و باز هم این شبکه تنها خود را موظف به پوشش زنده بخشهایی اندکی از المپیک که ورزشکاران هموطنمان در آن حضور داشتند میدانست و سایر بازیهای المپیک که اتفاقاً کم هم نبودند بهصورت ضبطشده آنهم در ابعاد محدودی پوشش داده شدند که اگرچه این شیوه پخش در قیاس با سالهای دور یک امتیاز بزرگ و یک حرکت رو به جلو بهحساب میآمد اما در مقایسه با آنچه اقتضای نبرد رسانهای امروز دنیاست و آنچه در اکثر تلویزیونهای دنیا بهخصوص تلویزیونهای کشورهای همسایه دیده میشود، تلویزیون ما کار بزرگی از منظر پخش این رقابتها بهگونهای که تأثیرگذار باشد انجام نداده است.
البته بدیهی است که گستردگی رقابتهایی در حد و اندازه المپیک آنچنان است که امکان پوشش تمام این رقابتها به هیچ عنوان وجود ندارد اما اینکه از نگاه شبکهای که 19سال قدمت دارد و سالیان سال بهعنوان شبکه مسئول پخش رقابتهای ورزشی شناخته میشده پخش بازیهای المپیک به چند میان برنامه کوتاه بازیهای ورزشکاران ایرانی محدود شود معنیاش هرچه باشد پوشش درست و اصولی المپیک نیست.
اما اگر در این ارزیابی شیوه جدید پخش برنامههای سیما یعنی شیوه پخش دیجیتال را هم درنظر بگیریم در آن صورت موضوع کمی متفاوت خواهد بود و باید عملکرد دو هفتهای شبکه تازه تاسیسِ دیجیتال تلویزیون یعنی شبکه ورزش را هم در پوشش بازیهای المپیک لندن مورد بررسی قرار بدهیم که عملکرد این شبکه از زوایای مختلفی قابل بررسی است: نخست آنکه مشخص نیست نوع برنامهریزی سیما چگونه بوده که با وجود گذشت چندماه از پخش آزمایشی این شبکه در سطح شهر تهران و در شرایطی که انتظار میرفت پخش سراسری آن قبل از شروع بازیهای المپیک آغاز شود این مهم به روز ششم المپیک موکول شد و تا عموم مردم از این موضوع مطلع شوند و برای دسترسی به آن اقدامی بکنند، کمی دیر شد.
عملاً ده دوازده روز از امکان تماشای این بازیها از دست رفته بود، اقدامی که بسیار عجیب و غیرمنطقی بهنظر میرسید و در شرایطی که تمام رسانههای دنیا از حداقل امکانات خود برای تأثیرگذاری و تبلیغ بهتر و بیشتر خود استفاده میکنند این جفای سیما بهخود و میزان تأثیری که میتواند دستکم در مدت زمان محدود بر بینندگانش بگذارد در نوع خود غریب و غیرمعمول بهنظر میرسید.
اما نکته دیگر که کلاً نادیده گرفته شد موضوع امکان دسترسی عموم بینندگان تلویزیونی به شبکههای دیجیتال تلویزیون مثل همین شبکه ورزش است که اگرچه هنوز آمار رسمی از درصد بینندگانی که از این سیستم جدید استفاده میکنند منتشر نشده است اما بر مبنای مشاهدات و تجربیات غیرآماری و غیررسمی میتوان حدس زد که هنوز عده بینندگانی که وارد عرصه پخش دیجیتال نشدهاند به میزان فراگیر و اکثریت مطلق نرسیده است. بیتردید بهتر بود که سیما واگذاری پخش بازیهای المپیک در ابعاد وسیع را دستکم تا چند ماه پس از آغاز پخش سراسری شبکه دیجیتال ورزش از این شبکه به تأخیر میانداخت و به جای آن ویژه برنامههای پر و پیمان تری را برای شبکه سه- که هنوز ترک آن و عادت به تماشای ورزش از شبکه دیگری زود است - تدارک میدید.
اما اگر بخواهیم از جنبهویژه برنامههای شبکه ورزش به عملکرد آن نگاه کنیم، باید گفت که عملکرد آن با توجه به جوان بودن و تازه تاسیس بودن آن در مجموع بالاتر از حد انتظار بود و این شبکه از همان ابتدای بازیها با درک درست از ماموریت و رسالت خود و به دور از پارهای بینندهآزاریهای شبکههای قدیمیتر سیما (مانند پخش بیحساب و کتاب و دل زننده تبلیغات تلویزیونی که حتی تا ثانیه صفر پیش از سوت شروع مسابقات ورزشی هم ادامه مییابد) به شکل تمام وقت و در قالب چندین شیفت کاری بازیهای المپیک را پوشش داد و علاوه بر این در اطلاعرسانی ساعت بازیها و نیز نتایج کسب شده توسط ورزشکاران ایرانی و غیرایرانی هم بسیار خوب عمل کرد و این پاشنه آشیل خبری سیما را که بینندگان را تا پخش بخش بعدی خبر ورزشی بیخبر و معطل نگاه میداشت برای همیشه مرتفع کرد تا از همان روزهای ابتدایی سراسریشدن بینندگان زیادی را برای خود دست و پا کند و گوی ورزش تلویزیون را از شبکه سه برباید هر چند که در ادامه راه پرفراز و نشیبی در پیش دارد و اگر در دام پخش بیحد و حصر پیامهای بازرگانی نیفتد و اشتباهاتی مانند تفاوت نگذاشتن بین پخش زنده رقابتهای مهم ورزشی مانند المپیک و سپردن طولانی مدت تریبون برنامه به مجری و کارشناس برنامه که حاصلی جز فاصله گرفتن از رسالت ذاتی شبکه و آزردگی و نارضایتی مخاطبین به همراه ندارد را دوباره مرتکب نشود میتواند جایگاه خود را بهعنوان یک شبکه ورزشی پربیننده تثبیت کند.