محسن پیریایی: برخی تحلیلگران سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر این باورند که ایران پس از انقلاب، عملگرایی (پراگماتیسم) را مبنای تصمیم‌گیری‌های خود در حوزه روابط خارجی قرار داده است.

به اعتقاد این صاحبنظران مواضع و عملکرد ایران در برهه‌های مختلف تاریخ سیاست خارجی آن حکایت از رویکرد پراگماتیک تصمیم‌گیران ایرانی به مسائل مختلف بین‌المللی دارد.

تحلیلگران مذکور غلبه افکار عملگرایانه در حوزه سیاست خارجی پس از انقلاب را به دورانی خاص محدود نمی‌کنند و معتقدند حتی در دهه اول انقلاب که سمت‌گیری سیاست خارجی نوعی سمت‌گیری تقابل‌گرایانه بود، محدودیت محوری این سیاست خارجی باعث شد تا مسئولان سیاست خارجی نگاهی عملگرایانه به روابط خود با جهان خارج داشته باشند.

رویکرد واقع‌گرایانه در روابط بین‌الملل، جهان را مجموعه‌ای از دولت‌ها به عنوان بازیگران نظام بین‌المللی در نظر می‌گیرد که به منظور بیشینه‌سازی قدرت خویش در یک جهان بدون قدرت فائقه تلاش می‌کنند.

به اعتقاد رئالیست‌ها، نظام بین‌المللی فضایی هرج و مرج‌گونه(آنارشیک) است که دولت‌ها به عنوان اصلی‌ترین بازیگران آن برای یاری‌رساندن به خود یکه و تنها هستند و برای آنکه بتوانند این خودیاری را به عرصه عمل وارد کنند باید نسبت به بیشینه‌سازی قدرت خود به هر طریق اقدام کنند.

رویکرد رئالیستی در سیاستگذاری خارجی، مبتنی‌بر تجربه (امپریکال) و مبتنی‌بر نتایج عمل (پراگماتیک) است. تجربه‌گرایی مکتبی فلسفی است که معتقد است تمام آگاهی‌ها و دانش‌ها مبتنی بر تجربه‌اند و از طریق تجربه به دست می‌آیند.

پراگماتیسم که به عملگرایی، عمل باوری، مکتب اصالت عمل و مصلحت‌گرایی ترجمه شده، مکتبی است که ارزش افکار و اعمال را مبتنی‌بر فواید و نتایج عملی آنها می‌داند.

پراگماتیسم، شناخت یا ارزش حقیقت را بنا بر نتایج عملی یا سودمندی عمل تعریف می‌کند و بر این باور است که در حوزه سیاستگذاری خارجی کشورها، بازیگران عرصه بین‌الملل در مقام اتخاذ تصمیماتی برمی‌آیند که به بهترین شکل نیازهای آنها را برآورده ساخته، منافع ملی آنها را تامین کرده و ناظر به مصلحت آنان در شرایط زمانی و مکانی خاص باشد.

عملگرایی ایرانی

قائلین به عملگرایانه بودن تصمیم‌گیری‌ها در عرصه سیاست خارجی ایران، برای اثبات ادعای خود به مواضع دولتمردان ایرانی در قبال مسائل مختلف مرتبط با روابط خارجی ایران در طول دوران پس از پیروزی انقلاب اشاره می‌کنند.

آنان بر این باورند که سیاست خارجی ایران با وجود تاکید بر آرمان‌های زیربنایی جمهوری اسلامی و بنیان نهادن سیاست‌های کلی براساس این آرمان‌ها، در مقاطع مختلف سمت‌گیری‌هایی را از خود نشان داده که حکایت از توجه تصمیم‌گیران سیاست خارجی ایران به نتیجه عمل دارد.

البته همانگونه که اشاره شد تحلیلگران مذکور شواهدی را نیز به منظور اثبات این ادعا مطرح می‌کنند که کم و بیش از جانب دیگر نظریه‌پردازان نیز پذیرفته شده و البته مناقشاتی نیز درباره آنها وجود دارد.

گروهی از نظریه‌پردازان حوزه روابط خارجی تاکید می‌کنند اصولاً یکی از موفقیت‌های مقامات ایران چه در زمینه داخلی و چه خارجی این بوده که توانسته اند با حفظ اصول انقلاب که از دید عموم افراطی هم به نظر می‌رسید، در عمل با درک واقعیت‌ها و محدودیت‌های موجود، توازن و انعطاف لازم را به وجود آورند.

به باور آنان، ایران در حالی که در ارتباط با اهداف بلندمدت سیاست خارجی خود در شرایطی منحصر به فرد به سر می‌برد، به برقراری روابط حسنه و فعال در صحنه دیپلماسی نظر داشته و حتی با وجود آنکه آمریکا را خصم خود دانسته، اما به خاطر حفظ منافع ملی و مصالح نظام از تعامل با این کشور نیز در شرایط مقتضی دریغ نورزیده است، چرا که تصمیم‌گیران عرصه سیاست خارجی در برخورد با واقعیت‌های پیچیده جهان امروز به این نتیجه رسیده‌اند که نیل به اهداف و آرمان‌های انقلاب در کوتاه‌مدت و با توجه به محدودیت‌های موجود، واقع‌بینانه نیست و بنابراین در عین ایستادگی بر اصول، با واقعیت‌های موجود نیز کنار آمده و تلاش کرده‌اند از این عملگرایی مثبت خود حتی در تعامل با ایالات متحده نیز در جهت دستیابی به اهداف کشور استفاده نمایند.

گذشته از وقایع پیش آمده در روابط ایران و آمریکا در سال‌های جنگ تحمیلی، پس از حملات نظامی آمریکا به افغانستان و عراق روند تعامل ایران با این کشور در جهت مقابله با تاثیرات منفی اشغالگری‌های ایالات متحده در منطقه در ارتباط با افغانستان و اکنون درباره عراق، نمونه‌ای از اتخاذ رویکردهای پراگماتیک در سمت‌گیری سیاست خارجی ایران است.

طرح پیشنهاد تشکیل اجلاسی با حضور همسایگان عراق از سوی جمهوری اسلامی ایران و سپس حضور هیأت ایرانی با بیشترین تعداد شرکت‌کننده در اجلاس بغداد که روز شنبه با حضور نمایندگانی از کشورهای همسایه عراق و اعضای دائم شورای امنیت از جمله ایالات متحده آمریکا برگزار شد، نمونه خوبی از غلبه مصلحت‌گرایی در سیاست خارجی ایران است، چرا که در این برهه زمانی با توجه به تاثیرات بسیار منفی حضور آمریکا در عراق و همچنین افزایش قدرت منطقه‌ای ایران، این نکته از جانب دولتمردان به خوبی احساس شد که اکنون برگی دیگر از دفتر عملگرایی در سیاست خارجی ایران باید در مسیر حضور در نشست بغداد در جهت پایان دادن به بحران عراق و نیل به اهداف بلندمدت جمهوری اسلامی ایران در منطقه ورق بخورد.

برچسب‌ها