پرونده این جنایت دو سال پیش ورق خورد. شهریور سال 89، مأموران پلیس بندر انزلی در جریان قتل مرد جوانی در خانهاش قرار گرفتند و راهی محل حادثه شدند. بررسیها نشان میداد که این مرد بر اثر اصابت گلوله به سینه از فاصلهای نزدیک به قتل رسیده و عامل جنایت بیآنکه دست به سرقت از داخل خانه بزند، متواری شده است.
مأموران برای پی بردن به راز جنایت به تحقیق از همسر مقتول پرداختند. این زن نخستین کسی بود که با جسد شوهرش روبهرو شده و ماجرا را به پلیس گزارش کرده بود. او در تحقیقات گفت: برای خرید از خانه خارج شده بودم و وقتی برگشتم، متوجه شدم که در حیاط باز است. نگران شدم و با عجله خودم را به داخل خانه رساندم اما با دیدن جسد شوهرم، شوکه شدم و ماجرا را به پلیس خبر دادم.
مسافر ژاپن
بررسی محل جنایت، نحوه قتل و عدم سرقت لوازم باارزش داخل خانه نشان میداد که جنایت با انگیزه انتقامجویی و از سوی فردی آشنا صورت گرفته است. با این سرنخ، تحقیقات پلیس ادامه یافت و مأموران متوجه شدند که مقتول سالها قبل در کشور ژاپن به سر میبرده اما در آنجا با تعدادی از قاچاقچیان ایرانی موادمخدر درگیر و به ضرب گلوله مجروح شده بود. با شکایت این مرد، پلیس ژاپن وارد عمل شده و توانسته بود تعدادی از قاچاقچیان را دستگیر و راهی زندان کند اما از همان زمان قاچاقچیان دستگیر شده از مقتول کینه به دل گرفته و بعد از آزادی از زندان او را تهدید کرده بودند که بهخاطر شکایتش، از وی انتقام میگیرند.
با این اطلاعات فرضیه اینکه مقتول پس از بازگشت به ایران از سوی قاچاقچیان مقیم ژاپن یا آشنایان آنها به قتل رسیده باشد مدنظر قرار گرفت اما در ادامه تحقیقات سرنخی که ثابت کند این جنایت توسط قاچاقچیان صورت گرفته، بهدست نیامد.
نامه رازگشا
مأموران در بررسیها، به تحقیق پیرامون زندگی شخصی مقتول پرداختند. آنها متوجه شدند که وی از مدتی قبل اختلاف شدیدی با همسرش داشته و این اختلافات به دعوا و درگیری خانوادگی هم کشیده شده است. بنابراین همسر مقتول تحت بازجویی قرار گرفت اما مدعی شد: من و همسرم با هم اختلاف داشتیم اما این اختلافات به حدی نبود که من دست به جنایت بزنم. اظهارات زن جوان در حالی بیان میشد که مأموران متوجه شدند برادر او به نام فریدون پس از قتل داماد خانواده به طرز مرموزی ناپدید شده است.
وقتی مشخص شد که فریدون رابطه خوبی با خواهرش داشته و مدام به خانه آنها رفتوآمد میکرده است، ظن مأموران به وی بیشتر شد و به همین دلیل قاضی پرونده دستور بازرسی خانه او را صادر کرد. مأموران زمانی که برای پیدا کردن سرنخی در این پرونده راهی خانه فریدون شدند، در آنجا نامهای پیدا کردند که او برای همسرش نوشته بود. فریدون در این نامه گفته بود:
«من بهخاطر قتل تحت تعقیب پلیس هستم و مجبورم مدتی ناپدید شوم و نباید نگران من باشید.» پیدا شدن این نامه شکی باقی نگذاشت که مرد جوان در قتل دامادشان نقش داشته است و به همین دلیل مأموران بازجویی از خواهر او (همسر مقتول) را از سر گرفتند. زن جوان وقتی دید پلیس پی به ماجرا برده مدعی شد: من و شوهرم مدتی بود که اختلاف داشتیم، او مرا کتک میزد و وقتی برادرم از ماجرا باخبر شد، نقشه قتل وی را کشید.
زن جوان ادامه داد: من با فروش طلاهایم، مبلغی تهیه کردم تا برادرم بتواند با آن اسلحه بخرد. یک روز که او به خانه ما آمده بود، اسلحه را در یکی از اتاقها مخفی کرد تا اینکه روز حادثه، وقتی شوهرم در خانه در حالت خواب و بیدار بود، برادرم به آنجا آمد تا نقشهاش را عملی کند. همان لحظه به بهانه خرید از خانه خارج شدم و ساعتی بعد وقتی برگشتم، متوجه شدم که برادرم نقشهاش را اجرا کرده و شوهرم را به ضرب گلوله به قتل رسانده است.
پایان دو سال فرار
با اعترافات زن جوان، برادر او به اتهام قتل تحت تعقیب قرار گرفت و درحالیکه تصور میشد وی به ژاپن گریخته، مأموران دریافتند که او در یکی از استانهای جنوبی کشور دیده شده است. تیمی از کارآگاهان با دریافت نیابت قضایی راهی جنوب کشور شدند اما ردی از او بهدست نیاوردند. سرهنگ عبادالله کریمی، رئیس پلیس آگاهی استان گیلان با بیان این خبر گفت: درحالیکه جستوجو برای دستگیری عامل جنایت ادامه داشت این بار خبر رسید که وی در استان گیلان دیده شده است.
بنابراین بررسیها وارد مرحلهای تازه شد تا اینکه مأموران رد متهم فراری را در جاده رشت - انزلی شناسایی و او را که سوار یک خودروی سواری بود، دستگیر کردند.سرهنگ کریمی ادامه داد: متهم بعد از انتقال به اداره آگاهی به قتل داماد خانواده اعتراف کرد و مدعی شد که برای رهایی خواهرش از دست او دست به این جنایت زده است. به گفته رئیس پلیس آگاهی استان گیلان، مرد جنایتکار بعد از بازسازی صحنه قتل با قرار قانونی راهی زندان شد و این پرونده در اختیار مرجع قضایی قرار گرفت.