او که در 40سالگی وارد عرصه قانونگذاری کشور شده فارغالتحصیل رشته دبیری زیستشناسی در مقطع کارشناسی از دانشگاه شیراز و فارغالتحصیل فیزیولوژی زیستشناسی در مقطع کارشناسیارشد از دانشگاه شهید بهشتی تهران است.
با وجود داشتن دو پسربچه هفت و سهسال ونیمه او اینک عضو کمیسیون آب، کشاورزی و منابع طبیعی مجلس نهم است و پیش از آن نیز مدیر دبیرستانی در شهرستان سمیرم بوده است. او تجربه تدریس در مناطق محروم چون روستاهای ورامین را هم در کارنامه دارد و اینکه در چنین مناطقی چگونه میتوان دانشآموزان را توانمند کرد. این نماینده مجلس شورای اسلامی شالوده توانمندسازی را ایجاد «حس اعتمادبهنفس و همچنین آموختن ارزش وجودی و جایگاه انسانها میداند» که در گفتوگوی پیشرو به جزئیات آن پرداخته است.
- راز موفقیت زنی اهل شهر حناء از توابع سمیرم در استان اصفهان و پیروزی او در عرصه انتخابات مجلس شورای اسلامی و در نهایت ورود او به بهارستان و قوه مقننه بهعنوان نماینده مردم شهرستان سمیرم را چه میدانید؟
اعتماد به نفس و توکل به خداوند. من هر دو را از خانواده آموختم. در سالهایی هم که بهعنوان دبیر زیستشناسی در منطقه ورامین تعهد خدمت داشتم در ساعات غیردرسی با دانشآموزان کارهای فوقبرنامه انجام میدادم و دیدم که این حس را علاوه بر خانواده از محیط آموزشی هم میتوان آموخت.
- نگاه اهالی منطقه شما و بهاصطلاح مردم حوزه انتخابیه شما به زنان، آن هم در عرصه سیاسی و انتخابات چگونه بود؟ آیا خود این نگاه مانعی برای شما محسوب نمیشد؟
خودم هم در ابتدا تصور نمیکردم که مردم شهرستان ما نسبت به فعالیت سیاسی زنان چنین اعتمادی داشته باشند اما وقتی پابه عرصه انتخابات گذاشتم با دیدگاههای متفاوتی بین مردم مواجه شدم. آنها یعنی عامه مردم، زنان را در کار بادقتتر، دلسوزتر، پیگیرتر و پاسخگوتر میدانستند. خیلیها میگفتند خانمهایی که در ادارات دولتی مشغول بهکار هستند بهتر پاسخگوی مراجعین هستند و همه اینها مولفههایی بود که ذهنیتی متفاوت در مردم شهرستان سمیرم ایجاد کرده بود. نکته مهمتر این بود که مردم به زنان بهواسطه صداقتشان در امور توجه بیشتری دارند. در همان دوره انتخابات سخن از این بود که زنان نمیآیند برای نفع خود افکار عمومی را فریب بدهند.
- شما به آموزههای خانواده در موفقیت خودتان اشاره کردید. این آموزهها شامل چه سرخطها و نکتههایی بود؟
بهطور کلی باید به نقش خانواده در تربیت فرزندان توانمند اشاره کنم. آنچه برای من نیز رقم خورد پس از لطف خدا نقش خانوادهام بوده است. نحوه برخورد والدینم در کودکی از همه چیز مهمتر بوده است زیرا حس اعتمادبهنفسی که در من بهوجود آمد و توانستم از یک شهر کوچک یعنی حناء در شهرستان سمیرم در استان اصفهان راهی دانشگاه شده و سپس بهکار و تدریس مشغول شوم حاصل آموزههایی است که پدر و مادرم و بهویژه مادرم به من منتقل کردند. رفتار آنها بهویژه مادرم که زنی عامی بود بهگونهای بود که همواره به این حس در من ختم شد که «منمیتوانم». این اتفاق برای من که یکی از شش فرزند آنها بودم رخ داد و علاوه بر تحصیل در یک شهرستان دیگر و کار در توابع تهران به ادامه تحصیل در دانشگاه شهید بهشتی نیز منجر شد.
- به جز نقش پدر و مادر در تربیت فرزندان توانمند چه مولفهای را در توانمندی افراد بهویژه زنان مؤثر میدانید؟
آگاهی بر ارزش وجودی شخص یعنی هر کس بداند که بهعنوان یک انسان اشرف مخلوقات است و به همین عنوان خودش را بهعنوان فردی باارزش قبول داشته باشد و به کمتر از آن هم راضی نباشد. اعتقاد به خداوند و توکل بر او نیز در این راه او را یاری خواهد کرد.
- اما بهاصطلاح همیشه در و تخته به هم جور درنمیآیند و همه از فرصتی مثل شما در خانواده بهعنوان والدین مؤثر برخوردار نیستند. بهویژه در بررسی و مصاحبههای حضوری که ما با زنان آسیبدیده در یکی از مراکز تهران داشتیم با این موضوع بیشتر مواجه شدیم که زنان آسیبدیده عملا از والدین خود ضربه اصلی را متحمل شده بودند. یعنی زنانی که از منظر اجتماعی آسیبی را تجربه کرده بودند در نخستین گام از والدین ناآگاه و نابلد رنج میبردند. برای توانمند شدن آن دسته از دختران و زنانی که از این نقیصه تحت فشار هستند چه توصیه و یا چه راهکاری دارید؟
اعتقاد به اینکه «بار کج به منزل نمیرسد» همواره میتواند هر انسانی را به سوی موفقیت سوق دهد. توکل به خداوند و اینکه تنها راه درست اعتماد به ارزش وجودی انسان است.
- در نمونههایی از زنان آسیبدیده رفتارهایی دیده میشد که حاکی از اعتقاد به خداوند و مسائلی چون حلال و حرام بود. چنین کسی اعتقاد دارد اما در مناسبات اجتماعی توان لازم برای اداره امور ندارد. این قبیل افراد را چگونه میتوان توانمند کرد؟
من باز هم تأکید میکنم که تنها راهکار برای توانمندسازی بهویژه زنان شناساندن ارزش وجودی آنها بهعنوان یک انسان است و اینکه با توکل بر خداوند میتوانند هرغیرممکنی را ممکن کنند.
- اگر بخواهیم شما را بهعنوان زنی که از یک شهر کوچک توانسته در عرصه سیاسی نقشی ایفا کند و اعتماد مردم را جلب کرده و پیروز انتخابات باشد مدنظر قرار دهیم میبینیم که شما پیش از انتخابات بهعنوان یک زن مستقل دارای جایگاه اجتماعی خوبی بودید. یعنی در مقطعی دبیر آموزش و پرورش بودید و در مقطعی دیگر در شهرستان خودتان مدیر دبیرستان. این استقلال مالی و اجتماعی خود نقشی محوری در پیروزیهای بعدی برایتان نداشته است؟
من درآمد و استقلال مالی را متاثر از همان حس اعتمادبهنفسی میدانم که خانواده آن را به من داد و مادرم آن را از بچگی به من آموخت. کسی که برای خودش ارزش قائل باشد و بهخودش اعتماد داشته باشد میتواند از همان در راه کسب درآمد و استقلال مالی هم بهرهمند شود. نکته مهم آن است که آن فرد بداند کیست و بهعنوان یک انسان ارزش خودش را چگونه حفظ کند.
- بگذارید از آخرین تجربه موفق شما یعنی موفقیت در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی بپرسیم. اینکه شما بعد از سالها که هیچ زنی از حوزه انتخابیه سمیرم راهی مجلس شورای اسلامی نشده بود توانستید نخستین زنی باشید که از منطقه خود راهی بهارستان شوید. این موفقیت را حاصل چه مولفههایی میدانید؟
پیش از انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی من هیچ برنامه و فعالیت سیاسی نداشتم و به جز سابقه فرماندهی پایگاه بسیج در شهرستانمان بیشتر در زمینههای علمی فعال بودم و میخواستم برای دکتری ادامه تحصیل دهم. پیشنهاد دوستان با حمایت همسرم که او نیز از فرهنگیان منطقه خودمان است تبدیل به یک برنامه شد. درست در روز آخر ثبتنام من راهی فرمانداری شدم. در تمام مدت تبلیغات انتخاباتی من باید با کسانی رقابت میکردم که حداقل 30-20 سالی سابقه فعالیتهای سیاسی در منطقه داشتند. شعار محوری من «صداقت» بود و همین شعار به دل مردم نشست. در بسیاری از روستاها ما حتی آشنایی نداشتیم که وقتی وارد آنجا میشدیم بتوانیم مستقر شویم اما مردم ما را پذیرفتند.
- برای انتخابات همواره سخن از هزینههای بالای تبلیغاتی مطرح است. شما این مسئله مالی را در موفقیتتان مؤثر نمیدانید؟
اگر بگویم هزینه انتخاباتی من چقدر شده باور نمیکنید. به جز یکسری هزینههای انتشار پوستر ما هزینه دیگری نداشتیم. من روزهای سختی را در دوره تبلیغات گذراندم چون تا ساعت دو یا سه سرکار بودم و بعد راهی این منطقه و آن منطقه میشدم. در تمام مدت هم قول دادم برای پیگیری مطالبات مردم تلاش میکنم، همین.