هر ساله زمان برپایی جشنواره فیلم کودک از تاریخچه این مراسم و روزگاری که پشت سر گذاشته شده به کرات سخن میگوییم و پروندههای مختلف برایش درنظر میگیریم و همه آنچه را که بارها گفتهایم دیگر بار میگوییم و بعد از اتمام روزهای برگزاری جشنواره، راه خود را از سر میگیریم و بهدنبال کاری دیگر میرویم. شاید هم تمام کاری که از ما ساخته است همین است و بس. اما موضوعی که در این میان باز هم چنان که باید مورد توجه بسیاری از مسئولان قرار نمیگیرد مربوط به نمایش فیلمهایی است که برای این جشنواره ساخته میشوند ولی اقبالی برای اکران عمومی پیدا نمیکنند. به همین دلیل بر آن شدیم تا در این مجال نگاهی داشته باشیم به وضعیت اکران عمومی آثاری که در جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان ساخته میشوند اما هیچگاه شانسی برای اکران پیدا نمیکنند یا اگر هم موفق میشوند خودی نشان دهند، آنقدر مهجورند و در شرایط نامناسب نمایش داده میشوند که به نوعی میسوزند و زحماتی که برای ساختشان کشیده شده را نمیتوانند به درستی نشان دهند.
نیازمند حمایت همه جانبه
وقتی بحث در مورد چرایی اکران نشدن فیلمهای کودک و نوجوان سر میگیرد نظرات مختلفی مطرح میشود؛ نظراتی که اگر نخواهیم بگوییم همدیگر را تکذیب میکنند در تأیید یکدیگر هم نیستند و گاهی فاصله زیادی با هم دارند. فیلمسازان، سینماداران، شورای صنفی نمایش و... هر کدام دلیلی را مطرح میکنند که خاص خودشان است و همین قضاوت در این زمینه را دشوار میکند. نخستین کسی که در اینخصوص سراغش رفتیم و از او درباره چرایی این اتفاق جویا شدیم، پوران درخشنده بود؛ کارگردانی که تا به امروز در عرصههای مختلف و بررسی آسیبهای اجتماعی در آثارش توانسته به خوبی عمل کند و فیلمهایی را در کارنامه کاریاش به ثبت برساند که شریفاند و قابلدفاع. درخشنده در مورد اینکه چرا فیلمهای کودک و نوجوان تنها در جشنوارهها نمایش داده میشوند و پس از آن بهدست فراموشی سپرده میشوند، معتقد است: شاید از آنجا که فیلمهای کودک ما بازیگر سرشناس ندارند و بازیگر اصلیاش کودکان هستند، مخاطب تمایل زیادی در خود نمیبیند که بخواهد به تماشای این آثار بنشیند. مضاف بر اینکه متأسفانه فیلمسازان ما درحالیکه شناخت همهجانبهای از دنیای کودک ندارند، در این ژانر آغاز بهکار میکنند. این افراد حتی شناخت درستی از مخاطب کودک هم ندارند و طبیعی است وقتی در چنین شرایطی فردی دست به فیلمسازی در ژانر کودک بزند چه نتیجهای خواهد داشت. اگر زمانی که قصد داریم فیلم برای کودک بسازیم با دنیای این گروه سنی آشنا باشیم و خواستههایش را بشناسیم، یقینا موفق خواهیم بود.
درخشنده در ادامه با اشاره به لزوم مخاطب شناسی برای فیلمسازان گفت: اگر ما قبل از اینکه کار فیلمسازی را آغاز کنیم مخاطبمان را بشناسیم و با نیازهای این گروه سنی و خانوادههایشان آشنا باشیم، میتوانیم شاهد حضور کودکان و والدینشان در سینما باشیم و فیلمهایی را تولید کنیم که پاسخگوی سؤالات و نیازهای خانوادهها در نحوه برخورد با فرزندانشان، خواسته و مشکلات آنها باشد. اما متأسفانه جای این نگاه مخاطب شناسانه در سینمای ما خالی است.
این کارگردان سینما همچنین به اهمیت هدفدار بودن فیلمهای کودک و نگاهی که دنبال میکنند اشاره داشت و افزود: درست است که فیلم باید سرگرمکننده بوده و جنبه تفریحی داشته باشد اما نباید بیهدف باشد بلکه باید یک خوراک فرهنگی و پیام مشخص را با خود همراه کند.
وی یادآور شد: سینمای کودک نیازمند یک حمایت همه جانبه است که متأسفانه این حمایت از آن دریغ شده است. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، سازمان جوانان، مسئولان ذیربط و همچنین آموزش و پرورش میتوانند ازجمله حامیان سینمای کودک باشند اما تا به حال حمایتی که باید از این سینما نداشتهاند؛ مثلا اقدامی که آموزش و پرورش میتواند در این زمینه داشته باشد این است که بلیتها را با قیمت پایینتر در اختیار کارمندان و دانشآموزان قرار دهد تا در نتیجه آن، هم استقبال بیشتری از فیلمهایی که ساخته میشود صورت گیرد و هم اینکه فیلمساز و سرمایهگذار با دیدن این حمایتها ترغیب شوند که در این زمینه فعالیتشان را جدیتر ادامه دهند.
درخشنده با اشاره به اینکه همه ما باید سینمای کودک را جدیتر بگیریم و در برابر آن احساس مسئولیت کنیم، افزود: اگر بیتفاوت از کنار این سینما عبور کنیم و فقط به جشنواره دلخوش باشیم نمیتوانیم امیدی به بهبود این وضعیت داشته باشیم و ممکن است با این وضعیت همین جشنواره را هم از دست بدهیم و اگر این اتفاق بیفتد سینمای کودک را هم از دست خواهیم داد.
وی در پایان توضیحات خود با بیان اینکه باید به تولید و توزیع فیلمهای کودک کمک کنیم، یادآور شد: همگی باید تلاش کنیم تا این سینماحرکت کند چراکه کودکان ما نیازمند دیدن فیلمهای خودشان هستند. ما باید از طریق این آثار به خانوادهها آگاهیهای فرهنگی بدهیم تا بدانند با فرزندانشان چطور ارتباط برقرار کنند و نیازهایشان را بشناسند و برآورده سازند.
جایگاه فیلم کودک کجاست؟
اما دیدگاه دیگری که در مورد چرایی اکران نشدن آثار کودک و نوجوان وجود دارد این است که چشمانداز این اقدام محدود به روزهای برپایی این فستیوال بینالمللی میشود؛ چراکه ظاهرا از ابتدا قصدی برای اکران عمومی فیلم هایش وجود ندارد، به جز آنهایی که توسط بخش خصوصی ساخته میشوند و تهیهکنندگان این قبیل آثاربهمنظور بازگشت سرمایهشان خواهان آن هستند تا فیلمشان اکران شود. این نظریه را صحبتهای حبیب کاوش، سخنگوی شورای صنفی نمایش تأیید میکند. کاوش میگوید: شما فیلمی را پیدا کنید که قصد اکران داشته باشد، ما آن را روی چشممان میگذاریم. شواری صنفی همیشه، حتی همین تابستانی که گذشت اعلام کرد برای اکران فیلمهای کودک آمادگی کامل دارد اما به جز «کلاه قرمزی وبچه ننه» و «اختاپوس» فیلم دیگری برای اکران به شورای صنفی نیامد!
سخنگوی شورای صنفی همچنین در پاسخ به این سؤال که عدمرغبت به نمایش فیلم از جانب فیلمسازان است یا خیر، گفت: بله، بهدلیل اینکه غالب فیلمهایی که در این نوع سینما ساخته میشوند دولتی هستند و قصدی که پشتشان قرار دارد تنها محدود به نمایش در جشنواره میشود و بس. نگاه کنید در این چند سال اخیر چندین و چند جشنواره برپا شده اما در عمل فیلمی برای اکران به شورای صنفی مراجعه نکرده است؛ چراکه اصلا انگیزهای برای اکران عمومی این آثار وجود ندارد و کسی به فکر بازگشت سرمایه نیست. تنها آثاری که توسط بخش خصوصی ساخته میشوند راغب به اکران هستند که آنها هم همیشه آثارشان را برای بازگرداندن سرمایهای که صرف ساخت فیلم کردهاند، به شورا آوردهاند و فیلمشان را هم اکران کردهاند. کاوش در پایان تأکید کرد:این را از جانب ما بگویید که شورای صنفی نمایش همه وقت آمادگی کمک به اکران هر نوع فیلم کودکی که قابلیت اکران داشته باشد را دارد.
سطح فیلم ها بسیار پایین است
در این میان بحث دیگری نیز مطرح است مبنی بر اینکه عدمتمایل سینماداران برای اکران فیلمهای کودک باعث میشود که این قبیل آثار شانسی برای نمایش عمومی نداشته باشند؛ موضوعی که رضا سعیدی پور، مدیر سینما آزادی آن را تأیید نمیکند و میگوید: من با این نظریه کاملا مخالف هستم چراکه همین حالا که با هم صحبت میکنیم فیلم کلاه قرمزی و بچه ننه در سینماها در حال اکران است یا سال گذشته فیلم «نخودی» در سینماها نمایش داده شد و با استقبال خوبی هم روبهرو بود. فکر میکنم در درجه اول باید ببینیم تعریفی که از استقبال داریم، چیست؟ گاهی فیلمهایی ساخته میشوند که هم مورد استقبال خانوادهها قرار میگیرند و هم فرزندان آنها و به همین دلیل میتوان این آثار را در سانسهای مختلف نمایش داد. اما آثاری هم داریم که تنها میتوانند برای کودکان جذاب باشند که خب طبیعی است در این وضعیت باید در سانسهای صبح نمایش داده شوند.
وی همچنین افزود: اگر برای ساخت فیلم کودک از بازیگران توانا و عروسکهای خوب استفاده شود و قصهها دارای محتوا باشند یقینا در اکران هم مورد توجه مخاطب قرارمیگیرند اما متأسفانه فیلمهای کودک ما غالبا با هزینههای کم ساخته میشوند و از کیفیت پایینی هم برخوردارند و در این وضعیت طبیعی است که فروشی هم ندارند و حتی هزینه برق، آپارات و... سالنهای نمایش را هم تأمین نمیکنند. در این وضعیت چطور میتوانید انتظار داشته باشید که سینمادار سالناش را در اختیار چنین فیلمهایی قرار دهد؟!
سعیدی پور در تکمیل توضیحاتش در این زمینه به عدمفعالیت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اشاره کرد و گفت: کانون پرورش فکری که خود متولی ساخت فیلمهای کودک است و بودجه در اختیارش قرار داده میشود و هر ساله برای این سینما هزینه میکند، 10سال است که در سالن نمایش خود را بسته و هیچ فیلمی را اکران نمیکند درحالیکه این کار برای کانون هزینهای ندارد و میتواند اعلام عمومی کند که مدارس دانشآموزان را برای تماشای فیلم به این مکان بیاورند؛ اما چنین کاری نمیکند.
شاید تمام آنچه در این گزارش آورده شد آنقدر گویا باشد که دیگر نیازی به نتیجهگیری نداشته باشیم. دیدگاهها هر چند مختلف اما همگی در یک راستا حرکت میکنند و موید یک واقعیتهستند؛ اینکه سینمای کودک حامیانی دلسوز دارد که با همه وجود برای حفظ بقایش در حال تلاشند اما این کافی نیست و این ژانر نیازمند حمایت مسئولانی است که متأسفانه نگاه جدی و دغدغهای برای سینمای کودک و نوجوان ندارند و تا این وضعیت وجود دارد و آثار این جشنواره تنها برای پر کردن ویترین سالانه ساخته میشوند، وضع بر همین منوال خواهد بود و شاید در آیندهای نه چندان دور سینمای کودک روزهای تلختری را هم تجربه کند.