2هفته پیش ساکنان آپارتمانی در یکی از خیابانهای اصفهان متوجه بوی شدید تعفن شدند که همه ساختمان را پر کرده بود. بو از واحدی منتشر میشد که زن تنهایی به نام آیدا در آنجا زندگی میکرد. همسایهها هرچه زنگ خانه این زن را زدند، جوابی نشنیدند و ماجرا را به پلیس اطلاع دادند. مأموران بعد از حضور در محل حدس زدند که اتفاق شومی برای زن تنها افتاده و با هماهنگی مرجع قضایی، قفل در را شکستند و وارد آپارتمان شدند.
آنها در یکی از اتاقها جسد بیجان صاحبخانه را دیدند که روی زمین افتاده بود و دستهایش از پشت سر بسته شده بود. با گزارش ماجرا به بازپرس ویژه قتل اصفهان، تیمی از کارآگاهان اداره آگاهی وارد عمل شدند و تحقیقات برای کشف راز جنایت کلید خورد. مأموران در بررسی قتلگاه زن تنها متوجه بههمریختگی اثاثیه خانه و سرقت طلاها و مقداری از لوازم داخل خانه شدند.
این احتمال وجود داشت که آیدا، قربانی سرقتی مرگبار شده باشد اما سالم بودن قفل در خانه و در و پنجرهها و همچنین پیدا شدن لوازم پذیرایی در آشپزخانه این فرضیه را رد کرد. مأموران به این نتیجه رسیدند که عامل جنایت فردی آشنا با مقتوله بوده و بعد از قتل برای اینکه پلیس را گمراه کند اقدام به سرقت مقداری از اثاثیه خانه و جواهرات مقتوله کرده تا همه تصور کنند که قتل با انگیزه سرقت رخ داده است.
کشف علمی یک جنایت
کارآگاهان در این مرحله شروع به انگشت نگاری از لوازم پذیرایی داخل آشپزخانه کردند. روی یکی از لیوانها اثر انگشتی بود که با اثر انگشت قربانی مغایرت داشت. تیم تحقیق شک نداشت که این اثر انگشت متعلق به قاتل است و به این ترتیب نخستین سرنخ در اختیار مأموران قرار گرفت.
در ادامه، کارآگاهان به شناسایی افرادی پرداختند که آیدا با آنها در ارتباط بود. در بین این افراد پسر جوانی به نام سیاوش دیده میشد که چند ماهی از آشناییاش با مقتوله میگذشت. مأموران بررسیهای خود را ادامه دادند و متوجه شدند که سیاوش آخرین کسی بوده که همراه مقتوله دیده شده است. مأموران او را به اداره آگاهی دعوت کردند و پس از اینکه توانستند اثرانگشت وی را بگیرند، با مطابقت دادن این اثر با اثری که در صحنه جنایت پیدا شده بود متوجه شدند که هر دو اثر انگشت متعلق به یک نفر است.
راز مرگبار
سیاوش چهارشنبه گذشته بازداشت شد گرچه در بازجوییهای نخست خود را بیگناه میدانست اما وقتی با مدارک محکمهپسند پلیس روبهرو شد، لب به اعتراف گشود. او گفت: مدتی بود که آیدا را میشناختم. او تنها زندگی میکرد و به وی علاقهمند شده بودم اما چون چند سال از من بزرگتر بود، میدانستم که خانوادهام با ازدواج ما مخالفت میکنند. برای همین میخواستم به آشناییام با او خاتمه دهم و با دختر دیگری ازدواج کنم اما وقتی آیدا از این ماجرا باخبر شد مرا تهدید کرد.
او گفت که از من فیلم تهیه کرده و اگر وی را ترک کنم، فیلمها را در اختیار نامزدم قرار میدهد و آبرویم را میبرد. شب حادثه برای گرفتن فیلمها و حرف زدن با او به خانهاش رفتم. آیدا نمیخواست کوتاه بیاید و مرا تهدید میکرد. برسر همین مسئله بحثمان شد و وقتی مشاجرهمان بالا گرفت، او شروع به داد و فریاد کرد.
از ترس اینکه همسایهها متوجه شوند، دستم را روی دهانش گذاشتم اما او دست بردار نبود. به همین دلیل سیمی را دور گردنش انداختم و او را خفه کردم. سرهنگ حسینزاده، رئیس پلیس آگاهی استان اصفهان با اشاره به کشف این پرونده در کمتر از دو هفته و با استفاده از شگردهای علمی به همشهری گفت: بعد از اعترافات متهم، برای او قرار قانونی صادر شد و وی در اختیار مرجع قضایی قرار گرفت.