به گزارش همشهری آنلاین، حمیدرضا ترقی در یادداشت «عربستان آخرین امید غرب علیه بیداری اسلامی» آورده است:
رژیم آل سعود در طی دهه اخیر به عنوان آخرین خط دفاعی غرب و اسرائیل در مقابل جبهه مقاومت اسلامی و بیداری اسلامی عمل کرده است. 30 درصد درآمد نفتی عربستان صرف حمایت و پشتیبانی از اقدامات افراطی وهابیون در عرصههای فرهنگی و تروریستی و سیاسی میشود.
ظهور بن لادن از داخل عربستان و ایجاد جنبش طالبان در منطقه که با پشتیبانی عربستان و آمریکا برای خدشه وارد کردن به اسلام و ترویج اسلامهراسی و نشان دادن چهره کریه از خشونت و جنایات طالبانی طراحی شد امروز به معضلی برای آمریکا در منطقه تبدیل شده است.
گروه القاعده که با پشتیبانی مالی رژیم آل سعود اقدامات تروریستی در جهان اسلام را طراحی و اجرا میکند،امروز دستش به خون صدها هزار انسان بی گناه در افغانستان و پاکستان و ایران و عراق و سوریه آغشته است و بزرگترین خدمت را به اهداف آمریکا واسرائیل و ارتجاع عرب نموده است.
رژیم آل سعود که مانع روی کارآمدن دولت ضد اسرائیلی در مصر بود و هزینه سنگینی را برای پیروزی «احمد شفیق» عامل بازمانده نامبارک متحمل شد، ماههاست با حمایت از تروریستهای تحت اختیار الهاشمی در عراق جان انسانهای بیگناه و شیعیان را در آن کشور میگیرد و سعی در سرنگونی دولت قانونی مالکی دارد.
این رژیم به اعتراف فارن پالیسی از طریق عمرسلیمان رئیس سازمان اطلاعات دولت نامبارک با سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی برای بر هم زدن استقلال و امنیت ایران اقدامات فراوانی انجام داده است. وزیر اطلاعات جدید عربستان در طراحیهای متعدد علیه دولت سوریه و برای براندازی نظام انقلابی آن کشور شرکت داشته است.
این رژیم که دربست در اختیار آمریکا و همگام با سیاستهای اسرائیل با حمایت از آل خلیفه و عبداله صالح در یمن علیه انقلابیون آن کشورها وارد عمل شده و به کشتار انقلابیون پرداخته، در دوران جنگ تحمیلی صدام علیه ایران نیز از هیچ کمک مالی برای تقویت صدام علیه ایران دریغ نکرد و با تشکیل شورای همکاری خلیج فارس سعی در ایجاد جبههای علیه ایران داشته، بسیار عجیب است که چگونه خود را در بین کشورهای غیر متعهد جا زده و علیرغم تعهد کامل به آمریکا، غیر متعهد نام گرفته است.
اینک بیداری اسلامی از دیوارهای سخت و صعبالعبور عربستان به درون آن کشور رخنه کرده و استانهای شرقی عربستان را به جنبش و شورش علیه رژیم آل سعود واداشته، مردم استانهای نفتخیز عربستان را اکثراً شیعیانی تشکیل میدهند که در بدترین وضع رفاهی و تبعیضآمیز کارگری مرکز نفتی این کشور را بعهده داشته و نقش مهمی تا کنون در ثبات اقتصادی عربستان داشتهاند. برخورد خشن و غیرعقلانی ارتش عربستان علیه تظاهرات مسالمتآمیز شیعیان و دستگیری شیخالنمر و بدرفتاری با زندانیان آنها رژیم آل سعود را به دم پرتگاه خطرناکی کشانده است.
چنانچه اعتصاب کارگران شیعه در پالایشگاه نفت آرام کو آغاز شود سقوط رژیم آل سعود که 90 درصد بودجهاش به این مرکز نفتی وابسته است قطعی خواهد بود.
بی شک اگر آل سعود دست از اقدامات تروریستی و کشتار و سرکوب انقلابیون در بحرین و یمن و عربستان بر ندارند و پایش را از سوریه و عراق و مصر کنار نکشد آیندهای جز مبارک و قذافی برایشان نمیتوان انتظار داشت. در چنین شرایطی تجدیدنظر در روابط ایران با عربستان با لحاظ سیاستهای آمریکا در منطقه در خصوص ایجاد گسترش شکاف بین جمهوری اسلامی و کشورهای اسلامی حوزه خلیج فارس بسیار ضروری به نظر میرسد.