انتخابات انجمن پزشکان عمومی ایران بالاخره و بعد از چند دوره تأخیر در تاریخ بیست‌وسوم تیرماه در محل ساختمان نظام پزشکی در تهران برگزار شد.

یکی از مهم‌ترین و بارزترین تفاوت‌های انتخابات این دوره، شرکت تعداد نسبتا کثیری از پزشکان بود که حتی از نقاط مختلف کشورجهت دادن رأی به تهران آمده بودند. طبق تخمین‌های به عمل آمده، حداقل یک‌هزار نفر در این انتخابات حضور پیدا کرده و حدود 80 نفر نیز برای عضویت درهیأت مدیره آن نامزد شده بودند.

به‌نظر می‌رسد که این تغییر رفتار پزشکان برای شرکت کردن آنها در انتخابات انجمن پزشکان عمومی می‌تواند باعث ایجاد تغییرات مثبت فراوان در ساختار درمانی و بهداشتی کشور باشد زیرا هر چه فضای رقابتی برای حضور نامزدهای این انجمن‌ها بیشتر باشد، حضور افراد فعال‌تر و با افکار مفیدتر درجهت ارتقای نظام سلامت و درمان کشور بیشتر و در مجموع باعث بهبود روند بهداشتی- درمانی کشور خواهد شد.

اما یکی از دلایلی که احتمالا در این انتخابات موجب شده تا تعداد کثیری از پزشکان نسبت به آن حساس باشند، طرح پزشک خانواده است. اجرای این طرح در کشور برای تعداد زیادی از پزشکان و به‌خصوص پزشکان عمومی که در بخش خصوصی در حال فعالیت هستند، نگرانی‌های بسیاری ایجاد کرده است.

همانطور که می‌دانیم سیستم ارجاع بهداشتی- درمانی در مراکز روستایی و کم‌جمعیت کشور، مدت‌هاست که در حال اجراست. در اکثر مراکز روستایی ایران، بهورزان به‌عنوان نخستین اعضای خدمت‌دهنده بهداشتی کشور به انجام بسیاری از کارهای اصولی و پایه‌ای سلامتی می‌پردازند.

به وسیله این سربازان خدمتگزار است که طرح‌های واکسیناسیون کشوری و همینطور ده‌ها و صدها طرح ملی سلامتی با موفقیت انجام می‌شود. آنها حتی بسیاری از روستاهای کوچک‌تر و با جمعیت خیلی کم را نیز تحت پوشش خود داشته و به‌طور سیار به نیازهای اولیه بهداشتی این مناطق رسیدگی می‌کنند.

بیشتر فعالیت بهورزان در قالب کارهای بهداشتی و درمان‌های بسیار ابتدایی است و درصورت بیماری یک فرد، وی توسط آنها به پزشک ارجاع داده می‌شود. معمولا در این مناطق یک پزشک در مراکز بهداشتی- درمانی روستایی وظیفه درمان بیماران را برعهده دارد. این پزشکان نیز به‌طور سیار روستاهای کوچک‌ترحوزه خود را تحت پوشش داشته و به‌طور هفتگی برای درمان بیماران مناطق تحت پوشش خود به روستاهای کوچک‌تر مراجعه می‌کنند. اگر بیماران آنها نیاز به درمان تخصصی یا مراجعه به بیمارستان یا درمانگاه داشته باشند، این پزشکان به ارجاع بیماران خود به پزشکان متخصص یا درمانگاه‌ها و بیمارستان‌های بزرگ‌تر اقدام می‌کنند.

اما طرح ارجاع در مناطق با جمعیت بیشتر و به‌خصوص در شهرهای بزرگ، سال‌های زیادی است که مسکوت مانده و گامی به جلو برنداشته بود. در مناطق شهری و پرجمعیت‌تر، هزاران پزشک در بخش خصوصی به‌کار درمانی بیماران مشغول هستند و عملا از طریق درمان مردم ارتزاق می‌کنند. با ورود بیشتر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در درمان بیماران این مناطق جامعه و به‌کار بردن سیستم ارجاع در این مکان‌ها این هراس در بسیاری از پزشکان (به‌خصوص پزشکان عمومی) به‌وجود آمده است که آنها توان رقابت با سیستمی که در آن بیماران ملزم به پرداخت پول جهت مداوایشان نیستند،

نداشته و مطب‌های بسیاری از آنان از بیماران کمتری برخوردار شده عملا آنها مجبور به بستن مرکز درمانی خود یا باز نگهداشتن آن با سود کمتری شوند. این در حالی است که بسیاری از مراکز درمانی و مطب‌های مذکور به‌دلیل مشکلات فراوان و ازجمله تعداد نسبتا فراوان پزشک در آن مناطق و عدم ‌توان مالی مردم هم‌اکنون نیز در وضعیت مناسبی قرار ندارند.

البته این طرح ممکن است باعث بهبود وضعیت رفاهی مردم و بالابردن سطح بهداشتی- درمانی جامعه شود و از طرفی ممکن است باعث ایجاد فرصت‌های شغلی برای تعداد نسبتا کثیری از پزشکان و پیراپزشکان شود. اما بدون شک موفقیت طرح پزشک خانواده درگرو درنظر گرفتن مشکلات صنفی پزشکان شاغل در بخش خصوصی و نیز هماهنگی بیشتر با سازمان‌های بیمه درمانی کشور (به‌خصوص سازمان تأمین اجتماعی) است.

دولت، خود به‌عنوان متولی بیمه درصد بالایی از جامعه، موظف به تأمین شرایطی است که بیمه‌گزاران بتوانند از امکانات آن استفاده کنند. هم‌اکنون دفترچه بیمه خدمات درمانی (و همینطور تأمین اجتماعی) عملا در بسیاری از موارد مصرف خود را در مورد ویزیت پزشکان از دست داده است. بنابراین دولت و همینطور سازمان تأمین اجتماعی به‌عنوان سازمان‌های بیمه‌گر بزرگ کشور موظف هستند که شرایطی را به‌وجود آورند تا بیماران بتوانند از امکانات قرارداد بیمه خود استفاده کنند.

به‌نظر می‌رسد که در حال حاضر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در اجرای طرح پزشک خانواده جانب احتیاط بیشتری به جا آورده، توجه خود را در قالب این طرح در جهت حمایت بیشتر بیمه‌گزاران خود (خدمات درمانی) معطوف کند. همچنین اجرای این طرح نیاز به همکاری تنگاتنگ با سازمان تأمین اجتماعی دارد.

وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، همچنین به‌عنوان متولی بهداشت جامعه می‌تواند از امکانات خود برای ارتقای سطح بهداشت در مناطق شهری بزرگ‌تر و نیز اجرای طرح‌های غربالگری و مداخله‌گر برای ارتقای سطح سلامت جامعه استفاده کرده، در مکان‌هایی که بخش خصوصی قادر به انجام خدمات درمانی در کشور هستند، کوشش خود را در جهت نظارت بر بخش خصوصی و جلوگیری از تضییع احتمالی حقوق بیماران به‌کار ببرد.

به هر حال، موفقیت این طرح تنها با رعایت حقوق صنفی پزشکان و جامعه پزشکی میسر است وگرنه عوارض احتمالی آن (تعطیلی مطب و درمانگاه‌های تعداد کثیری از پزشکان و بیکاری آنها و نیز کارمندان شاغل در آن) ممکن است از مزایای آن بیشتر بوده، این طرح را با شکست مواجه سازد.

دکتر بابک قرایی مقدم، عضو اسبق هیأت مدیره انجمن پزشکان عمومی ایران

منبع: همشهری آنلاین