در طول این مدت شهر تهران تغییرات بسیاری کرده است. بانی برخی از این تغییرات هم سازمان زیباسازی شهر تهران است. سیدجواد شوشتری در اواخر سال 89 از افزایش کیفیت زندگی شهروندان خبر داده و در آن روزها وجه ممیز تهران نسبت به سایر شهرهای جهان را داشتن نقاشیهای دیواری دانسته بود. امروز اما او معتقد است که کارهای نکرده بسیاری در بخش زیباسازی شهر تهران وجود دارد؛ در عین حال هم میگوید تهران میتواند با داشتن پیادهراههای زیبا به شهری ویژه تبدیل شود. گفتوگوی همشهری با سیدجواد شوشتری به بهانه ساخت پیادهراه امامحسین در پی میآید.
- بهعنوان آغاز سخن از پروژه پیادهراه امام حسین و میدان شهدا چه خبر دارید؟
ما قول دادیم که این پیادهراه را در آذرماه تحویل شهروندان دهیم. طراحی پروژه میدان امام حسین بهدلیل موضوع امام حسین(ع) و شهدا، پروژهای بسیار سخت است؛ یعنی این پروژه صرفا یک پیادهراه نیست بلکه باید بهعنوان یک شاخص شهری باشد. در این پروژه بسیاری از شهرسازان و معماران شهری حضور دارند. از آنجا که این پروژه بهصورت طرح و اجراست و ما با حیات اجتماعی روبهروییم حساسیت بسیاری دارد. از طرفی یک پیادهراه میشود که تمام اجزایش کامل باشد؛ یعنی پیادهراه صرفا این نیست که آسفالت یک خیابان را بکنیم و سنگفرش کنیم بلکه باید پیادهراه را مدیریت کنیم. یک پیادهراه به لحاظ کفسازی، نور، مغازهها، سرویس بهداشتی، مبلمان، نمازخانه و مسجد بسیار دارای اهمیت است. پیادهراه امکانات ویژهای میخواهد تا برای مردم جذابیت داشته باشد و خستهکننده نباشد. از طرفی بعد از ساخت پیادهراه برنامههایی که در آن اجرا میشود نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
در این کار وسواس بسیاری از روز اول وجود داشت. تا حالا شش پیمانکار برای نماسازی این پیادهراه عوض کردهایم. هر روز طرحها و ایدههای تازهای مطرح میشود. دلیل این امر هم این است که تاکنون، کار جدی و اصولیای در حوزه ساخت پیادهراه صورت نگرفته است. ما حقیقتا تنها کارگریم. در این پروژه همه با اعتقاد در حال فعالیت هستند. اعتقاد داریم این کار برای شهدا و امام حسین(ع) و مردم است. دوست نداریم کاری تحویل دهیم که پس از چندی ویران شود. میخواهیم یک یادگار بنا کنیم.
- چه سازمانهایی از شهرداری تهران درگیر این پروژه هستند؟
تنها سازمان زیباسازی درگیر این طرح نیست. سازمان عمران مناطق شهرداری، سازمان فنی مهندسی، شرکت صنایع و مشاغل، سازمان حملونقل و ترافیک و شهرداریهای مناطق 7، 12،13و14در این پروژه سهیم هستند. اهمیت این پیادهراه بهگونهای است که خود دکتر قالیباف در جریان جزئیات این پروژه قرار دارند وحساسیت ویژهای بر این پروژه دارند. به همینخاطر دنبال برکت کار از امام حسین(ع) هستیم. وسواس در این پروژه بسیار زیاد است و امیدواریم که این طرح آبروی معماری ایران باشد و بتواند یک تجربه موفق در کشور باشد.
- چه تعداد متخصص و معمار در این پروژه مشارکت دارند؟
الان دو گروه سازه، یک گروه طراحی شهری، یک گروه هنرهای شهری و یک گروه معمار شهری در این پروژه مشغول فعالیت هستند. چندی پیش20مجسمهساز را به آنجا بردیم تا از پروژه بازدید کنند. بسیاری از هنرمندان نیز به این پروژه وارد شدند. از طرفی هیأت امنای مسجد امام حسین(ع) نیز همراه هستند و همکاری مناسبی با ما دارند. یک گروه جامعهشناس نیز وارد پروژه شده تا بتواند در عرصه اجتماعی و مشکلات مردمی کمک کند. همچنین از شرکت صنایع و مشاغل مزاحم نیز برای استقرار مشاغل جدید گروههایی حضور دارند. در این پروژه بیش از 27 بنبست باز میشوند. در حدود 200خانه نیز تملک شده است. ما در عین ساخت پیادهراه باید به این فکر کنیم که اگر خدای نکرده در آینده در بخشی از این مسیر آتشسوزی شد، خودروهای سنگین آتشنشانی بتوانند حضور داشته باشند. در عین حال نیز از ورود خودروها به این محدوده جلوگیری شود. به قول دوستان طراح شهری، حرکت محترمانه و مودبانه ماشین در این پروژه مورد توجه قرار گرفته است و هدف اصلی نیز اهمیت پیاده است.
- آیا نهضت پیادهراهسازی میتواند تحریک توسعه به همراه داشته باشد و حتی بر بافت مناطق شهری تأثیر بگذارد؟
حتما اینگونه است. علت اینکه ما به سمت پیادهراهسازی میرویم، آن است که شهر را به سمت انسان مداری پیش ببریم. ما یک شهر را برای انسانها میسازیم اما گاهی اوقات اشتباه میگیریم و فکر میکنیم شهر برای خودروهاست. شما وقتی بایک خیابان مواجه میشوید، خیابان صرفا یک معبر نیست بلکه میتواند اوقات فراغت شما را نیز پر کند. ما دنبال این هستیم که بگوییم خیابان فقط یک معبرصرفا نیست. زندگی در شهر باید همراه با کیفیت باشد. درست است که مردم مشکلات دارند اما به جایی نیاز دارند که آرامش داشته باشند. زمانی که شهروند بخواهد در کنار خانوادهاش وقت بگذراند باید چه کند؟ ما معتقدیم که سلامت افراد باید حفظ شود. مگر نمیگوییم که شهروندان از دود در شهر تهران خسته شدهاند. جلال آل احمد در سال 1337در یادداشتی نوشت که ببندید دود اگزوزها را مثل تفنگ قلب مردم را نشانه گرفتهاند و از دوزخ به روی جهان گشوده شدهاند.
ما نمیتوانیم بگوییم که دنبال این هستیم که شهر دود نداشته باشد و بعد اتوبان بسازیم. روزی 1200خودرو وارد تهران میشود امایک جایی هم باید به فکر کیفیت زندگی مردم تهران باشیم. ما خودرو برای چه میخواهیم؟ اگر هدف فقط جابهجایی است، حملونقل عمومی توسعه خوبی داشته و میتواند گزینه مناسبی باشد. باید از خودروی کمتری استفاده شود تا بگذاریم شهر اندکی نفس بکشد. قبلا روزهای شلوغ پایتخت، روزهای اداری بود اما حالا وضعیت کمی تغییر کرده است و رفته رفته روزهای آخر هفته و تعطیلات تهران شلوغتر بهنظر میرسد.
ما اگر حالا در حال توسعه بزرگراه هستیم، همزمان باید پیادهراه هم بسازیم. در راستای ادامه همان اتوبانسازی باید به فکر حرکت پیاده هم باشیم. قرار نیست تقدم سواره در شهر وجود داشته باشد. واقعیت این است که مدتهاست ما زندگی خودمان را وقف ماشینیزم کردهایم و تحرک در زندگیهای ما از بین رفته است. ما عادت کردهایم اگر نان هم میخواهیم با خودروی شخصی به نانوایی محل برویم. زندگی پیاده باعث میشود که ما به نوستالژی سابق برگردیم. ما باید برگردیم به فضای کودکیهایمان و الک دو لک بازی کردنها اما الان موتورسیکلتها و خودروها به ما اجازه نمیدهند.
ما اتوبان امام علی را میسازیم، صدر را دوطبقه میکنیم اما در کنارش باید میدان نبوت را به فضایی پیاده تبدیل کنیم. این انبوه جمعیت که در میدانهای قدیمی شهر حرکت میکنند، باید نفس بکشند. میدان امام حسین هم اینگونه است. اگر کسی فضای بازی برای عزاداری درماه محرم میخواهد، میتواند به پیادهراه 17شهریور بیاید و از محیطی مناسب و اتفاقا دارای ویژگی مذهبی استفاده کند. ما باید فضاهایی ایجاد کنیم که در آن فضاها، شهروند بیاید نقاشی کند، مطالعه کند و شعر بسراید؛ حتما نباید این فعالیتها در کتابخانه اتفاق بیفتد. گالری خیابانی هم میتواند در این پیادهشکل بگیرد تا مردم با خط و هنر آشنا بشوند.
- در واقع هدف شما گسترش عرصههای عمومی در شهر تهران است.
قطعا. پیادهراه فضایی میدهد که شهروندان میتوانند بازارچههای فرهنگ و هنر راهاندازی کنند. سطح سواد فرهنگی و هنری مردم افزایش مییابد. بنابراین تنها فضای عرضه محصولات هنری، گالریهای هنری در بخشهای شمالی شهر نخواهند بود. مگر مردم جنوب شهر دل ندارند؟ چه اشکالی دارد که ما به گالریهای خیابانی روی آوریم.
- در سال 89گفتید که قصد دارید به لحاظ کیفی در ردهبندیهای جهانی حضور یابید. قول دادید که زندگی مردم تهران را با فعالیتهای سازمان کیفیتر کنید. از نظر خودتان چه اندازه به این هدف نزدیک شدهاید؟
کارهای نکرده ما بیشتر از کارهای کرده است. من به عنوان مدیر سازمان زیباسازی شهرهنوز تابلوهای اصناف را ساماندهی نکردهام. هنوز بیلبوردهای شهری را کم نکردهام. هنوز تبلیغات تجاری را پیاده مدار نکردهام. زوائد بصری شهر را هنوز نتوانستهام ساماندهی کنم یا تابلوهای ترافیکی شهری را تجمیع کنم. بهویژه اینکه من هنوز نتوانستهام مشکل نور شهر تهران را حل کنم.
- نباید از حق بگذریم که وضعیت تهران به لحاظ نور بهتر شده است.
البته هنوز هم خیلی مشکل داریم. از نظر بیننده ممکن است راضیکننده باشد اما وقتی من از نظر یک مسئول نگاه میکنم، ما همچنان مشکل داریم. من خودم میفهمم شهر تهران چقدر مشکل دارد. میفهمم چقدر تهران به لحاظ نوری تاریک است. باید ساختمانهای بزرگ مکلف شوند تا نورپردازیشان را کامل کنند.
- آیا این دیدگاه کمی ایدهآلیستی نیست؟
نه. من میگویم مگر ما به ساختمانهای بلند اجازه ساخت ندادهایم؟ مگر ما مدیران شهر نیستیم؟ بنابراین ما میتوانیم آنها را مکلف کنیم که نورپردازی شب داشته باشند.
- معیارهای حوزه کاری شما معیارهای کیفی است نه کمی. مسلما نمیتوان با تلاش یکساله و دو ساله به نتیجه رسید.
بله درست است. ما نمیتوانیم همه این کارها را در یک سال انجام دهیم اما میتوانیم این موضوع را برای مردم تبدیل به مسئله کنیم. آیا من بهعنوان یک مسئول توانستهام موضوع ساماندهی نور در ساختمانهای شهر تهران را بهعنوان یک شاخصه مدرن جا بیندازم؟
- و سخن آخر؟
در طول این مدت اندکی توانستهایم تغییرات بهوجود آوریم. مهمترین نکتهای که میتواند دستاورد باشد این بود که معضلات شهر را شناختهایم. ما الان در جایی هستیم که میتوانیم بگوییم درد را شناختهایم. در مورد تک تک و جزئیات موضوعات زیباسازی شهر مطالعه کردهایم و آنها را در قالب کتابهای مدون درآوردهایم. مطالعات بسیاری هم انجام شده است تا طی دستورالعملهای مشخص شهر را ساماندهی کنیم. حالا هم از همه صاحبنظران میخواهیم اگر حرفی برای گفتن دارند وارد عرصه شوند. ما میخواهیم شهر تهران را آنگونه که شایسته پایتخت یک کشور اسلامی است بسازیم. اگر فرصت باشد و بتوانیم شهر را روزبهروز بهتر میکنیم و کیفیت را به زندگی شهروندان خواهیم آورد.