از آنچه تا به حال گذشته میتوان نتیجه گرفت که سریالهای امسال در منحنی کیفی از جایگاه بالایی برخوردار نیستند و زیر خط متوسط حرکت میکنند.
راز پنهان؛ مشکلات به آسانی حل میشود
سریال راز پنهان که از شبکه یک پخش میشود، ابتدا قرار نبود در ماه مبارک رمضان روی آنتن برود و همزمان با این سریال، سریال «راستش را بگو» با روایت بخشهایی از زندگی شهید چمران مراحل ساخت را سپری میکرد، اما درنهایت مهدی فرجی مدیر شبکه یک سیما ترجیح داد راز پنهان در این ماه از شبکه یک پخش شود.
این سریال تلویزیونی سومین کار فلورا سام در مقام کارگردانی بهشمار میرود. او در شبهای قدر سال گذشته سریال سهقسمتی «ناز و نیاز» را کارگردانی کرده بود و در نوروز امسال نیز مجموعه «توطئه فامیلی» را ساخته بود که از محتوای طنز برخوردار بود.
بهنظر میرسد فلورا سام که در تمام آثارش نگاه ویژهای به بحث خانواده و احترام میان اعضای خانواده دارد، در توطئه فامیلی و ساخت آثار طنز موفقتر است؛ چنانکه میبینیم راز پنهان با اینکه از ساعت پخش مناسبی برخوردار است اما چندان در جذب مخاطب موفق نیست.
یکی از دلایلی که در این میان تأثیرگذار است، داستان تکراری فراموشی است که تقریبا در آثار ایرانی با تمی مشابه بهکار گرفته میشود؛ در پی ایجاد افت و خیزهایی برای فرد مبتلا به فراموشی، دست نیرنگکنندگان رو میشود، فرد به اشتباهاتش پی میبرد، کانون خانواده گرم میشود و مشکلات به آسانی با پایانی شیرین برطرف میشوند. حضور پیشکسوتان بازیگری نظیر داریوش ارجمند و پروانه معصومی نیز خیلی بهکار کمک نکرده و الهام حمیدی هم بازی فوقالعاده یکنواختی را از خود به نمایش گذاشته است.
چمدان؛ فارغ از کشش داستانی
مجموعه تلویزیونی «چمدان» به کارگردانی خسرو ملکان ساختهشده که بهمدت 13سال از تلویزیون دوری گزیده بود. هرچند که این کارگردان در کارنامه خود تولید آثار پربینندهای را دارد اما دوری 13ساله او از تلویزیون منجر شد تا به خوبی ذائقه مخاطب امروزی را درک نکند و سریالی بسازد که هرچند تلاش شده تا در ژانر طنز قرار بگیرد ولی مخاطبپسند نیست و تا به حال حداقل مخاطبان پیگیری نداشته است. هرچند این سریال زمان پخش مناسبی هم ندارد و آخرین سریال مناسبتی است که از تلویزیون پخش میشود اما اگر در روایت داستان کشش بیشتری وجود داشت و انتخاب بازیگران با سلیقه بیشتری صورت میگرفت، چمدان مخاطبانش را بیدار نگهمیداشت تا پیگیرش باشند.
خداحافظ بچه؛ کش آمدن داستان
تا به حال سریال منوچهر هادی با نام «خداحافظ بچه» نسبت به سایر رقبا از شانس بیشتری برخوردار بوده و یکی از همین شانسها پخش این سریال بلافاصله پس از اذان مغرب است. درهرحال در این زمان، اعضای خانواده در کنار یکدیگر مشغول صرف افطار هستند و آمادگی بیشتری برای تماشای تلویزیون دارند.
سریال خداحافظ بچه روایت داستان ناباروری زوجی جوان است که بچهدار شدن به قدری برایشان اهمیت دارد که هرچند داعیه اخلاقگرایی دارند اما برای رسیدن به آن، اخلاقیات را زیرپا میگذارند و دائم به فکر رسیدن به مراد خود، حال به هر راهی که شده، هستند.
بازی خوب شهرام حقیقتدوست در این سریال به همراه مهراوه شریفینیا یکی از نقاط قوت سریال است و حقیقتدوست نشان داد که دیگر آن جوان سر به هوای سریال «خط قرمز» نیست و کارگردانها همچنان میتوانند برای نقشهای اصلی از او بهره ببرند. اما بازی خوب این بازیگران در کنار داستان خطی بچه دزدی کمی کمرنگ شده و بهنظر میرسد اگر این داستان بیرمق یافتن بچه به شیوههای مختلف بخواهد همچنان ادامه پیدا کند و تا 30شب کش بیاید، همین مخاطبانی هم که بهزور جمع شدهاند، از دست بروند، مگر اینکه سازندگان سریال که هنوز هم مشغول تصویربرداری هستند، فکری به حال این ماجرا کرده باشند و افت و خیزی به این ماجرا بدهند.
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد؛ عدماستقبال مخاطب
پس از پخش مجموعه «کلید اسرار» که یک سریال ترکیهای بود و استقبال مخاطبان از برخی داستانهای آن که مبنای مذهبی داشت، تلویزیون تصمیم گرفت تا سریالی داخلی و با توجه به همین مضامین بسازد. در ابتدای راه هم این داستانها برای مخاطب دلپذیر بود و آنها را پیگیری میکرد. شبکه تهران هم از فرصت استفاده کرد و در مناسبتهای مختلف آنها را روی آنتن برد و خیالش بابت پر کردن آنتن راحت بود اما ادامه این ماجرا و بیمزه و تکراری شدن داستانهای آن که بهشکلی شعارزده به مسئله عقوبت انجام کارهای خوب و بد میپرداخت پس از مدتی مخاطب را پس زد.
در چنین شرایطی که شبکه تهران به فکر ایجاد راهکارهای جدید در ساخت این مجموعه بود، در تصمیمی عجیبتر ساخت قسمتهایی از آن را برایماه مبارک رمضان در دستور کار خود قرار داد. نتیجه هم این شد که این سریال که در حال حاضر نسخه ترکیهای آن دیگر بهدلیل اشاعه خرافه دوبله نمیشود، با کمترین رضایتمندی از سوی مخاطبان روی آنتن برود.