همزمان اوقات فراغت به واسطه تغییر در سبک زندگی گسترش یافته و هم رسانهها بهویژه تلویزیون به کانون اصلی تأمین سرگرمی بدل شده است. فارغ از سویه سرگرمکننده مسئله، نیاز به دانش و اطلاعات برای پیشبرد و بهبود کیفیت زندگی ایجاب میکند تا جعبه جادو فارغ از افسونگریهای همیشگی به روشنگریهای ضروری هم بپردازد و این چه پارادوکس جذابی برای ابررسانه تلویزیون است که از یک سو باید مخاطب را بر بالهای تخیل خود از واقعیت زندگی رها ساخته و از سوی دیگر بنا بر کارکرد آیینه بودنش او را برای سازگاری با واقعیتهای زندگی تربیت کند. بهعبارت دیگر گریز از واقعیت و آشنایی با واقعیت کارکردهای دوگانه تلویزیون در مقام یک رسانه است که هرکدام بخشی از نیازهای مخاطبان خود را برآورده میکند. این فرایند در نهایت ضرورت تخصصیشدن شبکههای تلویزیونی را ایجاب میکند. خوشبختانه در سالهای اخیر علاوه بر افزایش کمی شبکههای تلویزیونی شاهد تخصصی شدن این شبکهها هستیم که میتوان آن را توسعه کیفیگرا هم دانست.
اکنون بعد از تأسیس شبکههایی مثل نمایش، ورزش و پویانمایی، خبر از راهاندازی شبکه سلامت به گوش میرسد. سلامت از آن دست مقولاتی است که همیشه و از هر طیف و گروهی مخاطب داشته و کسی نیست که خود را بینیاز از مسائل سلامت محور بداند. اما به صرف تأسیس یک شبکه تخصصی نمیتوان دل خوش کرد و آن را بهمعنای توسعه کیفی تلویزیون تأیید کرد. واقعیت این است که تأسیس انواع شبکههای تلویزیون اگرچه ضروری و نیاز جامعه امروز است اما چگونگی تأمین برنامههای آن و پرهیز از موازیکاری یا تکراری بودن باید بهعنوان تبصره تأسیس این شبکه و نمونههای مشابه لحاظ شود. همینکه یک شبکه تخصصی تلویزیونی راهاندازی شود کافی نیست؛ این تازه گام اول است. مهم تأمین محتوایی این شبکهها و جلب رضایت مخاطبان است.
اتفاقا شبکههای تخصصی به خلاقیت و نوآوری بیشتری در برنامهسازی نیاز دارند و چون سویه آموزشی و دانش محوری آن بیش از وجه سرگرمکنندگی است باید هوشمندانه در یک ترکیب خلاقانه از آموزش و نمایش ساماندهی شود که هم بتواند از حیث رسانهای مخاطبپسند باشد و هم به اصول علمی وفادار. واقعیت این است که در یک دهه گذشته بسیاری از مردم از برنامههای پزشکی و سلامتمحور تلویزیون شکایت داشتند که هربار درباره درمان یک بیماری یا خاصیت داروها و مواد غذایی توصیههای متضادی ارائه میدهند و گاه در تشخیص و شیوه معالجه مخاطب را گیج میکنند. رسانهها، بهویژه تلویزیون همواره مرجع قابل اعتمادی برای مردم بوده و بسیاری از آنها برای تأیید و صحت گفتههایشان آن را به پیامهای تلویزیونی ارجاع میدهند، لذا صحت علمی برنامه پزشکی و سلامت در تلویزیون از اهمیت فوقالعادهای برخوردار بوده و بیدقتی و سهلگیری در آن میتواند سلامت جامعه را تهدید کند.
از سوی دیگر سلامت صرفاً جنبه زیستی و بدنی دارد و ابعاد روانی و اجتماعی انسان را هم دربرمیگیرد، لذا این شبکه از ظرفیت محتوایی خوبی برای ساخت برنامههای جذاب و تأثیرگذار در حوزه سلامت روان برخوردار بوده که با توجه به شرایط جامعه امروز قطعا با استقبال خوبی از سوی مخاطبان روبهرو خواهد شد. راهاندازی شبکه سلامت را باید به فال نیک گرفت؛ به شرط اینکه سلامت برنامههایش، هم از حیث رسانهای و مخاطبشناسی و هم از لحاظ علمی و پزشکی تضمین شود.