اهمیت افکار عمومی در همه جا از بستهترین رژیمهای مستبد دنیا تا دمکراتترین آنها، از دورافتادهترین تا آشناترین کشورهای جهان، اکنون دیگر کاملا به رسمیت شناخته شده و احساس میشود. بههمین دلیل هم هست که اهمیت و قدرت رسانهها در جهان به عنوان شکل دهنده افکار عمومی هر روز بیشتر از قبل میشود. رسانه مدرن از منظر گستردگی و تأثیرگذاری که شامل رادیو،تلویزیون و اینترنت و شبکههای اجتماعی میشود، اختراع غرب است و اکنون هم در کنترل غربیهاست.
پس میتوان انتظار داشت که غرب در شکلدهی به افکار عمومی جهان با استفاده از ابزار رسانه، موفق و قدرتمند باشد. آنچه این روزها در سوریه میگذرد و نظر افکار عمومی جهان نسبت به این تحولات نشانهای از همین موفقیت تأثیرگذاری غرب با استفاده از ابزار رسانه است. گروهی چنان در میزان این تأثیرگذاری بزرگنمایی میکنند که میگویند اگر روزی غرب و رسانههای تحت کنترلش درباره موضوعی مثلا درباره سرنگونی رژیمی تصمیم بگیرند، با استفاده از قدرت رسانه و ابزار تبلیغات، چنان افکار عمومی را شکل میدهند که این خواسته مورد حمایت جهانی قرار گیرد.
سهماه پیش نظرسنجیای توسط شبکه خبری بیبیسی درباره میزان محبوبیت دولتهای مختلف جهان نزد افکار عمومی، انجام شد. این نظرسنجی نشان داد که برای چندمین سال پیاپی، اسرائیل یکی از منفورترین رژیمهای دنیاست. بیش از 50درصد کسانی که در این نظرسنجی شرکت داشتهاند اسرائیل را رژیمی منفور، به دور از عدالت و ظالم توصیف کردهاند.
گزاره دیگری که اکنون دیگر کسی در آن تردیدی ندارد، حمایت همهجانبه غربیها از اسرائیل است. این حمایت جنبهها و دلایل مختلف تاریخی، استراتژیک، بلندمدت و کوتاهمدت دارد. این حمایت تا آنجا پیش رفته که غرب ارزشها و اصول مورد دفاع همیشگی خود را قربانی آن کردهاست. عدالت، دمکراسی، برابری، آزادی، احترام به حقوق انسانها و ارزشهایی از این دست که غربیها ادعای صدور آن را به جهان دارند و سالهاست به آن میبالند، در ماهیت وجودی، شیوه حکومتی، شاکله قانونی، تعاملات منطقهای و جهانی، مناسبات با همسایگان و خلاصه همه رفتارهای اسرائیل، ظهور و بروزی کاملا عکس دارد.
اهمیت افکار عمومی در جهان امروز، قدرت رسانه در شکلدهی به این افکار عمومی و سیطره غرب بر رسانههای جهانی، سه گزارهای است که وقتی در کنار نتایج نظرسنجی اخیر درباره دیدگاه مردم جهان نسبت به اسرائیل قرار میگیرد، حقیقتی مهم را آشکار میکند. اسرائیلیها همواره با استفاده از دو ابزار مظلومنمایی با تکیه بر اتفاقات تاریخی البته اغراقشدهای چون هولوکاست که انکارناپذیر و تأسفآور است و گردنکشی و تهدید مخالفان به حمله که البته در بسیاری موارد با ترور و بمباران عملی هم شدهاست، ادامه حیات دادهاند. رسانههای جهان و حامیان غربی اسرائیل در این دو مورد همواره به کمک این رژیم آمدهاند. درباره ظلم تاریخی به یهودیان فیلمها ساخته شده و کتابها نوشتهشده.
ترور افراد مختلف توسط عوامل اطلاعاتی اسرائیل هم یا نادیده گرفته میشود یا بهگونهای حیرتآور توجیه میشود. اما هیچ کدام از این تلاشها نتوانسته افکار عمومی جهان را به پذیرفتن اسرائیل قانع کند. سابقه تاریخی شکلگیری این رژیم اشغالگر چندان برای عموم مردم مورد توجه نیست. مردم عادی که مطالعه تاریخی ندارند و تنها اندکی وقایع روز را دنبال میکنند، محاصره بدون منطق و ظالمانه پنج ساله غزه را هرگز فراموش نمیکنند. تصاویر تخریب خانههای فلسطینیان با بولدوزر را از یاد نمیبرند. میدانند فلسطینیان سهمی از رویدادهای بزرگ علمی، ورزشی و فرهنگی جهان ندارند چون حق و سهمشان را اسرائیل تصاحب کردهاست.
نام اسرائیل ، بیعدالتی، گردنکشی، جاسوسی و ترور را به یاد افکار عمومی جهان میآورد. به همین دلیل است که در هر جای جهان اگر شخصیت سیاسی یا علمی بهصورتی مشکوک و مبهم کشته شود یا انفجاری مرگبار روی دهد، همه نگاهها به سمت اسرائیل میچرخد. جهان این رژیم را اینگونه میبیند و آن را نمیپذیرد.