گروه حوادث: «من سه‌ماه است که آفتاب را ندیده ام». این تنها جمله‌ای بود که پسر مرد کارخانه‌دار بعد از رهایی از زندان آدم‌ربایان به زبان آورد.

او که تا قبل از آزادی تصور می‌کرد از سوی مأموران امنیتی دستگیر شده، وقتی فهمید که سه گروگانگیر با ربودن او قصد اخاذی 1.5میلیون یورویی از پدرش را داشته‌اند، به بیان جزئیات 85روز اسارتش در دخمه‌ای تاریک پرداخت.ماجرای این آدم ربایی شامگاه 18تیرماه امسال رقم خورد. نادر 28ساله که تنها فرزند یکی از کارخانه دارهای تهران است آن شب سوار بر خودروی هیوندای خود قصد ورود به آپارتمانش در سعادت آباد را داشت که سه مرد را مقابل خود دید. یکی از آنها که لباس نظامی به تن داشت به نادر نزدیک شد و با نشان دادن برگه‌ای، مدعی شد که حکم بازداشت وی و بازرسی خودرو و خانه‌اش را دارد. پیش از اینکه مرد جوان حرفی بزند، مأمور قلابی و همدستانش چشمان او را بستند و بعد از سوار کردن وی به یک خودروی سواری به طرف محل نامعلومی به راه افتادند.

گزارش یک گمشده

یک روز از ماجرای ربوده شدن نادر می‌گذشت. پدر و مادرش که برای مسافرت راهی شمال کشور شده بودند در این مدت هر چه با تلفن همراهش تماس گرفتند، جوابی نشنیدند و نگران او شدند. سابقه نداشت که آنها یک روز از پسرشان بی‌خبر باشند و به همین دلیل به تهران برگشتند و راهی آپارتمان نادر شدند. آنها هر چه زنگ زدند باز هم جوابی نشنیدند و پس از آنکه از دوستان پسرشان پرس و جو کردند، متوجه شدند کسی از سرنوشت او خبر ندارد.

پدر نادر که حدس می‌زد اتفاق شومی برای پسرش افتاده است، راهی اداره آگاهی شد و ماجرا را به مأموران اطلاع داد. ماموران پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران بعد از شنیدن حرف‌های مرد کارخانه‌دار، راهی آپارتمان نادر شدند. جوان ناپدید شده آخرین بار هنگام ترک آپارتمانش دیده شده بود و بررسی آنجا می‌توانست در یافتن سرنوشت وی به مأموران کمک کند.

تیم تحقیق زمانی که همراه اعضای خانواده نادر وارد آپارتمان شدند به بررسی دقیق آنجا پرداختند. گرچه در این بررسی‌ها سرنخی از مرد جوان به‌دست نیامد اما طبق گفته پدر و مادرش تمامی پول‌های نقد، دلارها و طلاهایی که نادر در خانه داشت به همراه مقداری از اموال باارزش دیگر ناپدید شده بودند. ناپدید شدن مرموز پسر جوان و اموالی که او در خانه‌اش نگهداری می‌کرد از یک سو و اینکه او تلفن همراهش را خاموش کرده بود و حتی دوستان صمیمی‌اش هم از وی خبر نداشتند از سوی دیگر این فرضیه را مدنظر قرار داد که او از سوی افرادی ربوده شده است. این فرضیه وقتی قوت یافت که مأموران متوجه شدند نادر هیچ مشکل و اختلافی با خانواده‌اش نداشته است و دلیلی نبوده که او خانواده‌اش را ترک کند و ناپدید شود.

نامه تهدیدآمیز

با ارسال پرونده به اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران(مبارزه با آدم‌ربایی)، بررسی‌های تخصصی برای یافتن ردی از جوان گمشده شروع شد. بیش از 20روز از ماجرا گذشته و هنوز ردی از نادر به‌دست نیامده بود که پدر او صبح 11مرداد امسال سراسیمه نزد مأموران پلیس رفت و مدعی شد که افراد ناشناسی پسرش را ربوده‌اند. او با نشان دادن نامه‌ای گفت: آدم ربایان این نامه را به حراست کارخانه‌ام تحویل داده بودند تا آنها به‌دست من برسانند. در این نامه همه‌‌چیز نوشته شده است.ماموران شروع به مطالعه نامه کردند.

آدم ربایان نوشته بودند: «ما پسرت را ربوده‌ایم و اگر می‌خواهی او را زنده ببینی، باید 1.5میلیون یورو پرداخت کنی. در میان گذاشتن موضوع با نیروهای امنیتی و یا انتظامی و همچنین دوستان و اقوام نزدیک، حتی به‌صورت ناخواسته باعث قطع ارتباط ما با شما و خرابی کار می‌شود. ما برای دریافت پول و آزادی پسرتان با شما در تماس خواهیم بود و درصورتی‌که در هر مرحله‌ای متوجه دخالت عوامل دیگری شویم، کاملا حرفه‌ای عمل کرده و کار را متوقف می‌کنیم. آن‌وقت از اتفاق وحشتناکی که در انتظار پسر شماست به‌عنوان درس عبرت برای خانواده بعدی استفاده خواهیم کرد.»

بررسی‌های اطلاعاتی

محتویات نامه نشان می‌داد که آدم‌ربایان کاملا حرفه‌ای هستند و از مدت‌ها قبل نقشه این گروگانگیری را طراحی کرده‌اند. آنها حتی خبر داشتند که خانواده نادر برای مسافرت به شمال کشور رفته‌اند و به همین دلیل نقشه آدم ربایی را در همان زمان عملی کرده بودند. آدم ربایان حتی می‌دانستند که نادر در خانه‌اش پول و طلاهای زیادی نگهداری می‌کند و به همین دلیل با ورود به آنجا، دست به سرقت نیز زده بودند.کارآگاهان که می‌دانستند درصورت هرگونه اشتباه جان گروگانشان به خطر خواهد افتاد، به آموزش پدر نادر پرداختند و از او خواستند با آدم ربایان وارد معامله شود.

آنها به وی هشدار دادند که از پرداخت پول به آدم ربایان دور از چشم پلیس خودداری کند، چرا که ممکن است متهمان بعد از دریافت پول، گروگانشان را به قتل برسانند. به این ترتیب همه‌‌چیز زیرنظر پلیس پیش رفت و مرد کارخانه دار تمامی آموزش‌های کارآگاهان را مو‌به‌مو اجرا کرد.

آدم ربایان بی‌آنکه از حضور پلیس در ماجرا باخبر شوند، به تماس‌های تهدیدآمیز خود ادامه می‌دادند و این در حالی بود که تحقیقات شبانه روزی کارآگاهان نشان می‌داد متهمان در اطراف تهران مخفی شده‌اند. با به‌دست آمدن نخستین سرنخ‌ها از مخفیگاه تبهکاران، مسیرهای منتهی به این محل تحت کنترل مأموران قرار گرفت و سرانجام بعد از گذشت بیش از دو‌ماه از ربوده شدن مرد جوان، محل اختفای آدم ربایان در باغی در شهریار شناسایی شد. درحالی‌که متهمان با نصب دوربین‌های مخفی در نقاط مختلف باغ این محل را کاملا کنترل می‌کردند، کارآگاهان آنجا را محاصره کردند و به انتظار فرصتی مناسب برای شروع عملیات نشستند.

ساعت شش بامداد دیروز، سرانجام زمان عملیات فرا رسید و تیم‌های ضربتی پلیس با ورود مخفیانه به این محل توانستند سه مرد تبهکار را که مسلح به سلاح خودکار بودند دستگیر کنند. عملیات دستگیری متهمان چنان سریع و غافلگیرانه بود که متهمان حتی فرصت نکردند دست به اسلحه شوند و قبل از هرگونه عکس‌العملی به دام افتادند.

دخمه تاریک

با دستگیری مردان آدم ربا، جست‌وجو برای یافتن نادر شروع شد. مأموران دقایقی بعد اتاقک تاریکی را پیدا کردند که پشت حمام تعبیه شده بود. تنها راه ورود به این اتاقک، دریچه کوچکی بود که در حمام قرار داشت و اتاقک به‌گونه‌ای بود که نور به داخل آن نفوذ نمی‌کرد. آدم ربایان با نصب دوربین مداربسته در حمام، آنجا را کاملا زیرنظر داشتند و مراقب بودند که گروگانشان فرار نکند.

نجات بعد از 85روز

با نجات نادر از دخمه تاریک، وی که شوکه شده بود به مأموران گفت: سه‌ماه است که آفتاب را ندیده‌ام و از آنجا که دیگر قادر به حرف زدن نبود، مأموران او را به اداره آگاهی، جایی که پدر و مادرش انتظارش را می‌کشیدند، بردند. مرد جوان بعد از چند ساعت درحالی‌که حالش بهتر شده بود به مأموران گفت: شب حادثه وقتی آدم ربایان خودشان را مأمور معرفی کردند و گفتند که حکم جلب مرا دارند، حرفشان را باور کردم.

آنها می‌گفتند که من به‌خاطر فروش غیرقانونی مواداولیه کارخانه بازداشت هستم و پس از چند روز مدعی شدند که بی‌گناهی من ثابت شده اما هنوز دستور آزادی‌ام صادر نشده است. من که تا قبل از آزادی حرف‌های آنها را باور کرده بودم و تصور می‌کردم که از سوی مأموران امنیتی بازداشت شده‌ام، فقط از آنها خواستم که اجازه ملاقات با پدر و مادرم را بدهند که آنها قبول نکردند. سرهنگ عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران با بیان این خبر گفت: با دستگیری هر سه متهم پرونده به نام‌های مجتبی 36ساله، ابوالفضل 30ساله و آرش 37ساله، برای هر سه نفر آنها قرار بازداشت صادر شد و هم‌اکنون بازجویی‌ها درخصوص دیگر جرائم احتمالی آنها و اینکه چطور طعمه خود را شناسایی کرده بودند، ادامه دارد.

منبع: همشهری آنلاین