در ایران نیز در دو دهه اخیر، این مسئله از توجه دولتها، مجلس، مراکز بهزیستی و شهرداریها، بهخصوص شهرداری پایتخت دور نمانده است. طبق آمار اعلام شده در سال 90، 1/12درصد از خانوارهای ایرانی، سرپرست زن داشتهاند. این رقم نشان میدهد که این زنان، طیف قابل توجهی را در برگرفته و نیاز به برنامهریزی دارند. بهدلیل اهمیت این مسئله، توجه به زنان بهعنوان قشر آسیبپذیر جامعه از نگاه شهرداری تهران دور نمانده است. نگاه ویژه این نهاد تا آنجا پیشرفت که توانمندسازی زنان سرپرست خانوار که در مرکز امور بانوان شهر تهران در شهرداری فعالیت داشت در سال1386 با جدا شدن از این مرکز کارش را در جهت شناسایی و رشد و بهبود زنان سرپرست خانوار در یک مرکز مستقل به نام ستاد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار ادامه دهد. این ستاد در سالهای گذشته با مجهز شدن به یک بانک اطلاعاتی فعال و با شناسایی زنانسرپرست خانوار، 16هزار زن را در سراسر شهر تهران شناسایی کرد و با برنامهریزیهایی که داشت، توانست تا امروز به 6هزار نفر از این زنان آموزش داده و زندگی آنها را ارتقا دهد.
با سامانهای که فهیمه فیروزفر، مدیر این ستاد طراحی کرده است، کمکهای مردم، ظرفیتهای شهرداری و برخی شرکتها و سازمانها، دست بهدست هم میدهد تا این بافت آسیبدیده در اجتماع هرچه زودتر ترمیم شده و به جامعه برگردند. فیروزفر که تحصیلاتش در حوزه آیتی و مطالعاتش در زمینه اجتماعی است، این سامانه را نتیجه تجربه ستاد در شش سال گذشته میداند و معتقد است که سامانه مذکور میتواند بهعنوان الگویی در سطح کلان اجرا شود. گفتوگوی همشهری را با فیروزفر درخصوص فعالیتهای این ستاد بخوانید.
- ستاد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در روزهای آینده، نخستین جشنواره زنان و تولید ملی را برگزار خواهد کرد. ظاهرا در این جشنواره قرار است محصولاتی که در مرکز توسط زنان تحت پوشش شما تولید شده است، ارائه شود. این جشنواره میتواند کارنامه ستاد باشد. زنان سرپرست خانوار چگونه با مرکز شما آشنا میشوند؟ بهنظر نمیرسد تبلیغاتی در کار باشد.
هسته اولیه توانمندسازی زنان سرپرست خانوار بهعنوان بخشی کوچک در مرکز امور بانوان شهرداری تشکیل شد. معمولا زنانی که دچار آسیبها یا مشکلاتی میشوند به امور بانوان در منطقه شهرداری خودشان مراجعه میکنند. در آنجا وضعیت زندگیشان بررسی میشود و آنها را به ستاد معرفی میکنند و ما به شرطی آنها را میپذیریم که تحت حمایت هیچ نهادی مثلا بهزیستی یا کمیته امداد نباشند.
- ستاد شما برای زنان سرپرست خانوار چه ویژگیهایی مشخص کرده است؟
زنی که طلاق گرفته یا همسرش فوت کرده است یا زنانی که مجرد هستند و بالای 35سال دارند که ازدواج نکردهاند، ممکن است تنها باشند و یا از کسانیهم نگهداری کنند یا زنانی که بد سرپرست هستند، بهعنوان مثال شوهر معتاد و یا بیمار دارند. همچنین زنانی که همسرانشان آنها را ترک کرده باشند در این مجموعه قرار میگیرند.
- تعریف شما برای توانمند شدن آنها چیست؟ چه برنامههایی برای آنها دارید؟
ما بیشتر در حوزه اشتغال، آموزش و مشاوره با آنها سروکار داریم. اینجا به کسی حقوق، بن یا مستمری نمیدهیم. جالب است که برخی از این زنان در جلسات اولیه مشاوره برا ی ما اعتراف میکنند که متوجه شدند برخلاف آنچه بهنظرشان میرسید، پول مشکل اصلیشان نبوده است. بعد از معرفی به ستاد، اسامی آنها با تمامی مشخصات و امکانات و شرایط زندگی، در سامانه ثبت میشود، سپس ما به منزل آنها سرکشی میکنیم. در این کار از ساکنین محل یا همسایهها پرسشی نمیشود. وضعیت زندگی آنها و نیازهایشان را از نزدیک میبینیم و ثبت میکنیم. ما به همه آنها میگوییم که قرار است اینجا چیزی بیاموزند و برای خودشان کاری کنند. یا در بخش آموزش بررسی میکنیم ببینیم کدام یک از فرزندانشان در وضعیت تحصیلی دچار مشکل هستند، به آنها کمک میکنیم که شرایط تحصیلیشان را بهبود بخشند. یا برای وام، مسکن، بیمه و درمان به آنها کمک میکنیم.
- این برنامهریزی و دادن این امکانات، بودجه قابل توجهی میخواهد؛ شهرداری برای این برنامه عریض و طویل چه بودجهای دارد؟
جالب است بدانید که ما برای اینکار اصلا بودجه مصوبی نداریم. در واقع این سیستم کارش را بدون بودجه پیش میبرد. به این شکل که مثلا در بخشی از این طرح از ظرفیتهای شهرداری استفاده میکنیم. البته آنها خودشان بودجهای برای خدماتشان دارند اما ما پولی برای گرفتن این خدمات به دستگاهها پرداخت نمیکنیم. برای مثال زنی که شوهرش معتاد است به مراکز بازپروری شهرداری میفرستیم. به او کارت سلامت برای استفاده از خدمات ورزشی شهرداری میدهیم و در برخی موارد ممکن است این مرد سلامتش را بهدست آورده و خانواده از ما جدا شود. بسیاری از شرکتها، سازمانها، دانشجویان و پزشکان با شرکت در این کار خیر به ما سرویسهای مجانی ارائه میدهند. مثلا گروهی از دانشجویان دانشگاه شریف، بهصورت داوطلبانه میآیند و به فرزندان این زنان درس میدهند. یا در بخش دیگر طرحی به نام هبه داریم که مردم وسایلی را که احتیاج ندارند، به شهرداری میدهند و ما آنها را متناسب با نیاز این خانوادهها به دستشان میرسانیم. واقعا این چرخه به خوبی دارد میچرخد. این اواخر هم با تاسیس وبسایتی به نام «نذر فرهنگی» قدم دیگری برای جلب این کمکها برداشته شده است. مردم و نهادها میتوانند با ثبتنام در این سامانه و معرفی نوع سرویسی که میتوانند به ستاد بدهند، گام بزرگی در جهت کمک به همنوعان خود بردارند.
- ستاد تا چه زمانی این خانوادهها را تحت پوشش خود دارد؟ توجه و مراقبت شما تا جایی که بتوانند برای خود کار و درآمد داشته باشند و احساس توانمندی کنند ادامه پیدا میکند؟
موضوع اقتصادی برای هر خانوادهای واقعا مسئله سادهای نیست. من و شما کار میکنیم و همسرانمان هم کار میکنند اما نمیتوانیم ادعا کنیم روی پای خودمان ایستادهایم. اینها زنانی هستند که با مشکلات یا پیشامدهای غیرمترقبهای روبهرو شده و نیاز به کمک دارند ولی ما نمیخواهیم به ما وابسته شوند. وقتی به جایی میرسند که مهارتی میآموزند و میتوانند خودشان را اداره کنند ما کسان دیگری را جایگزین میکنیم. در حال حاضر 16هزار خانواده در سیستم ما ثبت شده است که 40/41درصدآنها همسرشان فوت شدهاست و 25/92درصد متاهل بدسرپرست، 4/9درصدمجرد و 28/44درصد مطلقه هستند. الان 6هزار نفر فعال و 4هزار نفر در حال بررسی هستند. ظرفیت ما 10هزار نفر است و بقیه در نوبتند. هر کس بخواهد بیاید و پولی بگیرد و برود در سامانه ما جایی ندارد. ما به آنها میگوییم به شما کمک میکنیم که کار یاد بگیرید. کسانی پیش میروند که مراحل متعدد توانمندسازی را پشت سر بگذارند. به تازگی هم تصمیم گرفته شده که حداکثر زمان توانمندسازی 30ماه تعیین شود.
- عمدهترین مشکل زنان سرپرست خانوار چیست؟
آنها بسیار نگران وضعیت فرزندانشان هستند و همین مسئله ما را بیشتر ترغیب کرد که به تحصیل آنها توجه بیشتری بشود چون معتقدیم هر چه سطح دانش آنها بالاتر برود، شهروندان بهتری خواهند بود و ما هم جامعه بهتری خواهیم داشت. مسئله دیگر آنها، حضورشان در اجتماع است. آنها بهخصوص زنهایی که طلاق را پشتسر گذاشته بودند، به سختی میتوانستند در گروهها حضور پیدا کنند. ما ابتدا در گروههای همسان و سپس با گروههای مختلف آنها را به مناسبتهای متعدد دور هم جمع میکردیم و بهتدریج با تغییر رفتاری که در آنها دیدیم، متوجه شدیم به جامعه و گروهها احساس تعلق پیدا کردهاند. در بسیاری از موارد هم مانند فوت همسر اگر بهموقع مراجعه کنند زندگیشان آسیب چندانی نخواهد دید.
- مجلس و دولت در این زمینه چه کارهایی کردهاند و تا بهحال چه مصوباتیداشتهایم؟
در زمینه قانونی، بررسی کردم و متوجه شدم که در کشور ما قوانین بسیاری برای توانمندسازی زنان وضع شدهاست اما یا بودجه کم است یا متأسفانه درست اجرا نمیشوند. ما در این زمینه واقعا نقص یا کمبود قانونی نداریم.
- از آنجا که خانواده یک واحد کوچک و بنیانی است که سلامت و هویت جامعه بر آن پایدار میشود، شما در این ستاد با خانوادههایی روبهرو هستید که مرد ندارند و بچهها هم که حق دارند پدر داشته باشند از آن محروم هستند، آیا برنامهای هم دارید که آنها را به این سمت سوق دهید که از تشکیل خانواده مجدد استقبال کنند؟
سامانه ازدواج هم داریم. در این مدت هم زنانی بودهاند که ازدواج کرده و از طرح ما خارج شدهاند. ولی واقعیت این است که این زنان برای ساختن خانوادهای سالم، نیاز دارند که ابتدا خودشان سالم شوند و ناتوانیشان برطرف شود. ما مشاورههای زیادی به آنها میدهیم که بتوانند خانوادهای سالم داشته باشند. در این سالها متأسفانه داشتیم کسانی که مثلا دو یا سهبار ازدواج ناموفق داشتند، به همین دلیل ما مشاوره را خیلی جدی میگیریم. برایمان مهم است که دیدشان عوض شود و بتوانند تشخیص بدهند که خانوادهای که تشکیل میدهند مشکلات قبل را نداشته باشد.
- در این مدت که با مشکلات این زنان روبهرو بودهاید، آیا متوجه مسئله عمدهای در آنها شدید که برای توانمندی و ارتقا و رشد زنان در سطح کلان به آن نیاز داریم، البته به نوعی هم پیشگیری از این آسیبها هم باشد.
بله. متأسفانه اعتماد به نفس آنها بسیار پایین است. من معتقدم که در کشور ما نگاه به زنان همچنان نادرست است. با یک حساب سرانگشتی میتوانید ببینید که مدارس غیرانتفاعی خوب، بیشتر متعلق به پسران است. برای دختران چقدر وضعیت آموزش را بهتر کردهایم؟ نگاه ما به زن بهعنوان محور خانواده هنوز درست نشده است و متأسفانه زنان هم از همان زاویه بهخودشان نگاه میکنند و این نگاه اعتماد به نفسشان را بسیار پایین آورده است. تلویزیون، رسانهها و مدارس سهمی بزرگ در تربیت دختران و زنان آینده ما دارند و باید به این بخش بهای بیشتری بدهند. من واقعا دوست دارم این برنامه بهصورت یک الگو منتشر بشود. ما از ابتدا این برنامه را به این شکل نداشتیم و بهتدریج و بهصورت تجربی و با توجه به نیازها و ظرفیتها آن را کامل کردیم و به همین دلیل میتواند کاربردی باشد و در بقیه شهرها هم متناسب با نیازها و ظرفیتهایشان اجرا شود.