیا، موجی از تحلیل‌ها پیرامون وضعیت آینده دولت مصر مطرح شد. بیش از موضوعات داخلی، عرصه روابط خارجی دولت مرسی و به طور ویژه نوع اقدام دولت مرسی در قبال موضوعاتی چون اسرائیل، آمریکا، ایران و سوریه مورد تحلیل‌های گوناگونی قرار گرفت. در این میان موضوع رابطه ایران و مصر از جایگاه والایی برای طرفین برخوردار است. این موضوع علاوه بر آنکه در نگاهی دو سویه و از منظر منافع ملی دو کشور مورد تدقیق ناظرین قرار گرفته است از منظر مشخص شدن جهت‌گیری کلان دولت مصر در قبال موضوعات جهانی و منطقه‌ای نیز حائز اهمیت است. نوع تعامل دولت مصر با ایران علاوه بر آنکه جهت‌گیری دولت مرسی در قبال نظم موجود جهانی را آشکار خواهد ساخت، در فضای داخلی جهان اسلام نیز جهت حرکت دولت جدید را هویدا خواهد ساخت.

در این رابطه، رسانه‌های دنیا هر روز اخبار متفاوت و گاهاً ضد و نقیضی را منتشر می‌کنند. رسانه‌های وابسته به صهیونیسم بین‌الملل، رسانه‌های وابسته به ارتجاع عرب و رسانه‌های جبهه مقاومت هر کدام به حسب مواضع افراد گوناگون اخباری را بر روی خروجی خود قرار می‌دهند. مناقشات مطرح شده پیرامون انعکاس مصاحبه مرسی با خبرگزاری فارس جمهوری اسلامی ایران نشانه‌ای آشکار از تشتت خبری موجود است. فارغ از مواضع متفاوتی که گاه و بی‌گاه ازسوی نزدیکان محمد مرسی و به تبع رسانه‌های دنیا پیرامون مواضع دولت جدید مصر در قبال موضوعات مختلف مطرح می‌گردد نوع مدل انتخابی توسط دولت جدید مصر به عنوان راهبرد کلان و استراتژیک، تعیین‌کننده مواضع اساسی این دولت خواهد بود. «تقابل حداکثری»، «تعامل حداکثری» و «تقابل تعاملی» با نظم موجود جهانی سه مدلی است که دولت جدید مصر به عنوان عضوی از مجموعه جهان اسلام می‌تواند از آن پیروی نماید. قرار گرفتن دولت مرسی در هر کدام از این سه مدل نوع تعامل آن با دولت ایران را نیز آشکار خواهد ساخت. 

تقابل حداکثری با نظم موجود؛ روی آوردن به اقدامات خشن و سخت بدون هرگونه تلاش برای تعامل سازنده با غرب به عنوان سردمدار نظم و تمدن جدید را به ارمغان خواهد آورد. در این شکل از برخورد غرب، شیعه و هر آنچه در دایره‌ای غیر از پیروان سلف صالح قرار گیرند به مثابه دشمن قلمداد خواهند شد. این نوع نگاه در گفته «محمدحسین الیعقوب» شیخ سلفی مصری که به نقل از «محمد مرسی» شیعیان را از یهودیان و غربی‌ها برای اسلام خطرناک‌تر می‌داند به وضوح به چشم می‌خورد. در این رویکرد که بیش از هر چیز تحت تاثیر آموزه‌های وهابیت در جهان اسلام شایع شده است تقابل با هم دین غیرسنی (شیعه) ارجح‌تر از تقابل با غیر هم دین (مسیحیت، یهودیت) و یا حتی بی‌دین (کفار) می‌باشد. این نگاه تندروانه که در برخی از شاخه‌های سلفی اخوان‌المسلمین نیز شایع است در بسیاری از ابعاد به دولت‌های مرتجع عرب منطقه به ویژه دولت عربستان متصل است. جریانات تندرویی چون القاعده، جماعت اسلامی، طالبان و نظایر اینها به چنین مدلی بازمی‌گردند. هر چند نقل قول «محمدحسین الیعقوب» به عنوان یکی از افراد وابسته به این جریان تاکنون مورد تائید قرار نگرفته اما نوع نگاه این جماعت ذی‌نفوذ را نشان می‌دهد.

تعامل حداکثری نیز در رویکرد دولت‌هایی چون ترکیه و عربستان قابل رویت است. دولت عربستان به عنوان نماد ارتجاع عرب علاوه بر آنکه از سلفی‌های تروریست موجود در اقصی نقاط دنیا به شکل کاملاً غیررسمی حمایت می‌کند از طریق کانال‌های رسمی و حکومتی تعامل حداکثری با غرب و اقمار غرب در جهان اسلام را در دستور کار قرار داده است. این دسته از دولت‌ها با ژست‌های مقطعی در برابر اقدامات رژیم صهیونیستی و تنها از منظر منافع ملی دولت متبوع خود دم از تقابل با اسرائیل را به میان می‌آورند ولی در عمل تقریباً هیچ‌گونه اقدامی در راستای منافع ملت فلسطین و لبنان برنداشته‌اند. دولت عربستان نماد دولتی است که باید در دو مدل تقابل حداکثری و تعامل حداکثری قرار داده شود. دقت در گزارشات سرویس‌های امنیتی غرب پیرامون نقش مقامات رسمی دولت سعودی در اقدامات تروریستی و از سوی دیگر رابطه چند بعدی دولت سعودی با غرب ناظر بر چنین ادعایی‌ است. این مدل به دنبال جا زدن نمونه‌ای از مدل اسلامی است که به تعبیر امام با عنوان «اسلام آمریکایی» معروف شده است.

جمهوری اسلامی ایران را باید سردمدار مدل تقابل تعاملی دانست. در این مدل، دولت ایران در عین آگاهی به وجود تقابلات بنیادین با تمدن غرب و نیز اقمار آن در جهان اسلام، بر لزوم تعاملی تمدنی و همزمان تقابلی فرهنگی با غرب و اقمارش تاکید دارد. در این مدل تمام تلاش بر آن است تا روح تمدن از غرب به خاستگاه الهی و اسلامی خود که همانا جهان اسلام است بازگردد. این مدل به دنبال آن است تا با بهره‌گیری از میوه‌های تمدنی موجود ریشه تمدن فعلی را که در مزرعه‌ای ناسوتی و مملو از انگاره‌های شیطانی‌ای چون اومانیسم و سکولاریسم قرار دارد به مزرعه‌ای لاهوتی مملو از انگاره‌های خدایی بازگرداند. 

همانگونه که اشاره شد در تحلیل‌های صورت پذیرفته پیرامون مواضع بنیادین دولت مرسی می‌توان دولت جدید مصر را در یکی از سه مدل مطروحه قرار داد. با این حال با کنار هم گذاردن مولفه‌های معنایی و مادی موجود در جامعه مصری می‌توان مدل احتمالی را که ملت و دولت جدید مصر انتخاب خواهند کرد و یا به بیان بهتر انتخاب کرده‌اند را مشخص نمود. جامعه مصر از سطح رشد اجتماعی مطلوبی در قیاس با بسیاری از کشورهای عرب برخوردار است. به حسب رشد اجتماعی و ارتباطات تنگاتنگ مردم مصر با جامعه جهانی خواستی اساسی برای پیشرفت و نقش‌آفرینی بیشتر در عرصه جهانی در میان ملت و دولتمردان مصر نهادینه شده است. سابقه تمدنی کم‌نظیر، برداشت متعادل و غیر رادیکال از شریعت اسلام، احساس وجود هویتی مستقل و غیر غربی و . . . خبر از خیزی بلند در جامعه مصر را می‌دهد. این جامعه (اکثریت) نه به مانند مدل اول به دنبال تقابلی بنیادین و سخت با غرب است و نه می‌تواند به مانند دولت ترکیه دل در گرو غرب داشته باشد. وجود بسترهای محکم اسلامی در جامعه مصر که از نتایج آن ظهور جنبش‌های معاصر اسلامی بوده است، سد محکمی در برابر حرکت جامعه مصر به سوی مدل ترکیه خواهد بود. در پایان آنکه؛ اختلاف‌های تاکتیکی که قطعاً میان ایران و مصر هر روز بیشتر از قبل هم خواهد شد ناقض وجود این دو دولت در داخل یک مدل مشترک نخواهد بود.»

منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها